رسته‌ها
آوازهای بند
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
مجموعه ی شعر
سعید سلطانپور در ۱۳۱۹ در سبزوار بدنیا آمد. مادرش آموزگار بود و خود او نیز پس از دوره دبیرستان در آموزشگاه‌های جنوب تهران به آموزگاری پرداخت. با کار در محلات فقیرنشین در جنوب شهر تهران، با مشکلات اجتماعی آشنا شد.
با تأسیس هنرکده آناهیتا به آن پیوست و از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۴ هم‌گام با آموزش، به فعالیت هنری پرداخت. او در اجرای نمایش‌نامه «سه خواهر» اثر آنتوان چخوف همکاری کرد و هم‌زمان با شرکت سازنده در تئاتر، از سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ دورهٔ دانش‌کده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به پایان رسانید، در سال ۱۳۴۷ جنگ شعر صدای میرا را که در خلال سال‌های ۴۷-۴۰ سروده بود و در بردارنده ۵۸ شعر در دویست صفحه به چاپ رساند.
در سال ۱۳۴۷ از سوی ساواک پرونده او به نام «هنرمندی خطرناک» نشاندار شد. سعید سلطان‌پور بیست و دوم تیر ماه ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد.
سعید فروردین ۱۳۶۰ تیر باران شد.
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
79
آپلود شده توسط:
khozestan
khozestan
1389/09/18

کتاب‌های مرتبط

کابوس جیرجیرک‌ها
کابوس جیرجیرک‌ها
4 امتیاز
از 3 رای
تا اوج خیال عشق
تا اوج خیال عشق
4.3 امتیاز
از 11 رای
به خط سریانی نوشتم
به خط سریانی نوشتم
2 امتیاز
از 1 رای
یک ترانه ی ساده
یک ترانه ی ساده
4.3 امتیاز
از 4 رای
حدیث بی‏قراری یک مرد
حدیث بی‏قراری یک مرد
3.9 امتیاز
از 14 رای
بینایی مشروط
بینایی مشروط
4 امتیاز
از 2 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آوازهای بند

تعداد دیدگاه‌ها:
1
مرد بزرگیه. امیدوارم دوستان کتابخوان بیشتر به این صفحه توجه کنن. شعر "سر اومد زمستون، شکفته بهارون" که سال 57 داوود از حذب چریکا خوند رو ایشون توی زندان گفتن، و قابل ذکره که توی این شعر از نمادهای خیلی خیلی زیبایی استفاده شده. واقعا حیف از اینهمه استعداد جوان که پرپر شدند.
آوازهای بند
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک