علم راهی بسوی آفریدگار جهان
امتیاز دهید
نویسنده:
محمدعلی کوشش
امتیاز دهید
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
آپلود شده توسط:
mohammadali123
1389/09/07
دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان
راجع به تغییر هم بگویم :
همانگونه که در علم .. نیاز مادرِ اختراع ست.
در طبیعت نیز
نیاز مادرِ تغییر ست.مادرِ ابداع.
محیط به موجودات فشار میآورد.و موجود این تنش هایِ محیطی را احساس میکند.
موجود برایِ مقابله با تنش هایِ محیطی تغییر میکند.
اما ..
هر نقطهء قوّتی به دنبالِ خود یک نقطه ضعف هم خواهد آورد. (توجه کنید!!)
آن موجود که حالا تغییر یافته با محیطی بزرگتر و پیچیده تر مواجه میشود.
اینجا ست که
انتخاب ها هم بیشتر و متنوّع تر میشوند.
و هر انتخابی
میتواند ریشهء یک تفاوت باشد.
موجود آنقدر تولیدِ مثل میکند تا بتواند هر انتخاب را یک بار که شده .. بیآزماید!!
همان یک بار کافی ست تا آن موجودِ ثانوی .. دیگر یک موجودِ جدید به حساب بیاید.
*********
تکاملِ تدریجی (من فکر میکنم شما محمدعلی جان و اباقیِ دوستان .. کلمهء تکامل را حفظ کرده و از یادِ کلمهء تدریجی!! غافل مانده اید)
تدریجی یعنی بسته به شرایطِ زمانی و مکانی
یعنی قانون
یعنی پیروی از فــیــزیــکــــ
خوب ...
یک سلول را در نظر بگیر. (خیلی توجه کنید!! لطفاً)
در ابتدایِ خلقت ش در یک محیطِ کوچک تعریف میشود!
یک محیط به اندازهء چند سلولِ کوچک
در همین محیط با یکسری تنش هایِ متفاوت رو بروست
دما
فشار
موادِ شیمیایی
و...
حالا این سلول تنها یک تغییر
فقط و فقط و فقط یک تغییر
برایِ خلاصی از شرایطِ سختِ محیطی لازم دارد!!!
و خلقتِ یک موجودِ تازه
همان سلول ..
اینبار تنها با یک تفاوتِ جزئی (شما فکر میکنی آدم از اولین موجودِ تک سلولی به وجود آمده!!! نه خیر .. آدم از آدمِ قبلی از پدرش به وجود آمده!!! تکاملِ تدریجی یعنی این ...) ((خواهش میکنم با دقّت بخوان. حوصلهء دوباره گفتن ندارم!!)
اما محیطِ پیرامونش بیکار نمینشیند.
و دوباره نیاز به تغییر
یک نکتهء مهم را فراموش نکنید!! !! !! !! !!
هر سلولی چندین بار تقسیم میشود
پس از هر بار تقسیم
تعدادِ سلول ها دوبرابر میشود
حالا به تعدادِ هر سلولی
یک راه ست برایِ تغییر یافته گی!! !! !!
تکامل مبحثِ پیچیده ایست
توصیه میکنم به همان اوراد و موهومات بسنده کنید!!
شما را چه به تکامل؟!! (!)
علم را به عالمان واگزارید
و تلاش و پشتکار پیشه کنید
...
سعی کنید خود را بشناسید
آنطور که هستید
سعی کنید فردِ موفقی باشید
کاری به علم هم نداشته باشید!! !!
قرآن بخوانید و اگر میتوانید آن را نقد کنید (این درخواستِ من از توست محمدعلی. قرآن را بخوان و نقد کن. تنها برایِ خودت عزیزم برایِ خودت!!)
از چیزی که در آن سر رشته ندارید حذر کنید
نخست اینکه - من هم از شکلک استفاده نکردم.
دودیگر اینکه - من گفتم :
میخواستم تو پاسخ بدهی اما به خودت
نه اینکه برگردی و یک سؤال که ناشی از درک نکردنِ توست از من بپرسی!!
با این همه پاسخ میدهم.
آنان را که حساب پاک ست .. از محاسبه چه باک دارند؟
میگویی : چگونه در کره زمین انسان روئیده است؟
از تعبیرِ زیبایی استفاده کردی!! (شاید میخواستی متلک بپرانی اما این تعبیر بسیار حرف ها در درونِ خود دارد!!)
آری انسان روییده ست.
مانندِ یک بوتهء خُردِ بهاری
و زمان
او را به این درختِ تن آور بدل ساخته!
تو زمان را از یاد برده ای
زمان اما
روزی خود را به تو نشان خواهد داد
آن روز امیدوارم که تو
در چشمانت برقِ موفقیت باشد نه پلیدیِ ناامیدی
...
********
راجع به پیدایشِ اولین نشانه هایِ حیات بر سطحِ کرهء ارض در کامنتِ قبلی سخن گفتم.
این قضیه به دو میلیارد و خورده ای سال قبل باز میگردد (البته آن خورده ای خودش میلیون ها سال ست!!).موجوداتِ زنده از یک سیستمِ در ابعادِ مولکولی بهره میبرند.مولکولی با توانایی بالا در تولیدِ نتایجِ تصادفی!!
مولکولِ DNA توانایی بالایی دارد که از جوشش هایِ متفاوت .. نتایجِ متفاوتی را به وجود بیاورد.
چیزی مثلِ عملکردِ عنصر کربن!!
در رابطه با عناصر بگویم که تمامِ عناصرِ ردیفِ اول در جدولِ تناوبی!! دارایِ خصوصیاتِ ویژه هستند.
علّتش هم این ست که هم از خصوصیت هایِ رده و ردیفِ خود پیروی میکنند و هم دارایِ وزنِ اتمیِ کمتر و قدرتِ پیوندِ اتمیِ بیشتر نسبت به هم رده هایِ دیگرِ خود هستند.
هیدروژن،هلیم،لیثیم،کربن،اکسیژن،نیتروژن و... این ها را در نظر بگیر و اون وقت با روی،سرب،طلا!!و... مقایسه کن!
نتیجه را خودت خواهی فهمید.
ما در تمامِ عناصر تنها یک عنصر را داریم که تواناییِ فوق العاده ای در ترکیب ساختن دارد.
علّتِ آن هم این ست که آن عنصر در مکانِ مناسب و با ویژگی هایِ مناسبی در جدول قرار گرفته.
آری کربن
عنصرِ حیات بخش
شما نگاهی به کربن بیانداز.
کربن فقط و فقط یک عنصر ست
هیچ هوش و عقلی ندارد
کربن فقط یک رویداد .. یک احتمال و یک تصادفِ قابلِ پیش بینی!! از میانِ دویست عنصر در جدول ست.
اگر کربن در آن جایگاه نبود
یک عنصرِ دیگر حتماً باید آن جایگاه را پر میکرد.
این را میگویند فــــیــــــزیـــــــکــــــــ
فیزیک در واقع ماهیتِ هستی ست.
یک قانونِ بدونِ تغییر
چیزی که تو آن را با خدا عوضی گرفته ای!!!
فیزیک یعنی ریاضی
یعنی هندسه
یعنی وجود
********
کربن را که شناختی
حالا فکر کن همین اکسیژن و هیدروژن و کربن
مولکول هایی را بسازند که حاصلِ بیلیون ها بیلیون!! تصادف و پیشامدِ متفاوت باشد! (من پیشامد هایِ تکراری رو فاکتور گرفتم!!!)
اونقدر زمان داشته اند تا چنین مولکولی را بسازند.
DNA
این را هم بگویم که دی ان ای یک مولکولِ قدرتمند ست.مولکولی که تواناییِ بزرگتر شدن رو داراست.
DNA درهمهء موجودات به یک صورت نیست
بلکه بسته به تکامل یافتگیِ هر موجودی .. DNA آن موجود هم بزرگتر و پیچیده تر ست!!
این را محیط تعیین میکند
محیط
محیط ایجادگرِ یک نیاز ست
نیاز به تغییر
ببینم
اگر تو عالم به علمِ فلسفه هستی
حتماً دست و پایِ تو هم باید فیلسوف باشند؟
اگر آدم هوش دارد .. حتماً کربن هم باید ریاضی دان باشد؟
ببین دوستِ من
شما کمی کوته بین هستی
شاید هم خیلی کوته نظر باشی (منظورم از کوته نظر توهین نیست .. بلکه میخواهم خالی بودنِ نگاهت از عمق!! را متذکر شوم .. نگاهت باید عمق داشته باشد)
آخر مگر انسان در همین یک ساعتِ پیش از تخم درآمده که توقع داری بیگ بنگ هوش داشته باشد؟
یک انفجار .. (معلوم نیست قبل از انفجار تمامِ ماده و انرژی کجا بوده؟ شاید داشته متراکم میشده!! شاید دنیاهایی قبلاً هم موجود بوده که نتوانسته از چنگالِ تراکمِ هستی فرار کند)
حاصل این انفجار شکل گیریِ ابرهایِ سماوی بوده
زمان ....
و ابرها پس از میلیاردها سال کم کم انرژی شان را آزاد ساخته و ...
حاصل کرّات و منظومه ها شده
زمان ....
و در تمامِ این هزاران کلاستر
میلیاردها منظومهء خورشیدی و غیر خورشیدی
میلیاردها میلیارد کره و سیاره
زمان ....
یک تصادف
و شکل گیریِ یک مکانِ مناسب در میانِ میلیاردها احتمالِ دیگر
زمان ....
و شکل گیریِ زمین و ماه
زمان ....
و پیدایشِ آب بر اثرِ تنش میانِ عناصرِ اکسیژن و ئیدروژن
زمان ....
و تصادفی دیگر که نمیشده از اتفاق افتادنش جلوگیری کرد
زیرا خلقت
در یک مکان و زمانِ مناسب شکل گرفته
زمان ...
اصلاً تو میدانی از پیدایشِ اولین سلول تا الآن
زمینِ زیرِ پایت
نیمی از عمرِ کنونی اش را طی کرده؟
دو میلیارد سال
دو میلیارد را در نظر بگیر .. چقدر طولانی ست؟
تکامل
یعنی همین
یک سلول
و نیاز
با زمان ....
حاصل میشود تکامل در ژنتیک (زمان + سلول + زمان + نیاز + زمان + مکان + زمان + امکان!! + زمان!!! = تکامل!) (تکامل حاصلِ یک عمر ست نه یک دقیقه انتظار)
تقسیم هایِ متعددِ سلولی و به کار گیریی تصادف و عاملِ محیطی
زمان ...
حاصل میشود اولین موجوداتِ آغازی
(هنوز به آدم نرسیدیم شاید اگر همینطور ادامه بدهم تا فردا طول بکشد!! نظرت چیست؟)
هنوز هم دنبالِ هوش میگردی؟
در کجایِ این نظریه هوش میبینی؟
کجایِ این اتفاق هوشمندانه ست؟
اگر هوش را بتوانیِ اثبات کنی!! (فرضِ محال)
خدایِ اسلام را چگونه اثبات میکنی؟
الرحمن الرحیم الجبّار المنتقم المالک الملک ذو الجلال الکامل الباسط القاسم الرزاق ال...
چگونه؟
چگونه خدایِ اسلام را به نظریهء تکامل ربط میدهی؟
آیا
المنتقم
برایِ انتقام گرفتن دنیا را خلق کرد؟
انسان را در دامِ شیطانِ نامرئی انداخت؟
شیطانِ نامرئی را چگونه میتوانی با نظریاتِ علمی تطبیق دهی؟
چگونه؟
بگو ... از الآن تا قیامت فرصت داری!!!!
اما جواب را به خودت بده
من نیازی به جوابِ تو ندارم آخر من منطقِ خودم را سالهاست یافته ام.
این جواب را به خودت بده
زحمتِ پرسیدنِ این پرسش بر دوشِ من افتاد اشکالی ندارد عزیزم
این پرسش را تو باید از خودت میپرسیدی!!!
والسلام
در طرف راست آن هيچ چيز نماند.
من از شما يك چيز ساده مي خواهم: واكنش شيميايي را برايم بنويس كه در طرف چپ آن موادي دلخواه با هم واكنش دهند و در طرف چپ آن هيچ چيز نماند مطلقا هيچ چيز.(به عبارت ديگر ميخوام كه ماده را نيست و نابود كني)
خوب چرا خدا اينكار را براي ما نميكند. اين عدالت نيست كه خدا آن ها را راهنمايي كند و بعد هم به بهشتشان ببرد.منطقي به نظر نمي آيد
من سوالي دارم. چرا من بايد بين بودا ، زرتشت ، دانته ، كنفسيوس ، موسي ، محمد و... تفاوتي قائل باشم.(لطفا با دلايل شهودي و منطقي قانعم كنيد)
فيليس جان همه اين ها را ميتوان در چرخه زير قرار داد و توجيه كرد:
يك گونه......در اثر جهش ها هزاران نوع مختلف به وجود ميايد....در اثر انتخاب طبيعي گونه كاملتر باقي ميماند
مثال: هزاران نوع ماهي از يك ماهي در اثر جهش به وجود ميايد و از اين هزاران فقط آنهايي كه توليد مثل ميكنند ژن هاي خود را انتقال ميدهند و نسلي را با اين قدرت به وجود مياورند كه اين چرخه به سبب عواملي مثل محدوديّت غذايي تا آنجا ادامه مييابد كه موجودات بهبود يافته باقي باشند( اين نظريّه همه چيز را توجيه نميكند ولي پاسخ شما را ميدهد.)
اين در مورد من صدق نميكند. من به دنبال خدا ميگردم.!(لطفا كسي در اين مورد برايم پيامي نگذارد و بيش از اين سردرگمم نكند)
1.دوست من وقتي شما سعي داريد چيزي را با مثال اثبات كنيد من نيز ميتوانم نقض اثبات را انجام دهم. در ضمن من هميشه از جبهه گرفتن خود داري ميكنم . اينجا هم بر سر درست و غلط وارد بحث شدم. دوست ندارم به هيچ گروهي نسبت داده شوم. من خودمم(!)
2.اولا از آنچه در حافظه من مانده اين بحث در سال سوّم راهنمايي است نه اوّل دبيرستان. علاوه بر آن ايرادي دارد كه من از اوّل ابتدايي استدلالي صحيح بياورم.
3.نظريّه تكامل فقط شامل نظريّه اي كه شما گفتيد(كه نا صحيح است) نيست بلكه نظريّه هاي ثابت شده اي مثل نظريّه انتخاب طبيعي(داروين) و نظريّه جهش كه مكمّل همند وجود دارد
اين همان ادبيّات تخريب يا سركوب است. شما كه ميگفتيد چون ميتوان من را قانع كرد(كه ميتوان با منطق اينكار ر كرد) چرا پاسخ من را هم با همين ادبيّات ميدهيد.
دوست من اين آواتارت رو بيشتر دوست دارم:-*
هیچ فکر کرده اید که چرا میل جنسی در پرنده و انسان و حیوان ووو وجود دارد.ماهی چگونه تولید مثل میکند(اکثر گونه ها)؟ چرا ماهی نر بر روی تخمهای ماهی ماده میرود و آنها را بارور میسازد؟؟؟و چرا از آن ها محافظت میکند؟؟
مفهوم فرزند و والدین و مراقبت از آنها چرا از ابتدا بود؟؟چرا پرنده از تخمهای خود محافظت میکند؟؟
اگر این مراقبتها نبود آیا نسل موجودات ادامه میافت؟؟؟
چه کسی عشق را در دل همه موجودات مادر قرار داد تا از فزندانشان دفاع و مراقبت کنند؟؟؟ چه کسی به حیوانات آموخت که فرزندی که از آنها متولد میشود،ماده خوردنی نیست؟؟؟
چه کسی برای جنس ماده از گونه های مختلف اسب و سگ و موش و انسان و ... سینه قرار داد تا نوزادان خود را که قادر به خوردن غذای فرد بالغ نیستند ،با آن تغذیه کنند؟؟؟
و در آخر!
چرا به خاطر دشمنی با ادیان خدا را انکار میکنید؟؟
[quote]از دنياي خودت بيا بيرون... مطمئن باش خداي تو هم اينقدر سنگ دل نيست كه با يه شك تو رو ببره جهنم [quote]
آفریدگار نه سنگ دل است و نه با یک شک کسی رو به جهنم می برد. حضرت ابراهیم که خلیل الله است از خداوند می خواهد که زنده شدن مردگان را به او نشان بدهد و در جواب اینکه آیا به قدرت خداوند شک دارد می فرماید : نه بلکه می خواهم به عین الیقین برسم. (چهار پرنده و قطعه قطعه کردن آنها و هر قطعه بر سر کوهی و زنده شدن آنها به اذن خداوند ...).
