علم راهی بسوی آفریدگار جهان
نویسنده:
محمدعلی کوشش
امتیاز دهید
.
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
بیشتر
سر سلسله تمام معتقدات دینی ایمان به خداست. حضرت علی (ع) می فرمایند: اول دین، آغاز دین، پایه دین و ریشه دین خداشناسی است. اما آیا ما تاکنون در رابطه با یک چنین چیز مهمی به اندازه کافی تفکر کرده ایم. توجه داشته باشید که توحید از اصول دین می باشد و در اصول دین تقلید جایز نیست و همچنین توجه داشته باشید که پیامبر(ص) فرمودند: یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال بهتر و بالاتر است
راههای بسیاری وجود دارد که انسان را به خداشناسی هدایت می کند. کسی که بخواهد با برهان و دلیل به این هدف مقدس برسد می تواند به فرا خور حال خویش و به اندازه نیروی فکری خود از آن راههای گوناگون استفاده کرده و به وجود آفریدگار جهان پی ببرد. تنها چیزی که در این راه لازم است توجه، تفکر، جستجو نمودن و روحیه حقیقت یابیست.
با پیشرفت علوم، پایه های خداشناسی محکمتر می گردد و هر روز پرده ای تازه از اسرار آفرینش برداشته می شود. به قول یکی از دانشمندان (هرشل): هر قدر دائره علم وسیعتر می گردد استدلالات دندان شکن تر و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست می آید، در واقع علماء زمین شناسی و ریاضی دانها و دانشمندان فلکی و طبیعی دانها دست به دست هم می دهند و کاخ علم یعنی کاخ با عظمت خدا را محکم برپاساخته اند. بدیهی است که آشنایی با کاخ علم، به ما کمک خواهد کرد تا عظمت خداوند را بیشتر درک کرده و حق بندگیش را بیشتر ادا کنیم. یکی دیگر از راههای اثبات وجود آفریدگار معجزه است. اعجاز یکی از ساده ترین راههای اثبات وجود خداوند است. قرآن که معجزه جاوید آخرین پیامبر است، می تواند راهی ساده برای اثبات وجود آفریدگار باشد، در حقیقت هر آیه از قرآن که نشان بدهد هیچ بشری نمی توانسته در ۱۴۰۰ سال پیش چنین چیزی را بگوید، به نوعی وجود خداوند را ثابت کرده است. آخرین روش اثبات وجود خداوند که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، رفتارشناسی آخرین فرستاده خداوند، حضرت محمد(ص) می باشد. در حقیقت یکی از راههای تشخیص پیامبران راستین از مدعیان دروغین نبوت، بررسی رفتار آنها می باشد. با توجه به روشن بودن ابعاد مختلف زندگی آخرین پیامبر، به بررسی رفتار پیامبر رحمت می پردازیم که به نوعی اثبات نبوت ایشان و در نتیجه اثبات وجود آفریدگار می باشد.
http://www.khodavaelm.blogfa.com/
آپلود شده توسط:
mohammadali123
1389/09/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی علم راهی بسوی آفریدگار جهان
-------------------------------
دل درد گرفتم از خنده
یه نگاهی به دانشمندان بیخدا بندازید هر چه دانششون بالاتر میرفته بیخداتر میشدن نمونش توی ایران خودمون حکیم رازی و حکیم خیام و خودم
منم زمانی که دنبال کتاب و دانش نبودم یه مذهبی سفت و سختی بودم که نگو
اما از روزی که رفتم دنبال دانش کوه دینداریم ( بخونید خرافات سازماندهی شده ) خاک شد
حیف که به علت خفقان نمیتونم نمونه بدم
با وجود این همه انسانها،حیوانات و نباتات که با تمام قوا بجان مواد حیاتی از قبیل ازت، هیدروژن و اکسیژن و ... افتاده و شب و روز و ماه و سال آن ها را بتاراج میبرند قاعدتا می بایست در عرض مدتی کمبود مواد حیاتی سرتا سر جهان جانداران را فرا گرفته و بلاخره زندگی همه جانداران دستخوش فنا و نیستی گردد.
اینجاست که موقعیت حساس و خدمت گرانبهای باکتری ها روشن می شود. باکتریها با تمام قوا و نیروی خود از مدفوعات و لاشه های فاسد در راه تامین مواد حیاتی مورد احتیاج جانداران استفاده می نمایند. باکتریها، فضولات و لاشه های حیوانات را از صورت فعلی آن در آورده و آنها را در لابراتورهای طبیعی خود تجزیه نموده تبدیل به مواد حیاتی از قبیل کربن، ازت، هیدروژن و اکسیژن می کنند و بدینوسیله هم مواد فاسد و مزاحم را از بین برده و هم جای مواد حیاتی مصرف شده را پر می کنند. بر این اساس مواد حیاتی دائما از یک طرف در اثر وجود جانداران مستهلک شده و رو به نقصان می گذارد و از طرف دیگر تحت سازمان مجهزی دوباره ساخته و تحویل داده می شود. در واقع مواد حیاتی زمین باندازه معین خود همیشه در انبار کره زمین موجود بوده و با یک گردش دورانی پس از طی مراحلی به حالت اولیه باز می گردد!
باکتری ها در هوا، در خاک، و در آب زندگی می کنند. آنها در قله های بسیار مرتفع کوه ها، در عمق عمیق ترین اقیانوس ها، در بدن انواع موجودات زنده ، و حتی در صخره های منجمد و یخ های قطب شمال یافت می شوند
باکتری ها نقش بسیار مهمی در اکوسیستم های آبی و اکوسیستم های خشکی دارند. چرخه ی مواد گوناگون از جمله کربن، نیتروژن و گوگرد توسط این دوستان زحمت کش ما تکمیل می شود و به جریان خود ادامه می دهد. وقتی موجودات زنده می میرند کربن آلی موجودات در بدن آنها باید به شکل دی اکسید کربن به جو برگردد این امر به وجود باکتری ها و فعالیت آنها محتاج است. شاید به نظر برسد که ما نیاز چندان به کربن نداریم و این کار باکتری ها اهمیت خاصی برای ما ندارد، ولی زمانی که به یاد آوریم که دی اکسید کربن از عوامل فتوسنتز است و بدون وجود آن نه فتوسنتزی صورت می کیرد و نه غذایی وجود دارد، آنوقت به اهمیت فعالیت این باکتری ها پی می بریم
چرخه ی نیتروژن از جمله فعالیت های مهم دیگر باکتری هاست. گیاهان برای رشد و سالم ماندن خود به نیتروژن محتاجند و نمی توانند نیتروژن را به شکل گازی آن از اتمسفر دریافت کنند. در واقع فرم گازی نیتروژن که در جو وجود دارد برای گیاهان غیر قابل استفاده است و آنها نیتروژن را فقط به صورت نیتریت یا نیترات( یا برخی ترکیبات دیگر) از خاک می توانند جذب کنند. مهم ترین راه دستیابی گیاهان به نیتروژن قابل جذب، تثبیت نیتروژن است که توسط برخی از باکتری ها از جمله باکتری ریزوبیوم صورت می گیرد. باکتری های تثبیت کننده نیتروژن می توانند با برخی از گیاهان همزیستی حاصل کنند و نیتروژن را برای آنها فراهم کرده، ضامن بقای سالم و رشد کامل آنها گردند.
باکتری ها نقش بسیار مهمی در پاکیزگی محیط زیست دارند. برخی از باکتری ها نیز در دستگاه گوارش جانوران، از جمله انسان، به صورت همزیست با جانور زندگی می کنند و در هضم مواد غذایی به آنها کمک می کنند. برخی از موادغذایی، نیز از جمله ماست و انواع دیگری از لبنیات به کمک باکتری ها تولید می شوند و بدون وجود باکتری ها نمی توانیم آنها را تهیه کنیم.
http://khodavaelm.blogfa.com/cat-18.aspx
در مورد تاریخچه تکامل چشم، که از آغازیان تکسلولی شروع میشود و به انسان و عقاب و جغد و ... میرسد همین نکته نصیب دوستان شد که کسی این چشمهای پیچیده را یکباره و ابتدا به ساکن و یکدفعه خلق نکرده!! و همینکه دوستان این نکته ساده را بفهمند کافی است که باقی داستان را بخوانند!! کدام داستان را؟!! خلق انسان از گل سیاه... دمیدن روح در گل سیاه... خلق حوا بعد از آدم ... و خلاصه!!
