رسته‌ها
قرآن هرگز تحریف نشده
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 164 رای
جامعیت علمی
برجسته ترین ویژگی علامه حسن زاده آملی، جامعیت علمی و عملی است که مورد قبول همه صاحب نظران و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی قرار گرفته است. همین امر سبب شده که وی به عنوان عالمی شاخص در میان اندیشمندان حاضر شناخته شود. در میان عالمان حوزوی، فقیه، اصولی، فیلسوف، اهل حدیث، عارف و متکلم فراوان می زیسته، ولی به ندرت می توان عالمی چون استاد حسن زاده یافت که در همه این علوم و حتی در مسائل طب، ادبیات، هیئت و نجوم صاحب نظر باشد. وی در فقه، سال ها به تدریس کتاب های گوناگون فقهی مشغول بوده است؛ در علم رجال صاحب نظر می باشد؛ در درایه و حدیث چندین اثر تخصصی دارد؛ در ادبیات فارسی و عربی کم نظیر است؛ در منطق، به شرح و تصحیح و تفسیر منطق منظومه پرداخته است؛ و ،در علوم قرآنی، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضیات، علوم غریبه، کتاب شناسی، خوشنویسی و تصحیح متون صاحب سبک و نظر به شمار می آید و آثاری دارد.(۲)

آثار علمی
تاکنون بیش از از یک صد و نود اثر علمیِ پر ارزش در فلسفه، عرفان، کلام، فقه، تفسیر، حدیث، رجال، ریاضیات، هیئت، نجوم، طب، ادبیات و علوم غریبه استاد حسن زاده آملی چاپ و منتشر شده و بسیاری نیز به صورت خطی موجود است. از درگاه خداوند متعالی مسئلت داریم با افزودن بر عمر و توفیقات استاد، همچنان روز به روز بر تعداد این آثار افزوده گردد. وقتی از استاد درخواست می شود آثارشان را معرفی کنند، فروتنانه چنین می فرماید: «برای اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده اند نفس را مشغول بدار، وگرنه او تو را مشغول می کند، تعلیقات و حواشی بر کتب درسی از معقول و منقول، وسایل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ام».
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
50
آپلود شده توسط:
eyolin
eyolin
1389/07/18

کتاب‌های مرتبط

God And Man In The Qur’an
God And Man In The Qur’an
0 امتیاز
از 0 رای
تفسیر نمونه - جلد ۲
تفسیر نمونه - جلد ۲
4.2 امتیاز
از 31 رای
چند قصه از چند سوره قرآن
چند قصه از چند سوره قرآن
3.6 امتیاز
از 5 رای
افسانه ی تحریف قرآن
افسانه ی تحریف قرآن
4.2 امتیاز
از 18 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن هرگز تحریف نشده

تعداد دیدگاه‌ها:
1204
سلام... دوستان قصد دارم اگر خداوند یاری کند یکصد و چهارده اعجاز قرآن را بیان کنم. (به نیت 114 سوره قرآن)....
اما از بین مطالب دوستان تنها جناب آقای persica1400 مطالبی رو در مورد اعجاز شماره سوم نوشتند که به بررسی آن می پردازم:
فرمودید: " دریغ از یک نشانه و استدلال کارآمد و نقیض ناپذیر"
دوست عزیز با توجه به کامنت قبلی بنده با عنوان: اینها جز جادویی آشکار نیستند گفته شد که عیسی مسیح چه معجزاتی را ارائه نمود و اما عده ای باز هم ایمان نیاوردند ، پس بدانید همیشه جایی برای انکار خواهد بود!
فرمودند: "در باب مبحث تازه ای که از پس ناتمام رها کردن مباحث پیشین گشوده اید"
بنده به همه دوستان این قول را دادم که اعجاز قرانی را بیان کرده و آماده شنیدن نقدها باشم و پاسخ خود را به نقدهای آنها داده و از طولانی شدن مباحث خوداری کرده و نتیجه گیری را با خوانندگان فهیم بگذارم.
اما در مورد پست تر:
موسی گفت: آیا شما به جای چیز بهتر چیز پست تر را می طلبید. (بقره/61)
آنها متاع این جهان پست را می گیرند (اعراف/169)
کلمه «دنیا» در لغت عرب به معنى پایینتر و نزدیکتر است. اما دوست عزیزمهمترین دلیل که معنی نزدیکتر را دور از ذهن می کند فاصله زیاد این نبرد می باشد.
صحبتی با جناب اقای هوشیار: نوع کامنت های شما و از شاخه ای به شاخه دیگر پریدن تنها نشان دهنده ضعف شما در پاسخ گویی و سردرگمی شماست( البته در کامنتی گفته بودید بنده باعث شده ام شما دچار جنون بشوید! اما فکر می کردم شوخی می کنید! البته تازه سه تا از اعجازها را گفتم که اوضاع شما این همه به هم ریخته!!!!). شما دوست عزیز جایی می گوئید: اعجاز چهارم را بگو، بعد به سراغ شبهات خود می روید و آنها را ردیف می کنید؟! شهاب و غیره . دوست عزیز با این کار نمی توانید راه گریزی را برای خود پیدا بکنید! ( یه توضیح کوچیک: هوشیار جان دلبندم این هفت آسمان اون هفت آسمان (جو و اتمسفر) نیست)
دوستان : کتاب علم راهی بسوی آفریدگار جهان که چند هفته پیش توسط اینجانب در کتابناک آپلود شد خوشبختانه امروز در سایت قرار گرفته است و اینجانب قصد دارم ادامه بحث های اعجازهای قرانی را در زیر این کتاب قرار بدهم شرمنده اگه دیگه نتونستم به این صفحه بیام
•منتظر شما هستم

