علم راهی بسوی آفریدگار جهان
نویسنده:
محمدعلی کوشش
امتیاز دهید
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
آپلود شده توسط:
mohammadali123
1389/09/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان
نه تنها برای من این اشاره کافی نییست بلکه هر چه به گستردگی این جهان و اتفاقاتی که ممکن است در پشت پرده باشد فکر میکنم بیشتر به شک و تردید فرو میروم .
اگر این جهان به همان کوچکی بود که پیشینیان ما تصور میکردند و خورشید و ستاره ها و جهان به همین سادگی بود که فلاسفه تشریح میکردند خیلی چیز ها را راحتت تر میشد باور کرد .
راحت تر میشد باور کرد که انسان نه تنها یه موجود کوچک توی جهان نیست بلکه اشرف آفریده ها ست که خورشید و ستاره ها و فلک همه برای او آفریده شده است .
یه خورده به بینهایت جهان فکر کن راحت تر میتونی منظورمو بفهمی . انسان ضعیفی که به محض جداشدن از جو باید هزار جور شرایط را برای محیط فراهم کند ، همان انسان قوی توی زمین هست که در یک سیر تکاملی از میلیارد ها سال قبل خود رو با شرایطی که در زمین ایجاد شده وفق داده و به اینجا رسیده . به گونه ای که اگر ذره ای زمین از مدارش کنار رود و محیط عوض شود این انسان محکوم به نابودی خواهد بود . محکوم به انقراض .
شاید دوری نباشد که اگر انسان ها به همین روند بی توجهی به محیط زیست ادامه دهند در اثر تغییر محیط مجبور خواهند شرایط خاصی را در زمین به وجود بیاورند تا زندگی کنند وگرنه منقرض خواهند شد .
همین بمب ها و نیروگاههای هسته ای شاید روزی موجب نابودی حیات بر کره زمین شوند .
همه اینها میشود نتیجه گرفت انسان بی نهایت در جهان ((خوار)) است . قدرت او فقط به محدود به همین بازی های احمقانه نژادی و مذهبی و ایدئولوژیکی و ناسیونالیستی و سیاسی و اقتصادی میشود همین .
هنوز وقت هست که آرمانهامون رو تغییر بدیم .
آرمانهامون به جای تشکیل یک کشور ترک ... و انتظار برای یک حکومت موعود ( بخوانید موهوم ) جهانی ... انسانیت باشه . کمک به محیط زیست باشه . برداشتن مرز های نژادی و جغرافیایی و هر گونه چیزی باشه موجب دوری و تفرقه سفید و سیاه مذهبی و لائییک ترک و فارس میشه .
و مهمتر از همه آرمانمون برداشتن جهل و نادانی و جانشین کردن اون با عقل و منطق باشه . نه اینکه خودمون کاسه خرافه رو بین عموم بگردونیم .
آره اگه عاقل باشیم همه چیز حل میشه . بی اخلاقی حل میشه .
هیچ نیازی هم به مرشد و پاپ و خاخام و ول...ت مط...ه ف...ه و آ....ند هم نمیشه که توی این سه چهار هزار سال خودشون مایه مصیبت برای جهانیان بودن و عقب روندن اونها به قهقرای غارهای مقدس انسان اولیه .
دیگه کسی برای بر بیابون جنگ و ساحل آتش راه نمیندازه . این و اونو نمیکشه . برای آرمانهای خیالی خودش دست به ترور نمیزنه تا به بهشت بره .
این یه آرمانه . شاید بخندید بگید نمیشه اینها تحقق پیدا کنه . ولی چرا . آرمانی که موهوم نباشه میشه که به طور نسبی بعضی چیزهاش در آینده عملی بشن . همین آرمانها باید باشن تا زندگی باشه . اگه غرب خوبی هایی داره شاید در نتیجه تلاش فیلسوف های دو هزار سال پیشش هست . همین که دیگه کسی برای یه نظریه علمی کس دیگه رو محکوم نمیکنه به مرگ (حاکمیت کلیسا ) شاید اجرای همان آرمان افلاطون باشه .
آینده ما رو هم آرمانهایمان خواهم ساخت . هرچه آرمانهایمان پست تر و موهوم تر باشند آیندگانمان به پستی خواهند افتاد و ما را نفرین خواهند کرد .
آره درسته نه تنها دی ان ای شگفت آور است بلکه تک تک ذرات هستی هم همینطورن . وجود شما هم همینطوره . جهان هم همینطور .
اما این شگفت آور بودن ، ظریف بودن ، دقیق بودن ، پیچیده بودن ، تنها مفاهیمی انتزاعی و ذهنی هستند . در دنیای خارج از ذهن ما و حواس ما اینها(دی ان ای و ..) صفت و مفهومی ندارند . چه بتوانیم آنها را بفهمیم تجزیه کنیم چه نتوانیم بفهمیم همه ظرافت های یک مولکول در نتیجه عوامل مختلفی میتواند ایجاد بشود . هرچند اینها برای ما ظریف هستند پیچیده هستند .
ما همین وجودات بسیار بسیار کوچک و حقیر بر پهنه گسترده گیتی هستیم که در مقابلش هیچ محسوب میشویم . بنابراین اگر مولکولی برای ما پیچیده بود دلیلی نمی شود که واقعن هم ( در عینیت خودش نه در ذهنیت ما ) آن مولکول پیچیده باشد .
ساز و کار هستی میتوانست در این گوشه خودش یعنی زمین جور دیگری عمل کند تصادف دیگری روی بدهد و چیز دیگری در ایجاد شود .
در خبر ها هم بود که دانشمندان انگلیسی دارند روی نظریه ای کار میکنند که میگوید حیات احتمالی میتواند در جاهای دیگر جهان بر پایه کربن نباشد و برپایه فلز دیگری باشد . خودشان هم آن را در زمین دارند تحقیق میکنند.
اگر در آینده علم توانست حیات را ایجاد کند این عجیب خواهد بود برای ما ، اما به خودی خود عجیب نخواهد بود .
ساز و کار هستی میتواند در گوشه گوشه جهان هر چیز دیگری که پیچیده هست ایجاد کند که برای خودش پیچیده نیست و برای ما پیچیده است .
بله خدا هم شاید ، بی خدایی هم شاید ... هر دو وجود دارد در ذهن من . نمیشود خدا را رد کرد و نه اثبات . ظریف بودن چیزی دلیلی بر خالق نمیشه چون فقط در ذهن ما ظریف است . اصراری ندارم که خدا هست یا نیست . مهم انسانیته مهم آرمان های ماست .
قبل از آن موقع هم این عقیده در میان برخی فلاسفه و مردم وجود داشته است . حالا من باید به بطلمیوس ایمان بیاورم ؟ بطلمیوس بشود پیامبر من ؟ من دیگر تمام گفته های بطلمیوس را بدون تحقیق یقین کنم ؟ من ایمان بیاورم خورشید دارد دور زمین میگردد ؟
حالا به فرض که سازمان معتبر دیگری در زمان حال یا آینده بگوید که لایه های زمین پنج تاست ( من دیگه پی مدرک نمیگردم . قبلن هم بحث شده سر این موضوع ) . شما مسلمن رد میکنید میگویید آن سازمان معتبر اشتباه گفته است . میگویم چرا ؟ میگویید چون بر خلاف گفته قرآن ( این را در دلتان میگویید ) گفته است . حتمن هم آن سازمان شما درست میگوید بقیه هم اشتباه میکنند . اگر هم براتون اثبات بشه که اون سازمان اشتباه کرده اونوقت میرید سراغ نظریه های دیگه . میگید این لایه های زمین کنایه هست و ما نمیبینیم و امثالهم .
