قابیل و اقلیما
نویسنده:
الف. اوتانه
امتیاز دهید
فرض کنید ببینید که بعد از یک روز کاری شلوغ، خسته و کوفه به آپارتمانتان برسید و ببینید که یک مرد، در روز روشن و جلو چشم یک عالم آدمی که مثل مور و ملخ توی خیابان وول میخورند، با قفل در اصلی ساختمان ور میرود و راحت و بیرودربایستی زور میزند که آن را باز کند؛ آن هم نه با یک سنجاق ناقابل، که با تمام امکانات بایسته و شایسته.
این دقیقاً اتفاقی بود که دو روز پیش برای من افتاد. من منطقیترین کاری را که میتونستم انجام دادم. خونسردی خودم را حفظ کردم، نزدیک رفتم و گفتم: «مشکلی پیش اومده؟»
مرد خیلی خونسردتر از چیزی که انتظارش را داشته باشید، گفت: «سلام خانم! شماتوی این آپارتمان زندگی میکنید؟» و هنگامی که پاسخ مثبت من را شنید، خیلی مؤدبانه یک کارت شناسایی نشانم داد و با لبخندی که تا پایان حرفش حفظ شد، ادامه داد:
«از زیارتتون خوشوقتم. من آرش تمدن هستم. متأسفانه در ایران رسم نیست که امثال من چهرههای رسانهای بشن و همینه که احتمالاً منو به جا نیاوردین. بچهها بهم میگن گرگ نجیبزاده. به اتهام چند فقره سرقت مسلحانه تحت تعقیبم و تا امروز که اینجام، چهار نفر رو کشتم که آخریش یه پسربچهی شونزده هفده ساله بود.
...
بیشتر
این دقیقاً اتفاقی بود که دو روز پیش برای من افتاد. من منطقیترین کاری را که میتونستم انجام دادم. خونسردی خودم را حفظ کردم، نزدیک رفتم و گفتم: «مشکلی پیش اومده؟»
مرد خیلی خونسردتر از چیزی که انتظارش را داشته باشید، گفت: «سلام خانم! شماتوی این آپارتمان زندگی میکنید؟» و هنگامی که پاسخ مثبت من را شنید، خیلی مؤدبانه یک کارت شناسایی نشانم داد و با لبخندی که تا پایان حرفش حفظ شد، ادامه داد:
«از زیارتتون خوشوقتم. من آرش تمدن هستم. متأسفانه در ایران رسم نیست که امثال من چهرههای رسانهای بشن و همینه که احتمالاً منو به جا نیاوردین. بچهها بهم میگن گرگ نجیبزاده. به اتهام چند فقره سرقت مسلحانه تحت تعقیبم و تا امروز که اینجام، چهار نفر رو کشتم که آخریش یه پسربچهی شونزده هفده ساله بود.
...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قابیل و اقلیما
وقتی خواندن قصه را شروع کردم تا شیش صبح با علاقه ادامه دادم و شاید به خاطر کارم فقط انتهای کار راضی ام نکرد. با همه ی اینها تبریک می گم به نویسنده خوب این کار به خاطر ترسیم درست فضاها ، دیالوگ های زیبا ، بیان لحظات و ظرایف شخصیت ها و ... اگر امکانش هست علاقه دارم با نویسنده محترم در باره ی قصه و کارهای دیگر ایشان صحبت کنم .