آنچه مذهب میگوید: گل سیاه را خدا یکباره آدم کرد!! بعبارتی پدر ژپتو چوب را پینوکیو کرد و پینوکیو یکباره آدم شد!!
آنچه علم میگوید: مواد معدنی، مواد آلی ساده را تدریجا بوجود آوردند و مواد آلی ساده، مواد آلی پیچیده را و مواد آلی پیچیده، نخستین تک سلولی ها را... سپس پرسلولی ها و ...
در ضمن این شما هستید که اصرار دارید در قدم اول برچسبهایی نظیر منظم و هوشمند را در ذهن دیگران جا بیندازید و بعد در قدم دوم بگویید این هوشمندی و نظم کار همان کسی است که دستور به تعدد زوجین و صیغه و بریدن سر کافران حربی داده! در حالیکه مفاهیمی چون (( هوشمند )) و (( منظم )) مفاهیمی ذهنی و مختص ذهن انسان هستند و تعاریفی بسیار نسبی و متفاوت و سلیقه ای دارند!!! شما نمیتوانید با مفاهیم انتزاعی و فلسفی و نسبی نتیجه گیری دل بخواه کنید!!
آنچه از نظر شما نظم است ممکن است از نظر کسی بی نظمی باشد و آنچه از نظر شما هوشمند از نظر دیگری کم هوش!!
در ثانی اگر نظم و هوشی هم به همان تعبیر فلسفی با تعریف واحد وجود داشته باشد از ویژگی های ذاتی ماده هستند. از کجا این را میدانیم؟ از آنجا که ماده بدون دخالت نیرویی از بیرون دارای خواص فیزیکی و شیمیایی معین است. و این نیست که این خواص، به دل خواه و به دخالت نیرویی ماورایی از بیرون تغییر کند. همین که ماده راه خود را بی دخالت کسی پیموده نشان میدهد سیر طبیعی خود را طی کرده است. هیچ اثری از دخالت ماوراء ماده در عالم ماده یافت نشده است. آنهم دخالتی که بیشتر باعث بی نظمی است و نه نظم!! دخالتی که چوب را مار کند و کوه را شتر کند و آتش را گلستان کند و ماه را دو نیم کند... حقیقت این است که متأسفانه شما هرگونه بی نظمی و عمل غیرمنطقی را هم (نظیر زنده شدن مرده با دم گاو زرد و ...) توجیه میکنید و نه تنها نظم و منطق را بلکه بی نظمی و بی منطقی را نیز با اعتقاد به خدایی که دارید توجیه میکنید و موجه میدانید!!. .. روز خوش!
سلام دوست عزیز mohammadali123 بابت زحمتی که کشیدی متشکرم
برایم جالب میاد حتما میخونمش
کامنت ها هم جالبه و بحث برانگیز:)):))
و با تشکر از کوشش و گرداوری این مطلب( محمد علی کوشش )8-)8-)
و با تشکر از سایت محبوبم کتابناک:x:x
پس قبول داري كه ماده لايزال است.