ابهامات زیادی سر این موضوع وجود دارد . شما گفته اید با یک اشاره باید تا تهش رفت ! این خودش یک گزاره غیر منطقیه . یک اشاره ؟ شما وقتی یک خبر بی اهمیت را هم از یک وبلاگ و فرد ناشناس میشنوید به دلیل اینکه ایشون یک اشاره ای کرده شما باور میکنید ؟
حالا چه طور شده برای مسئله ای به این مهمی که خیلی ها براش کشته شدن (له یا علیه ) شما فقط به اشاره اکتفا میکنید ؟
نه خیر اشتباه است . آدمی که فقط به نشانه اکتفا میکند و به یقین میرسد او عاقل نیست . حالا من نمیدونم ( و برام مهم نیست )چی هست فقط عاقل نیست .
اتفاقا از یک نفر منشعب شده است... دقیقا تمام زن ها از یک زن و تمام مردان از یک مرد :D
میگم تو هنوز خدا رو پیدا نکردی:D
(فیلم بازی نکن:-*)
سواروشکا:
1-
سوالم رو دوباره می پرسم. لطفا این موضوع را بررسی کنید که:
شکل زیر این مطلب را نشان می دهد فقط می خواهم مطمئن بشوم:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/2a/MatrilinealAncestor.PNG
*در ردیف دوم مردی که به رنگ آبی است : y cromosomme adam
این مرد 140 هزار سال بعد از میتوکندری حوا بوده است
* در ردیف اول زنی که به رنگ آبی است میتوکندری حوا می باشد
که 200 هزار سال قبل بوده است (بازم می گم من این اعداد رو قبول ندارم )در شکل آدم رنگین تن با یک فلش به میتو کندی حوا وصل شده است...
لطفا مطلبی که این موضوع رو تائید کند و منبع آن را برایم ذکر کنید
2-
آیا شما می دانید که ساعت مولکولی چگونه کار می کند.... اگر مطلبی پیدا کردید منصفانه آن را بیان کنید... تنها پازل باقی مانده همین ساعت مولکولی است.... اینکه چگونه مشخص شده تمام زن ها از یک زن و تمام مردان از یک مرد منشعب شده ام را می دانم.... روش آن ساده و کاملا منطقی است .... فقط زمان و ساعت مولکولی را نمی دانم..
-----------------------------------------
دوستان عزیز کتابناکی:
نظریه انقراض دایناسورها توسط طوفان نوح را در کتاب توهم تکامل بخوانید و خود قضاوت کنید...
http://delusionofevolution.blogfa.com/
کتاب توهم تکامل پایانی است بر نظریه پوچ و بی اساس داروین.....
----------------------------------------------------------
البته خسته نباشند با این نظریه ارائه دادنشون... اما حقیقت مهمه.... لابد لاماک هم زحمت کشیده با اون نظریه اش:D.... شما برای من نقش انتخاب طبیعی را در چگونگی دراز شدن گردن زرافه توضیح بدهید....
دوستان اگر کسی توانست برای سوالات مطرح شده در این کتاب پاسخی منطقی پیدا کند می تواند در زیر همین کتاب بیان کند...تا پاسخ گوی سوالات پیرامون نظریه بیان شده باشم.... (این نظریه فوق العاده است.... )
البته انصافا اسپنسر ولز شاهکار کرده ..... یک دست محکم برای این مرد بزرگ
8-)
قسمت مهمی از نظریه ارائه شده حاصل نتایج تحقیقات ایشان است ... فقط من ادعا کرده ام که آدم رنگین تن حضرت آدم نبوده و حضرت نوح بوده است... و نظریه جنجالی طوفان نوح را بیان کرده ام
1) با حواسِ 5 گانه نمیشه!!!
پس خدا به دادمون برسه!
2) نه رد میکنی و نه تأیید!
