تاریخ و اساطیر تطبیقی ایران باستان - جلد 1
نویسنده:
جواد مفرد کهلان
امتیاز دهید
سیمای واقعی زرتشت تاریخی
به همراه معرفی چهرهً تاریخی انبیای کتب مقدس (تلاشی در پایان نهادن بر عهد اساطیر)
در مورد زرتشت و اوستا و تاریخ اساطیری ایران
بیشتر
به همراه معرفی چهرهً تاریخی انبیای کتب مقدس (تلاشی در پایان نهادن بر عهد اساطیر)
در مورد زرتشت و اوستا و تاریخ اساطیری ایران
آپلود شده توسط:
Reza
1389/08/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تاریخ و اساطیر تطبیقی ایران باستان - جلد 1
ببخشید که مابین بحث، نظرم را دربارۀ کتاب مینویسم:
این مجموعۀ تدوین شده، بایست بهتر از این باشد. نخست از نرمافزار PDFCreator برای ساخت PDF استفاده شود که هم رایگان است و هم امکانات در خور توجهی دارد.
و مهمتر پیش از تهیۀ نسخۀ PDF کتاب لازم و ضروری است، به یکسانسازی فونت و بازنگری متن برای رفع اشکالات ظاهری پرداخته شود. این همه برای هر محلد بیش از یک ساعت وقت نخواهد برد. در عوض خروجی، کتابی با شکل و ظاهر درست، در اختیار کاربران قرار خواهد داد.
روزبه باشید.
امیدوارم بیهوده گویی نکرده باشم. قصدم تنها آگاه شدن خودم و در صورت داشتن آگاهی آگاه کردن دیگران است. با سپاس.
دره- و-اوم ، و ، دره -و- اوش ، که حالتهای فاعلی و مفعولی اسم دارا هستند. در ضمن در ادبیات فارسی مملو از کلمه دارا هست. آشناترین مثالش گفته حافظ :
آیینه ی سکندر جام می است بنگر / تا برتو عرضه دارد احوال ملک دارا
نکته دیگر که بخاطرم میرسد اینکه در شاهنامه بروشنی به حفر کانال سوئز توسط همین دودمان دارایان اشاره شده . براستی اگر خواهان داوری درست باشیم و بقول معروف اهم و فی الاهم کنیم ، آنچه از گذشته بجا مانده که سبب سربلندی شود آیا جز افتخارات علمی و فرهنگی میتواند باشد؟ اینکه فردوسی از بین تمامی آنچه مربوط به ذوران دارایان میشود بطور مشخص از حفر کانال سوئز یاد میکند آیا جای تامل ندارد؟ نکته آخر که تقاضامندم موردتوجه دانشپژوهان قرار گیرد اینکه دودمان دارایان اگرچه در ظرفی به نام فرهنگ ایرانی درخشش داشتند ولی در تاریخ درازآهنگ ایرانزمین و بسا قبل از دارایان ایران همواره شاهد این درخششها بوده. اما متاسفانه بدلیل تبلیغات تنها به 2500 سال تاریخ ایران اشاره میشود و شکوه همیشه جاری ایرانویج مغفول میماند.
1. فردوسی نازنین در هیچ کجا از شاهنامه نگفته است که به «متن پهلوی شاهنامه یا خوتای نامگ» دسترسی داشته است. چنانکه خود وی در مقدمهی شاهنامه اشاره میکند و همهی فردوسیشناسان نیز بر آن متفقند، مبنای کار فردوسی، شاهنامهی منثور ابومنصوری بوده است.
2. اسامی مربوط به شهریاران هخامنشی - چنانکه امروزه رایجند - اگرچه دقیقاً مطابق آواشناسی زبان فارسی پدید نیامدهاند، اما در غایت خود از صورتهای اصیل پارسی باستان خویش مُنتج شدهاند. نامهای هخامنش و کورش و داریوش و امثال آنها را پژوهندگان خارجی از خود جعل یا ابداع نکردهاند؛ بلکه صورتهایی هستند که کمابیش عیناً (مانند هخامنش) از متون باستانی نقل شدهاند یا خود ما از ترکیب صورت پارسی باستان و ترانوشت اروپایی آنها نقل کردهایم (مانند شکل نام داریوش). اینکه فلان دانشمند خارجی یا ایرانی چه میگوید، در درجهی دوم اهمیت است. آنچه اولویت و اهمیت دارد نقل این نامها در متون کهن تاریخی است، که وقوع یافته است و تردیدی در آن و خدشهای بر آن وارد نیست.
در شاهنامه و البته منهای بخش عظیم افزوده های شاهنامه از دودمان هخامنشیان به اسم دارا ، و از بزرگ دودمانشان به دارای دارایان یاد شده.
از نظر زبانشناسی باستانی دارااوم یا دره اوم و دارا اوش یا دره اوش که البته به صورت اسم خاص داریوش امروز در اومده ، حالتهای خاص تصریف اسم هستند که البته اینجا جاش نیست بیشتر بگم. فردوسی نازنین ، به متن پهلوی شاهنامه یا خوتای نامگ ، دسترسی داشته و صرفا کارش ترجمه بوده . پژوهندگان غیر ایرانی نام هخامنشیان و داریوش و کوروش و قص علی هذا رو انتخاب کردند و ما هم بدون کوچکترین کنجکاوی پذیرفتیم. حال آنکه تحقیقات پژوهندگان ایرانی چیز دیگری را نشان داده که عرض شد. خواهشمندم از هم میهنان نازنین که به اندیشه های خودی توجه بیشتری در مرجعیت بدهند و اطمینان بدارند که که فردوسی زبان فارسی و تاریخ ایران را بهتر از یک پروفسور آلمانی میفهمیده. با سپاس.
ولی تو قرآن که اومده
سوره کهف تفسیر نمونه نوشته مکارم شیرازی
سوره کهف تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی
ضمنا مراجعه کنید به مقاله ابولکلام آزاد ( وزیر فرهنگ در دولت مهاتما گاندی ) در مورد کورش
شایستگی کوروش این نیست که برای تایید خوب بودنش یک سروده ای را نام ببریم که در آن به ایشان چه لقبی داده است
کوروش فقط برای ایرانیان گرامی و بزرگ نیست بلکه برای همهی جهانیان گرامی و بزرگ است و دلیلی برای در افتادن با او و پیشینهاش نیست حالا هدفت از این پرسش چی بوده؟؟؟؟