دوست عزیز پاسخ شما:
اصل بقای جرم: اصل بقای جرم یکی از اساسی ترین اصول طبیعت است. همه ما با آن آشنا بوده ایم و فهم آن برای ما مشکل نیست. جرم در واکنش ها شیمیایی نیز ثابت است. جرم مانند انرژی یک خاصیت ثابت است و نمی تواند بوجود آید و یا ازبین برود اما جرم و انرژی می توانند مطابق فرمول مشهور اینشتاین به یکدیگر تبدیل شوند. [علم ترمودینامیک- تالیف سنجل ترجمه ابراهیمی صفحه245-246]
آیا قبول دارید که انسان موجودی هوشمند است؟ آیا قبول دارید انسان بینا سریعتر از انسان نابینا راهش را پیدا می کند؟ پس چونه معتقدید ماده فاقد هوش فقط با گذر زمان میلیون ها سال پیش توانسته است راهی را بروند که انسان هوشمند و بینای قرن 21 از انجام آن عاجز و ناتوان است؟
دوست عزیز ماده فاقد هوش است اما همین ماده فاقد هوش، از قوانینی پیروی می کند. حتی معجزه نیز بر اساس قوانینی انجام می شود که برای ما ناشناخته هستند نه اینکه در معجزه قوانین طبیعی نقض می شوند.
اما قوانین موجود در ماده به معنی هوش نمی باشد یعنی ماده نمی تواند یک نیاز را درک کند و درجهت رفع آن نیاز اقدام کند. اما همین ماده فاقد هوش می تواند هوشمند شود همانگونه که از همین ماده (خاک و آب) موجود در کره زمین انسان هوشمند بوجود آمده است و یا با استفاده از همین مواد موجود در کره زمین توسط انسان هوشمند روبات های هوشمند ساخته می شود اما این هوش موجود در این روبات توسط انسان هوشمند ایجاد شده است و این انسان هوشمند نیز توسط یک طراح بینهایت هوشمند(آفریدگار) بوجود آمده است.
شما هیچ وقت نمی توانید از ماده انتظار رفتاری هوشمندانه داشته باشید. بنده کاری به مکانیزم ایجاد گوش و چشم و کلیه ندارم(طبیعتا آفریدگار بر اساس مکانیزمی آنها را آفریده و شاید روزی این مکانیزم بطور کامل برای بشر روشن گردد) بلکه فعلا صحبت بنده از درک یک نیاز و اقدام در جهت رفع آن نیاز است. سوال بنده این است که چگونه ماده درک کرده است که خون می بایست تصفیه شود؟! و چگونه توانسته است که عضوی را بسازد که بشر هوشمند در قرن 21 نتوانسته است آن را بسازد؟! آیا شما ماده را باهوش تر از انسان می دانید؟! آیا از نظر شما کربن و هیدروژن و اکسیژن باهوش تر از انسان هستند؟!
اجازه بدهید بگونه دیگر بپرسم:
آیا ماده می تواند هدفمند باشد. آیا شما می توانید تصور کنید که ماده دارای برنامه باشد؟! اما آنچه ما در اطراف خود می بینیم نوعی هدفمندی و برنامه ریزی است؟ زغال سنگ و نفت و گازی وجود دارد که از موجوداتی بوجود آمده اند که میلیاردها سال پیش زندگی کرده اند ؟ گویا زندگی آنها در میلیاردها سال پیش بر اساس برنامه و هدفی بوده است. باکتری های مختلفی وجود دارند که نقش و هدف و برنامه مشخصی دارند. درختانی وجود دارند که هرکدام برای ما استفاده ای دارند و ما از میوه و محصولات آنها استفاده می کنیم. گندم که با آن نان می پزیم و حیواناتی که از گوشت آنها می خوریم و از شیر آنها ماست و پنیر و کره و .... می سازیم و حشراتی مثل زنبور که عسل را می سازند. آیا شما این هدفمندی و وظیفه هر کدام از این اجزائ هستی را در زنجیره های مختلف نمی بینید؟! (به زودی در رابطه با باکتری ها کامنتی خواهم گذاشت)
من از شما يك چيز ساده مي خوام: واكنش شيميايي را بنويس كه در طرف چپ آن موادي دلخواه با هم واكنش بدهند و در طرف راست آن هيچ چيز نماند مطلقا هيچ چيز.(به عبارت ديگر ميخوام كه ماده را نيست و نابود كني)
شما ممکنه بروید و بینیِ خودتان را جراحیِ زیبایی کنید!! (Nose job)
آیا خدا را نادان فرض کرده اید که نمیدانسته باید بینیِ متناسبی برایتان خلق کند؟!!