اعجاز چهارم: در زیر کتاب علم راهی بسوی آفریدگار جهانhttp://ketabnak.com/comment.php?dlid=16925
از بابت غلط های تایپی و املایی که به سبب تند تایپ کردن ایجاد میشودريا،پوزش میطلبم.:-)
﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ﴾، ﴿فِى كِتَابٍ مَّكْنُونٍ﴾، ﴿لاَّ يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[6][6]: «همانا كه آن، قرآن كريمي است، كه در كتاب محفوظي جاي دارد، و جز پاكان نمي‏توانند به آن دست زنند [دست يابند]»
از آیه فوق یک مفهوم حقیقتی به معنای عدم فهم قرآن جز توسط افراد پاک استنباط میشود و در احادیث اشاره شده و یک حکم فقهی به معنای حرام بودن و ممنوعیت لمس قرآن با دست نجس یا توسط فردی که باید غسل کند،برداشت میشود.
میبینید که هر بطن قرآن دارای یک معنی است و نمیتوان گفت تنها معنی و برداشت از آن یکی است و دیگر هیچ!
لینک
قرآن دارای ظاهر و باطن نیز هست.
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-43388.aspx
در کلام پیامبر اسلام: «لا تُحصی عَجائبُه و لا تُبلی غرائبه» یعنی شگفتی‌های قرآن هرگز تمام نمی‌شود و نوآوری‌های آن به کهنگی نمی‌گراید
پس مطابقت و استخراج معجزات علمی قرآن که هیچ چیز در آن فروگذار نشده و با این معنا نیز بسیار هماهنگ و موید آنست،کاملا در راستای درک مفاهیبم قرآنست که با گذشت زمان بطون مختلف ان نمایان میشود.
امام رضا (ع) منظور از (( سماء )) را اینگونه ترسیم نموده اند:
امام رضا (ع) اینگونه ترسیم نموده معنای انرا : دست چپ خود را گشود و بر زمین گذاشت و سپس دست راست خود را بر دست چپ گذاشت و فرمود : این دست زیرین زمین و ان دست روئین آسمان ان. ( کتاب سفینه البحار)

قبلا این را توضیح دادم که این یک وجه آیه است نه همه آن!چناچنچه در تفسیر کلمه (بقیه الله) در قرآن تفاسیر و معانی مختلف آمده و یک مصداق آن امام زمان (عج) است.
فضيل مى‏گويد:
از امام(ع) پرسيدم:
چرا كنيه پيامبر(ص) را ابوالقاسم ناميدند؟
حضرت فرمود:
براى اين كه پسرى داشتند به نام قاسم، به همين دليل آن حضرت را ابوالقاسم گفتند. گفتم:
يابن رسول اللّه‏! اگر مرا سزاوار مى‏دانيد زيادتر از اين مطلب بيان بفرماييد.
گفتند:
آيا مى‏دانى كه رسول خدا(ص) فرمود:
«من و على دو پدر اين امتيم»؟
گفتم: بله.
بعد فرمود: آيا مى‏دانى كه رسول خدا(ص) پدر جميع امت است و على نيز از امت پيامبر است و آيا مى‏دانى كه على(ع) قاسم (تقسيم كننده) بهشت و جهنم است؟
گف[i]تم: بلى.
فرمود:
به پيامبر(ص) ، ابوالقاسم گفته شد؛ چون او پدر كسى است كه تقسيم كننده بهشت و جهنم است.
پرسيدم؛ چگونه پيامبر(ص) پدر امت است.
فرمود: شفقت و مهربانى پيامبر(ص) بر امتش، مانند شفقت و مهربانى پدر بر فرزندانش است و على نيز بهترين امت پيامبر(ص) است و پس از او على براى امت از همه دلسوزتر و مهربان‏تر است و او پدر امت است
. به اين جهت پيامبر(ص) فرمودند
: «من و على پدر اين امتيم»،
(علل الشرائع ، ج 1 ، باب 106 ، حديث 2)
و اگر راوى به اين جواب نيز بسنده نكرده بود، امام(ع) اسرار زيادترى را براى او بيان مى‏كردند
توجه میکنید که برای کنیه پیامبر (ص) این همه معنای ظاهری و پنهان وجود دارد در آیات قرآن که سخن خداوند است بطون بیشتری وجود دارد و معنی ظاهری و معانی باطنی فراوانند.
و همینطور سوره فصلت آیه 12 باز هم مشخص میکند که منظور از هفت آسمان ، هفت عدد آسمان است که آسمان دنیا یکی از آنهاست که با ستاره ها زینت شده!! پس این جوک است که کسانی حرف از لایه های پنجگانه اتمسفر میکنند که مسلماً ستارگان ( آن چراغهای خوشگل! ) داخل اتمسفر زمین نیستند!!!

آسمان در قرآن به موارد گوناگونی اطلاق منیشود.همانطور که در آیه آمده آسمالن ها هفت عدد است مشخص میشود که در این آیات منظور از واژه آسمان (سما) فرق دارد و این کاملا مشخص است و نیازی به توضیح ندارد.در آنجا منظور از سما یک آسمان و در اینجا آسمانی دیگر است چنانچه از سیاق آیه نیز کاملا مشخص است.
معادل واژة «آسمان» در عربی «سماء» است به معنی «آنجه در بالا جای دارد، سقف یا سایبان» (ابن‎منظور)
با توجه به معنی و سیاق آیه منظور از سما مشخص میشود.
بری آشنایی با معنای (سما) و کاربردهای آن در قرآن به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-25542.aspx
بسیاری از فرهنگ‌ها و تمدن‌های قدیم و جدید، برای عدد هفت احترامی بیش از سایر اعداد قائلند.

دلیل نمیشود!فعلا که با یافته های علمی جدید مشخص گشته و شاید این عقاید بازمانده و تغییر یافته تعالیم انبیای پیشین باشد.
http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=208
هفت بطن قرآن کریم

