انقلاب سیمرغ
نویسنده:
عبدالکریم بی آزار شیرازی
امتیاز دهید
یکی بود، یکی نبود. در زمانهای نه خیلی دور نه خیلی نزدیک، سی تا مرغ از نژادهای مختلف با رنگهای گوناگون، در کنار هم زندگی می کردند. ولی این سی مرغ هر کدامشان فقط به خودش فکر می کرد و با دیگری کاری نداشت. شکارچی ها و حیوانات پرنده خوار در کمین آنها بودند تا آنها را اسیر کنند و شکم گرسنه خود با آن سیر کنند. وقتی هم که شکارچی و دشمنی در کار نبود، خود به جان هم می افتادند. برای همین مرغها همه افسرده و ناراحت بودند. از ترس و ناراحتی خواب راحتی نداشتند. زندگی به آنها خیلی سخت می گذشت...
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی انقلاب سیمرغ