**
این مثال را برایِ این آوردم که بفهمی اینکه ما آدم ها تازه بعد از سی میلیون سال تکامل!! به جایی رسیده ایم که میتوانیم خودمان را شبیه سازی کنیم و باقیِ حیواناتِ منقرض شده را دوباره به طبیعت بازگردانیم .. قرار نیست ما لزوماً حاصلِ یک خلقتِ هوشمند باشیم.
به خدا قسم
به پاکیِ یک قطره اشک قسم
من هم با تمامِ وجود دست دارم خدایِ تو ..
یا حتیِ وحشیانه ترین قدرتِ مافوقِ تصور!! یک جایی آن دوردست ها باشد!!
فقط باشد
فقط
باشد ..
اما منطق هم خوب چیزی ست.منطقی نتیجه بگیر!
آخه ساختنِ کلیهء مصنوعی چه ربطی به خلقتِ هوشمندانه داره؟
آدم الآن مثِ یه نوزاد می مونه که خودش رو نمیشناسه!! .. حالا هرچی بزرگتر میشه معنیِ آیینه رو بهتر درک میکنه.
این ربطی به خلقتِ آیینه توسطِ خدا!!! نداره.
ما تازه داریم خودمون رو میشناسیم.ما قبلاً اونقدر تکامل نیافته بودیم که خودمون رو بتونیم شبیه سازی کنیم.اما حالا میتونیم.
این ربطی به اینکه ما از کجا اومدیم و به کجا میریم نداره.
...
مثلاً نیوتن رو به یاد بیار!!
یک سیب رویِ پاش افتاد و اون جاذبه رو احساس کرد.
هرکدوم از آدمایِ قبل از نیوتن یا حتی بعد از اون .. ممکنه یه همچین تجربه ای رو داشته باشن. اما این دلیل نمیشه اون ها هم به همون وضوح .. جاذبه رو احساس کنن.
و این دلیل نمیشه فکر کنیم جاذبه رو خدا خلق کرده!! چون اصلاً ربطی به نیوتن و ماجرایِ او نداره!
دستگاه دياليز:
دستگاهي است كه عمل جداسازي مواد سمي مانند اوره و آمونياك از خون را انجام مي دهد.از اين دستگاه بعنوان جانشيني براي كليه در صورت نارسايي يا از كار افتادن آنها استفاده مي شود. دياليز نوعي درمان است كه برخي از فعاليتهاي كليه طبيعي را انجام مي دهد.اين درمان زماني كه كليه ها قادر به برآوردن نيازهاي بدن نباشد مورد نياز است.
http://medicalengineering.blogfa.com/cat-30.aspx
تصویری از دستگاه دیالیز
http://www.ardakanbehdar.ir/Files/Akhbar/Dialysis.jpg
در بدن انسان کار این دستگاه عظیم را عضوی کوچک به نام کلیه انجام می دهد البته بی خدایان معتقدند: ماده (خاک و آب موجود در کره زمین) با گذر زمان توانسته است کلیه را بسازد. البته اول باید از آنها بپرسیم که ماده چگونه درک کرده است که خون می بایست تصفیه شود و بعد در جهت رفع این نیاز اقدام کرده است ؟!!!!
کلیه ها پالایشگاههای بدن:
در هر فرد سالم دو کلیه (kidney) وجود دارد. کلیه ها را پالایشگاه های بدن می دانند. چرا که وظیفه پاکسازی خون را به عهده دارند و هر روز چندین بار تمام خون موجود در بدن از این دو عضو کوچک عبور می کند تا از تمام مواد زائد که طی سوخت و ساز بدن تولید می شود پاک شود.
مهمترین وظیفه کلیه ها برداشت مواد زائد از خون و بازگرداندن خون تصفیه شده به بدن می باشد. هر دقیقه حدود یک لیتر خون (یک پنجم خونی که توسط قلب پمپ می شود) از طریق سرخرگ کلیوی (renal artery) وارد کلیه ها می شود. پس از اینکه خون تصفیه شد خون تصفیه شده از طریق سیاهرگ های کلیوی (renal vein) به بدن باز می گردد.