این یعنی اینکه خودت هم مطمئن نیستی
و با این کار ، چند تا کارت رو برای مواقعی که کم میاری ، توی دستت نگه میداری ، تا مبادا ، بعداً دست به دامنِ همون خزعبلاتِ قدیمی بشی
3) ما داریم از هفت آسمان و عرش صحبت میکنیم
این یعنی هشت تا!! (نمیدونم چقدر ریاضیِ جنابعالی نم کشیده! اما خب ، ما عرش رو هم حساب کردیم)
ضمناً
زمین ، موردِ سوالِ ما نبود
و فقط از آسمان ها و عرش صحبت میکردیم
4) دایره ای که مرکزش زمین باشه!!!؟
یعنی زمین مرکزِ هستی هست؟
میتونی اثبات کنی؟
بیچاره کوپرنیک! ، گلوش پاره شد
5) اینهمه به شما اشاره کرد اما انگار .... :-(
6) اون مسایلی که در آیات مطرح شده ، ربطی به طبقاتِ آسمان نداره
منظورش ، همونطور که در کامنت آوردم ، به قیامت اشاره داره
فصلت ؛ آیاتِ 50 تا 54
نشان دادنِ قیامت به کافران
سادیست جان این مطلبی را که میگم می دونم که نه باعث میشود شما از حرف خود برگردید و نه در شما تاثیری می گذارد ولی این را می نویسم شاید برای عده ای که نظرات را می خوانند جالب باشد :
به نظر بنده نمی شود با حواس 5 گانه وجود هفت آسمان را اثبات کرد زیرا آسمان به قدری وسیع است که کهکشان راه شیری به این بزرگی مانند نقطه ای است در آسمان ولی با استفاده از منطق و مثال های قرآنی می توان نتیجه گرفت که هفت آُسمانی وجود دارد . من در اینجا نمی خواهم با استفاده از منطق محمد علی عزیز هفت آسمان را به اتمسفر ربط دهم و این مطلب را نه تائید و نه رد می کنم . موردی که من می خواهم مطرح کنم صدق کلام پروردگار است :
در مورد لایه های زمین که از هفت قسمت تشکیل شده که قرآن آن را به هفت آسمان تشابه داده است :
خدا همان کسى است که هفت آسمان و همانند آنها هفت زمین آفرید فرمان [خدا] در میان آنها فرود مىآید تا بدانید که خدا بر هر چیزى تواناست و به راستى دانش وى هر چیزى را در بر گرفته است (الطلاق12)
1ـــ قشر خارجی زمین. این قشر اساساً از سنگ خارا و کوههای آن تشکیل شده.دما در عمق یازده کیلومتری به 1100 در جه می رسد.
2ـــ قشر زیر قشر خارجی. این قشر از مگنزیم و سلیکات آهن تشکیل شده و در 400 کیلو متری دما تقریباً 1400 در جه است.
3ـــ سومین قشر زمین در عمق میان 400 تا 700 کیلومتری قرار دارد. و از همان عناصر قشر بالائی تشکیل شده است. دما در آن بالای 1400 درجه است.
4ـــ چهارمین قشر تا 2900 کیلومتری عمق امتداد دارد. پائین آن آهن و سلیکات منزیم تقریباً 3800 درجه گرم است.
5ـــ دمای آن بالای 3800 درجه است و فعل و انفعالات خشونت باری در آن صورت می گیرد.
6ـــ ششمین قشر از آهن و آلیاژ فلز نیکل و مقادیر کمی سولفید آهن تشکیل شده.گفته میشود که جریانهای این قشر باعث نیروی آهن ربائی زمین میشود. دمای آن میان 3800 تا 4200 درجه است.
7ـــ از همان آهن و نیکل قشر بالائی خود تشکیل شده و در مرکز آن دما به 6000 درجه می رسد.
سایت دولتی سازمان زمین شناسی آمریکا
دوستان عزیز حالا شما یک دایره در نظر بگیرید آن را به چهارده قسمت تقسیم کنید که هفت قسمت آن شامل لایه های زمین است و هفت قسمت آن آسمان (که البته اندازه این لایه ها با هم برابر نیست). که این می شود می شود مثال خداوند که ما در میان این دایره بزرگ و در لایه هفتم این دایره قرار گرفته ایم .
