قرآن هرگز تحریف نشده

حالا شما با نظریهء گسترشِ زمین (که خودت ارائه کردی!!) چه خواهی کرد .. که بر طبقِ آن .. ممکن ست این نسبت ها .. به هم بریزند؟!!

فعلا که هنوز درصدشون تغییر نکرده.هر موقع بهم ریخت بعد!

مطمئنم اگر زردشتیان یا مسیحیان هم بخواهند میتوانند این کار را بکنند!!

ما برای نمونه آوردیم.معجزات قرآن بیش از این هاست.در کتابهای اونها هم ممکنه بازمانده هایی از تعالیم انبیا پیدا بشه.این تصدیق اسلام میشه نه ردش!
مثلا جایی خواندم در تورات علی رغم تمام اشتباهات علمی فاحش که خودشان هم قبول کرده اند، زمین را کره خوانده.

دلیلم هم این ست که هیچ بافتِ زنده ای در طبیعت نمیتوان یافت که از شرارهء آتش به وجود آمده باشد

جن موجودی مادی است اما قرار نیست بافت زنده مانند ما داشته باشد.شاید از جنس امواج باشند.بالاخره روزی علم، آن را نیز درخواهد یافت.آتش نیز در فرهنگ قرآنی به موارد بسیاری اطلاق میشود.در احادث آمده که آتش جن و شیاطین شبیه صاعقه است.میتواند از جنس بار الکتریکی باشد.در هر صورت در بعدهای چهام به بعد جهان این موارد میتواند وجود داشته باشد و دلیلی برای رد آن نیست.

بحر: 38 تا + يم: 4تا =42

بحر! به صورت مفرد در قرآن 32 بار آمده.شما کلمه (بحرب) را نیز که توسط موتور جستجوی اینترنتی قرآن آنلاین پیدا کردید،به معنی دریا میدانید؟؟
(ب) حرف اضافه است و به اول کلمه (حرب) اضافه شده که شما آن را هم جمع بستید.میگم وقتی کسی بلد نیست نباید وارد بشه به همین دلیله.
در این شمارش تنها کلمه (بحر) و (بر) شمرده شده.لینک

من دیشب اینترنتم قطع شده بود چه زد و خوردی اینجا شده!!
دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی جنین شناسی در قرآن کریم
http://www.box.net/shared/29l88vmndh
دانلود سخنان دکتر فریدون صحافی در باره ی معجزات علمی قرآن
http://www.box.net/shared/f644bb27j3

بقره آیهء سی و یک و سی و دو و سی و سه

وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ «31» قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «32» قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ «33»

و خدا همه نام‏ها را به آدم آموخت ؛ سپس [هويت و حقايق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه كرد و گفت : مرا از نام‏هاى ايشان خبر دهيد ، اگر راستگوييد . « 31» گفتند : تو از هر عيب و نقصى منزّهى ، ما را دانشى جز آنچه خودت به ما آموخته‏اى نيست ، يقيناً تويى كه بسيار دانا و حكيمى . « 32» [خدا] فرمود : اى آدم ! فرشتگان را از نام‏هاى آنان خبر ده . پس هنگامى كه نام‏هايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود : آيا به شما نگفتم كه من يقيناً نهانِ آسمان‏ها و زمين را مى‏دانم ، و به آنچه شما آشكار مى‏كنيد و به آنچه پنهان مى‏داريد ، دانايم ؟ « 33»

پرسشِ اول - خدا .. خود میگوید .. نام ها را به آدم آموخته!!
ملایک هم میگوید دانشِ ما جز آنچه خدا به ما آموخته چیزی دیگر نیست!!
وقتی آدم هم از راهِ یادگیری!! .. دانش به هم زده!! .. این چه مدل برتری به حساب میآید؟!!
پرسشِ دوم - خدا فرشتگان را خلق کرده
خدا نامِ فرشتگان را به آدم آموخته
خدا از آدم میخواهد نام ها را یک یک .. برخواند!!
حالا این کجایش نشان میدهد که خدا .. دانایِ غیب ست؟!! .. خوب وقتی خدا خودش ملایک را خلق کرده!! .. این که دیگر راز به حساب نمیآید!!

سورهء بقره آیهء سی ام

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ «30»

آن زمان را ياد آر كه پروردگارت به فرشتگان گفت : به يقين جانشينى در زمين قرار مى‏دهم . گفتند : آيا موجودى را در زمين قرار مى‏دهى كه در آن به فساد و تباهى برخيزد و به ناحق خون‏ريزى كند و حال آن كه ما تو را همواره با ستايشت تسبيح مى‏گوييم و تقديس مى‏كنيم . [پروردگار] فرمود : من [از اين جانشين و قرار گرفتنش در زمين] اسرارى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد . « 30»

پرسش اول - آیا خدا حرف میزند؟!! .. با ذکر دلیلِ علمی بگویید چگونه؟!!
پرسش دوم - ملایک را چگونه اثبات میکنید؟!!
پرسشِ سوم - ملایک از کجا خبر دارند که با ورودِ انسان .. وی در زمین تباهی میکند؟!!
پرسش چهار - مگر خدا .. آدم را از بهشت .. به زمین تبعید نکرد؟ .. چگونه ست که ملایک از ابتدا .. سخن از زمین پیش میکشند؟!!
پرسش پنجم - چه ارتباطی بینِ تسبیح کردن و آن اسرار ست؟!! (البته میدونم این یکی .. جواب دادنش در حّدِ سوادِ شما نیست!!)

سورهء بقره آیهء بیست و نه

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «29»

ترجمهء انصاریان (شما هنوز منبعِ دیگری برای ترجمه معرفی نکردید!!)

اوست كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد ، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت ماده‏اى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و معتدل قرار داد ؛ و او [به قوانين و محاسباتِ] همه چيز داناست . « 29»

پرسش این ست که - هفت آسمان را دقیقاً توضیح دهید که کجاست؟!!
آیا .. هفت افلاکِ معروف :
ماه .. زهره .. بهرام .. عطارد .. خورشید .. برجیس .. کیوان .. نیست؟!! .. اگر نیست پس چیست؟!!

Hier sitz ich, forme Menschen
,Nach meinem Bilde
,Ein Geschlecht, das mir gleich sei
,Zu leiden, zu weinen
,Zu genießen und zu freuen sich
,Und dein nicht zu achten
!Wie ich
J. W. Goethe, Prometheus 1774
اینک اینجا، من نشسته‌ام، شِکل می‌بخشم به انسان‌ها،
نقشی از نقشِ خودم
جنسی از تبارِ من، که می‌دانم
خنده وُ گریه،
لذّت وُ شادی، درتَوان‌اش هست، یا
پشت‌کردن
به‌تو، همچو من!
ی.و. گوته، پرومِتِئوس 1774
Goodbye for ever

بحر: 38 تا + يم: 4تا =42
بر :12 تا. گيريم 13 تا
55=42+13
100*(42/55)=76.36 درصد آب

در این میان جن و جزئیاتی غیر مهم و اعتقادی نیاز به اثبات ندارند.چنانچه دلیلی بر رد آنها نیز نیست

فیلیس جان
من میگویم جن وجود ندارد
دلیلم هم این ست که هیچ بافتِ زنده ای در طبیعت نمیتوان یافت که از شرارهء آتش به وجود آمده باشد و پیاز بخورد و در خرابه ها زندگی کند و بچهء زشت رو و همزاد را با بچهء واقعی .. در شبِ ولادت عوض کند و خبر از آینده بدهد و اسمِ اعظمِ خدا (که همان یهووه ست ولی انگار شیعیان هنوز مطلع نیستند!!) را بخواند و در کمتر از یک چشم به هم زدن از یمن تا شام پرواز کند و...
جن را علمی ثابت کن لطفاً .. خواهش میکنم !!
چون من دلایلِ علمیِ کافی را برایِ ردِّ آن .. نشانت دادم!!

خدایی هست اما نه آن خدایی که ادیان معرفی کرده اند

این حرف و نظر شخصی من نبود. این جمله توضیحی درباره خدای انیشتین است که به گواه جملات شخص انیشتین، با خدای ادیان تفاوت اساسی دارد. همانطور که مهدی جان توضیح داد که خود انیشتین در سلامتی و هوشیاری خویش گفته است:
من نمی‌توانم خدایی را تصور کنم که مخلوقات خود را پاداش یا کیفر می‌دهد و اهدافش طبق مقاصد ما انسان‌ها شکل گرفته است. چنین خدایی، بطور خلاصه انعکاسی از ضعف و ناتوانی ما انسان‌هاست. من همچنین نمی‌توانم باور کنم که انسان می‌تواند پس از مرگ، ورای جسم مادی‌اش زنده بماند، هر چند که افراد ناتوان بدلیل ترس و جهل چنین افکاری را با خود حمل کنند.
شما گفته اید:

راهی بن بست که این عده برای خود انتخاب می کنند به جایی نخواهد رسید: آن راه بن بست این است:
نقل قول::
خدایی هست اما نه آن خدایی که ادیان معرفی کرده اند

میبینیم که با توضیحات مذکور بن بستی در کار نبود و در کار نیست. کسی خدا را به عنوان (( خود هستی )) تعریف میکند. و کسی خدا را بعنوان (( ورای ذات هستی )) تعریف میکند. و کسی میگوید هستی هستی است حال اینکه چه برچسب و اسمی روی آن میگذاری؛ در حقیقت و ماهیت درونی و ذاتی هستی تفاوت و تغییری ایجاد نمی کند.

كه افرادی مثل فرويد و اينشتاين در دورۀ پيری كه ديدن مرگشون نزديكه، خواستن همۀ پلهای پشت سرشون رو خراب نكنن، كه حالا يك درصد هم چيزی وجود داشته باشه، به مشكلی بر نخورن (( كه البته از لحاظ روانشناسی چيز عجيبی نيست))از كجا معلوم، شايد منم در دورۀ پيری كه يه پام لبه گور بود يه چيزايی بگم

دوست عزیز هرکسی خودش راهش را در زندگی انتخاب می کند اما به نکات زیر توجه داشته باشید:
1- ایمان و عبادت در جوانی و پیری یکسان نیست
2- همه الزاما پیری را نمی بینند و مرگ هایی هم هست که در جوانی و بیکباره اتفاق می افتند. (امیدوارم که شما پیری را ببینید)
3- توبه در لحظه مرگ پذیرفته نیست. (فرعون و توبه در لحظه غرق شدن)(و نمی توان آفریدگار را فریب داد)
4- جبران ملحد بودن سخت است چرا که می بایست انسان کسانی را هم که با سخنانش منحرف کرده است به راه راست بازگرداند که این کار سختی می باشد.
کاری را که آنتنی فلو ملحد در آخر عمرش با نوشتن کتابی سعی می کند انجام دهد:
اازآنجایی كه اشخاصی تحت تأثير افكار من به گمراهی افتاده‌اند، به اين وسيله می‌خواهم زيان عظيمی را كه ممكن است به آنها زده باشم، جبران كنم
« آنچه واقعاً مرا متحير مي سازد ، معماري ( ساختار ) حيات است . . . سيستم به صورت خارق العاده اي پيچيده است . به گونه اي است كه به نظر مي رسد از قبل طراحي شده است . . . در اين جا هوشمندي حيرت آوري مشاهده مي شود . »
« تحقيقات بيولوژيست ها روي DNA ( ساختار ژنتيكي ) پيچيدگي شگفت آور غير قابل باوري از نظم و سازماندهي را نشان مي دهد كه لازمه توليد حيات است و چنين مقدمات و تناسباتي بدون دخالت اراده اي هوشمند ممكن نيست ».
« حتي اقدام به انديشه و تصور تدوين يك تئوري طبيعت مدارانه از تكامل تدريجي باز توليد اولين اورگانيسم حياتي بي اندازه مشكل است. »
« من به اين نتيجه سوق داده شده ام كه پاسخي براي اين سئوال كه چگونه اولين نشانه حياتي از ماده غير زنده اي پديد آمده و آنگاه در پيچيده ترين شكل خلقت توسعه يافته است ، وجود ندارد ».
http://www.eholyquran.com/Quran/Bazargan/ArticlesFarsi/B41.htm