داخل هر کلیه متجاوز از یک میلیون واحد بسیار ریز عملکردی بنام نفرون وجود دارد. هر نفرون از یک صافی بسیار کوچک بنام کلافه (medulla) که به یک لوله کوچک (توبول-calyces) متصل است تشکیل می شود. آب و مواد زائد توسط این صافی از خون جدا می شوند و به داخل لوله های کوچک (calyces) جریان پیدا می کنند. قسمت عمده این آب توسط لوله های کوچک باز جذب می شود و مواد زائد بصورت غلیظ وارد ادرار می شوند تا دفع گردند. ادرارهای جمع شده از لوله های کوچک وارد قسمت قیفی شکل بنام لگنچه کلیه شده و سپس از طریق لوله ای بنام حالب (ureter) وارد مثانه می شود.
کلیه ها آب بدن را تنظیم می کنند: برای اینکه بدن شما بدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهمترین وظایف کلیه ها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت می باشد.
کلیه ها مواد زائد را برداشت می کنند: برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست می آیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیه ها بدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح می شوند همچنین کلیه ها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک می کنند مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند . اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئین ها مانند: گوشت را تجزیه می کند، تشکیل می شوند. کراتی نین یک محصول زائد عضلات است. اگر فعالیت کلیه ها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش می یابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف می کند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بوجود می آیند، عمدتا توسط کلیه ها از بدن خارج می شوند.
کلیه ها هورمون می سازند: کلیه های هرمون ها را نیز می سازند. این هورمون ها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچه های قرمز و برداشت کلسیم از روده ها را تنظیم می کنند.
http://khodavaelm.blogfa.com/cat-22.aspx
ببینید
اولاً همهء موجودات جفت نیستند!!
بعضی موجودات دارایِ دستگاه مذکر و مؤتث با هم هستند. (در برخی ماهی ها و یا گیاهان و جانورانِ آغازی شاهدِ تکاملِ دو دستگاهِ متعادلِ جنسی در کنارِ یکدیگر در یک موجودِ مشخص هستیم)
بعضی دیگر هم اصلاً یک دستگاه تولید مثل بیشتر ندارند!!! (تک یاخته ای ها نمونهء بارزِ این دست موجودات هستند)
اینکه نیاز باشد که برایِ تولید مثل دو موجود با یکدیگر جفت شوند.
و اینکه آن دو موجودِ نر و ماده چگونه با یکدیگر عملِ مقاربت را (نزدیکی) انجام بدهند.
این ها خود .. جزئی از نظریهء تکاملِ تدریجی ست.
دانشمندان بر این باور هستند (من هم همینطور) که نیاز باعث شده تا برخی موجودات برایِ عملِ تولیدمثل یک تقسیمِ وظایف انجام دهند تا با این کار هم فشار ناشی از حفظ نسل از رویِ جانور برداشته شود و هم جانور بتواند از عملِ مقاربت بهترین بهره را ببرد.
حالا نمی خوام زیاد موشکافی کنم.
تا همین جا بگم که :
اولاً موجودات جفتی جفتی نیستند!! ساده اندیش نباشید لطفاً
دوم اینکه این پدیده هم جزئی از سیستم تکامل تدریجی ست
سوم اینکه در آینده معلوم نیست چه بر سرِ این سیستم بیاید .. این به تکامل بستگی دارد.
و چهارم اینکه این ربطی به معجزه و خلقتِ هوشمند ندارد!! (علت هم این ست که اگر من بیایم و نظریهء تکامل را کاملاً توضیح بدهم .. شما آن نظریه را علم کرده و به عنوانِ مدعایی بر خلقتِ هوشمند استفاده میکنید!!!!)
...
فقط به شما توصیه میکنم بروید و این نظریه ها را بخوانید!!
کتابناک باید محلی برایِ خواندن باشد نه حرف زدن!!!!!