ما قرار نیست همه چیز را بدانیم و یه آن علم داشته باشیم کافیست که نشانه هایی ببینیم تا به چیزی یقین حاصل کنیم :
آدم عاقل را یک اشاره کافی ست
به نظر بنده قرآن نگفته که مطلبی از آن کشف می شود فقط گفته که نشانه های در آن وجود دارد مانند :
به زودى نشانه هاى خود را در افقها (منظور همان آسمان و ستارگان است ) و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است آیا کافى نیست که پروردگارت خود شاهد هر چیزى است (فصلت 53)
حالا اگر شما با این دلایل باز فکر می کنید که قرآن نوشته مجمد(ص) است ؟(مطمئن تعداد خیلی کمی ممکن است از حرف خود برمیگردند)
در پناه حق
پاسختان را دادم اما الان نمی دونم چرا نیست!!!؟
اتفاقا این ادعا را دینگرایان داشتند شما از راه رسیدی و موضع اونها رو تغییر دادی
همین پاسخ رو کس دیگری قبلا داد(البته به جز خط آخر شما) و من باهاش موافق بودم
به هر حال اگه قوانین اجتماعی اخلاقی قرآن رو مد نظر دارید همون بهتر که در سرزمین نزولش اجرا بشه و اونجارو آرمانشهر کنه همونطور که قرنهاست...:-)
آفرین
این جمله ای بود که به ذهنِ من نمیرسید 8-)
شما که ادعا میکنید قرآن هیچ جمله ای مخالف با علم نزده ،
ثابت کنید که آسمان هفت طبقه دارد ، و عرش الهی بر روی طبقهء هشتم ، فراز شده!
(این سوال رو در کامنتِ قبلی پرسیده بودم ، اما ترسیدم به هر دلیلی ، اون رو نادیده بگیری دوستِ من!) (!)
برداشت شما از انتخاب طبیعی اشتباه است. انتخاب طبیعی به این معنا نیست که ، طبیعت هوشمندانه حالتی را انتخاب کند.جواب گردن بلند زرافه در جهشها نهفته است.جهشها بدلایل مختلف اتفاق میافتند.اما شما تنها جهشهای موفق را میبینید. شما 100 جهش مختلف را در نظر بگیرید.هر یک از این جهشها باعث میشوند که جاندار مورد نظر با نسخه ی اصلی فرقهایی داشته باشد.یک زرافه ی گردن دراز کارایی بیشتری در مقابل یک زرافه ی نا بینا یا یک زرافه ی پا کوتاه دارد.بنابراین شانس بیشتری برای زنده ماندن خواهد داشت.نسخه هایی که اکنون میبینید نسخه های موفق تر جانداران قدیم هستند( چرا که جانداران ناکار آمد در مقابل جانداران موفق تر شکست خواهند خورد!)
بعنوان مثال سیستم عامل xp دارای 2 میلیون خط کد است.اما این ساختار پیچیده یک شبه شکل نگرفته است و از ساختاری بسیار ساده تکامل یافته است!(یعنی از ترکیب صدها مدل ساده چنین طرح پیچیده ای پدید آمده!)
این طرح در ابتدا بسیار ساده بود.در هر مرحله قسمتهایی به آن زیاد شده است. برای هر قسمتی چندین الگوریتم طراحی شده است. بعد از آزمایش طرحهای ناکارآمد حذف میشوند و تنها طرح برتر برای سیستم عامل انتخاب میشود.
بر خلاف تصور شما هیچ طرح هوشمندانه ای درباره ی DNA وجود ندارد! اگر چنین موردی درست بود ما جهشهای نا موفق نداشتیم!
طبیعت تاس نمیریزد.طبیعت حالات مختلفی بوجود میآورد که در نهایت طرحهای برتر باقی میمانند و طرحهای ناکارآمد حذف میشوند.