به شدت علاقه مند به شنیدن دلایل شما هستم و دوست دارم بدانم چگونه شما به این واقعیت رسیده اید. البته که خداباوری اعتقادی منطقی تر از بی خدایی است. بی خدایان می بایست منکر خیلی چیزها بشوند:
1- انکار تاریخ ادیان (یعنی: موسی و عیسی و ابراهیم و .... یا اساسا وجود خارجی نداشته اند و اگر هم بوده اند افرادی سود جو بوده که برای منافعی ادعا کرده اند از طرف خداوند برای هدایت مردم آمده اند. و معجزات ارائه نداده اند و ....توجه داشته باشید که این پیامبران هم در عصر خود و هم در حال حاضر پیروانی دارند. پس همه آن ها می بایست از دنیای خود بیرون بیایند. شما چگونه با این موضوع کنا آمدید؟!! آیا منکر تاریخ شده اید؟! آیا منکر تاریخ ادیان شده اید؟!!!
البته فعلا منتظر پاسخ شما می مانم تا بعد مسائل دیگر را مطرح نمایم.
به: هوشیار
خیلی برام جالب است. دوست عزیز مثل این است که بنده یک دوربین پیشرفته رو ببینم و بگویم این سیستم پیشرفته حتما سازنده ای دارد و شما برای رد این ادعا ، بیاید تاریخچه ای از روند تکامل دوربین های فیلم برداری رو توضیح بدهید و به بررسی رابطه بین اجزائ آن
در طی این دوران تکامل بپردازید.
اینکه این چشم چگونه ساخته شده است (آنی یا تدریجی) مهم نیست مهم این است که این سیستم پیشرفته نیازمند سازنده و یک طراح بی نهایت هوشمند می باشد. البته ابتدا شما می بایست توضیح دهید که چگونه ماده (بی هوش ) قدرت درک این نیاز را داشته و بعد در جهت رفع آن نیاز اقدام کرده است.
شما معتقدید که در طی میلیارها سال از مجموعه مواد و عناصر موجود در کره زمین انسان هوشمند بوجود آمده است. ما هم البته اعتقاد داریم که از همین خاک و آب آفریده شده ایم اما توسط آفریدگار و طراح بینهایت هوشمند و این وجه اختلاف ماست.
دوست عزیز شما برای سایر دوستانتان توضیح دهید که چگونه مواد موجود در این کره زمین قدرت درک و فهم دارند تا بتواند تشخیص بدهد شما به عنوان اشرف مخلوقات نیازمند چشم هستید و بعد آمده است به مرور چشم را برای دیدن و گوش را یرای شنیدن و ... ساخته است. ابتدا برای ما در مورد عناصر و مواد موجود در این کره زمین سخن بگویید و بگوئید کدام ماده شما داری هوش است. چند عنصر در کره زمین وجود دارد؟ و این عناصر چگونه قدرت درک دارند؟!!!!
بی خدایان می گویند:
انفجار بیگ بنگ ...............................................................(خروجی)...........> انسان هوشمند (عجب انفجاری!!!)
از مواد و عناصر موجود در کره زمین(مواد فاقد هوش و درک).........(خروجی)............> انسان هوشمند(چه مواد و عناصر باهوشی!!!)
فرق خداباوران با بی خدایان در آن است که خداباوران وجود یک هوش و طراح بینهایت هوشمند را در رابطه فوق لازم و بدیهی می بینند.
از اول این را بگو...تو که توانایی درک هیچ چیز را نداری چرا نظر می دهی؟
خودم در مثالی ساده گفتم:
شاه گرگ سایت می گهِ:
1من مثالی بسیار ساده زدم(در مثالم نگفته بودم به صورت موروثی منتقل می شود)...وقتی این مثال را نقض می کنید..یعنی زدید روی دست ملاها
2دوست دبیرستانی...آن آزمایشی که در کتاب زیست سال اول دبیرستان آمده...در زمان کوتاهی شکل گرفته...و تنها روی 22 نسل موش صورت گرفته است...و تاثیری روی ژنتیک نداشته...
3این سخن شما همه چیز را نقض می کند یعنی نژادی(چه نژاد انسان و چه نژاد غیر انسان) در جهان نیست...یعنی هیچ چیز با چیز دیگر فرقی ندارد...به عبارت دیگر هیچ چیز وجود ندارد
من چنین چیزی نگفتم...ما خواستیم قانع کنیم...ولی بعضی ها طوطی‌بار فقط یک چیز را تکرار می کنند
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم
بی فایده است...بهتر است ادامه ندهیم