زیبایی نکبتبار بچه ها
نویسنده:
ژان نیکلا آرتور رمبو
مترجم:
شاپور احمدی
امتیاز دهید
گزیده ی شعرهای آرتور رمبو
در پایان آگوست برای پل ورلن نامه نگاشت و چند شعر برایش فرستاد. افسونزده، ورلن او را به پاریس دعوت کرد: «بیا، دلبند جانم، بزرگوار، شما را فرا میخوانم. چشمبهراهتان هستم.»
آرتور رمبو در بیست اکتبر ۱۸۵۶ مطابق با ۲۸ مهر ۱۲۳۳ هجری خورشیدی در شارلویل فرانسه به دنیا آمد. پدرش فردریک رمبو سرباز توپخانه بود و مادرش ماری کاترین ویتالی کوئیف از خانوادهٔ ملاکین بود و همیشه رفتار خشک و خشنی با او داشت. آرتور دومین فرزند خانواده بود و حدود دو سال پس از ازدواج پدر و مادرش به دنیا آمد. در ۱۸۶۸ نخستین شعرش را به لاتین سرود و سال بعد آموزگار او سه قطعه از اشعارش را منتشر کرد که یکی برندهٔ جایزه شد. در ژانویهٔ ۱۸۷۰ نخستین اشعار رمبو به فرانسوی منتشر شد. حدودا چهارده ساله بود که از خانه گریخت تا به پاریس برود. در پاریس به دلیل آن که بدون بلیط سوار قطار شده بود چند روزی در زندان گذراند و به خانه بازگردانده شد. او در پانزده سالهگی به توفیقهای درخشان تحصیلی دست مییابد. در یونانی، لاتین، بلاغت، تاریخ و جغرافی جوایزی میبرد. او با پل ورلن شاعر فرانسوی رابطهٔ دوستانهٔ عمیق و عجیبی داشت به نحوی که ورلن همسر و کودک تازه به دنیا آمدهاش را ترک کرد تا با آرتور به انگلستان برود. رابطهٔ آرتو و پل رابطهیی توام با عشق و نفرت بود به نحوی که در ۱۰ ژوئیه ۱۸۷۳ ورلن دو گلوله به سمت رمبو شلیک و او را مجروح میکند و به دلیل این عمل دستگیر میشود و دو سال به زندان میافتد. به هر حال بعد از مرگ رمبو، ورلن نقش به سزایی در انتشار آثار او ومعرفیاش ایفا کرد.
در ۱۸ مارس ۱۸۷۱ کمون پاریس شکل میگیرد و آرتور در ۲۳ آوریل به پاریس میرود و به کمونارها میپیوندد.
رمبو در دوران کوتاه زندهگیاش به نقاط مختلف دنیا سفر کرد: انگلستان، آلمان، بلژیک، هلند، ایتالیا، اتریش، سوئد، اندونزی، قبرس، مصر، یمن، حبشه. و در سیوهفت سالهگی به دلیل وجود تومور سرطانی پای راستاش را قطع میکنند و چند ماه بعد در ۱۰ نوامبر ۱۸۹۱ مطابق با ۱۹ آبان ۱۲۷۰ ه.ش در کنار خواهرش ایزابل جان میسپارد.
بیشتر
در پایان آگوست برای پل ورلن نامه نگاشت و چند شعر برایش فرستاد. افسونزده، ورلن او را به پاریس دعوت کرد: «بیا، دلبند جانم، بزرگوار، شما را فرا میخوانم. چشمبهراهتان هستم.»
آرتور رمبو در بیست اکتبر ۱۸۵۶ مطابق با ۲۸ مهر ۱۲۳۳ هجری خورشیدی در شارلویل فرانسه به دنیا آمد. پدرش فردریک رمبو سرباز توپخانه بود و مادرش ماری کاترین ویتالی کوئیف از خانوادهٔ ملاکین بود و همیشه رفتار خشک و خشنی با او داشت. آرتور دومین فرزند خانواده بود و حدود دو سال پس از ازدواج پدر و مادرش به دنیا آمد. در ۱۸۶۸ نخستین شعرش را به لاتین سرود و سال بعد آموزگار او سه قطعه از اشعارش را منتشر کرد که یکی برندهٔ جایزه شد. در ژانویهٔ ۱۸۷۰ نخستین اشعار رمبو به فرانسوی منتشر شد. حدودا چهارده ساله بود که از خانه گریخت تا به پاریس برود. در پاریس به دلیل آن که بدون بلیط سوار قطار شده بود چند روزی در زندان گذراند و به خانه بازگردانده شد. او در پانزده سالهگی به توفیقهای درخشان تحصیلی دست مییابد. در یونانی، لاتین، بلاغت، تاریخ و جغرافی جوایزی میبرد. او با پل ورلن شاعر فرانسوی رابطهٔ دوستانهٔ عمیق و عجیبی داشت به نحوی که ورلن همسر و کودک تازه به دنیا آمدهاش را ترک کرد تا با آرتور به انگلستان برود. رابطهٔ آرتو و پل رابطهیی توام با عشق و نفرت بود به نحوی که در ۱۰ ژوئیه ۱۸۷۳ ورلن دو گلوله به سمت رمبو شلیک و او را مجروح میکند و به دلیل این عمل دستگیر میشود و دو سال به زندان میافتد. به هر حال بعد از مرگ رمبو، ورلن نقش به سزایی در انتشار آثار او ومعرفیاش ایفا کرد.
در ۱۸ مارس ۱۸۷۱ کمون پاریس شکل میگیرد و آرتور در ۲۳ آوریل به پاریس میرود و به کمونارها میپیوندد.
رمبو در دوران کوتاه زندهگیاش به نقاط مختلف دنیا سفر کرد: انگلستان، آلمان، بلژیک، هلند، ایتالیا، اتریش، سوئد، اندونزی، قبرس، مصر، یمن، حبشه. و در سیوهفت سالهگی به دلیل وجود تومور سرطانی پای راستاش را قطع میکنند و چند ماه بعد در ۱۰ نوامبر ۱۸۹۱ مطابق با ۱۹ آبان ۱۲۷۰ ه.ش در کنار خواهرش ایزابل جان میسپارد.
آپلود شده توسط:
شالف
1389/08/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زیبایی نکبتبار بچه ها