به نکته خوبی اشاره کردی!قرآن داای بطون مختلفی است و هر بطن آن یک وجه آن را نشان میدهد و نکات مختلفی دارد.از یک وجه آن احکام است و وجه دیگر عرفان و وجه دیگر حقیقت و وجه دیگر علمی ووووو .اینکه اگر یک تفسیر بر آیه های قران نوشته شده باشد باید معانی و باقی نکات آن را نادیده بگیریم کاملا نادرست است.هر تفسیر به جهت برداشت های مختلف و تلاش برای فهم بهتر منظور آیات بیان میشود و هیچ کدام کامل نیست.در احادیث ائمه (ع) به این نکته بارها اشاره شده که قرآن در اعصار مختلف شکوفا میشود و هرچه میگذرد معانی و شگفتی های جدیدی از آن نمایان میشود و در هر دورانی تازه است.
«هيچ آيه­اي از آيات قرآن بدون ظهر و بطن نيست»،[1][1] در سراسر قرآن و در تمام آيات، جاري و ساري است؛ «قرآن از نظر معنا، مراتب مختلفي دارد، مراتب طولي كه مترتب و وابسته به يكديگر است و همه­ي آن­ها در عرض واحد قرار ندارند تا كسي بگويد: اين مستلزم آن است كه يك لفظ در بيشتر از يك معنا استعمال شده و استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا صحيح نيست و يا ديگري بگويد: از باب لوازم متعدد براي ملزوم واحد است، نه، بلكه همه­ي آن معاني، معاني مطابقي است و لفظ آيات بر آن معاني به صورت مطابقي دلالت دارد، چيزي كه هست، هر معنايي مخصوص به افق و مرتبه­اي از فهم ودرك آدمي است».[2][2]
قرآن از جهت داشتن سطوح گوناگون معنايي و اين كه اسرار و حقايق بسياري از آن، تا حال از دسترس افهام به دور مانده، مانند طبيعت است؛ همان­گونه كه در طبيعت، كشف اسراري ناپيدايي درون هريك از پديده­هاي طبيعي سال­ها و قرن­هاي متمادي تعمق، تكاپو و تحقيق را به همراه داشته است و هرچه علم پيش مي­رود، افق­هاي ناگشوده بيشتر پديدار مي­گردد، قرآن نيز چنين است. هرچه كه توفيق دستيابي به بطون قرآن و لايه­هاي زيرين معنايي آن بيشتر باشد، فهم و درك اين حقيقت كه عمق و ژرفاي قرآن، كران­ناپيداست، روشن­تر است؛ از اين رو است كه امير مؤمنان(ع) از قرآن به عنوان: «دريايي كه ژرفايش ناپيدا و دست نايافتني است»[3][3] ياد مي­كند و در بيان ديگري قرآن را به دريا، چشمه­سارها و آبشخورهايي مانند مي­كند كه برداشتن، كشيدن و گرفتن آب از آن­ها اندك تغييري در آبشان ايجاد نمي­كند و به ته نمي­كشاند. «قرآن، دريايي است كه بردارندگان آب، آن را خشك نگردانند و چشمه­سارهاست كه آب كشندگان، آب آن را به ته نرسانند و آبشخورهاست كه درآيندگان آب آن را كم نكنند».[4][4
ميرم از ويكيپديا مرجع ميارم فيليس ميگه آخه ويكيپديا هم شد مرجع علمي؟اما خودش رفته از سايت رشد منبع داده!

ویکیپدیا منبع نیست میرزا قلی غرب زده!(ویکیپدیا زده!)اسمش روش هست!دانشنامه آزاد!یعنی من و و حتی تو نیز میتوانیم مطالب آن را ویرایش کنیم!سایت دانشنامه بسیار معتبر تر از ویکیپدیاست!چون اقلا از روی منابع علمی مطلب میگذارد!لینک هایی هم که هوشیار داد سایت های مختلف انگلیسی بود که هیچ کدام معتبر نبود!مثل سایت های ایرانی که از روی هم کپی پیست میکنند!نمیدانم چرا وقتی نام سایت میاید گمان میکنید که حتما مطالبش معتبر است!سایت های معتبر علمی که شناخته شده هستند میتوانند به عنوان منبع قرار بگیرند اما سایتهای کیلویی نه!نمیدانم چرا اگر نوشته ای به زبان انگلیسی بود خیال میکنید حتما معتبر است!!بگذریم!جالب است!من از سایت دولتی زمین شناسی آمریکا منبع دادم شما قبول نمیکنی و بحث های حاشیه ای را وسط میکشی!آدرس سایت رشد رو هم برای این دادم که نام و اصطلاح هفت لایه زمین را میخواستی!
این آدرس کتابی که در سرچ گوگل پیدا کردم و در آن جمله (کیت مولن زمین را به هفت لایه تقسیم بندی کرد) با رنگ زرد مشخص شده است.
لینک
اين لينك رو هم ببينيد تا بامشتريهاي مقاله ي "كيت بولن" آشنا بشيد

علم علم است!دانشمند دانشمند است!اکتشاف اکتشاف است!طرفداری عده ای باعث زیر سوال رفتن یافته علمی نمیشود!هنوز این را نمیدانی!؟برای زیر سوال بردن مطلبی علمی تنها دلیلت طیف طرفداران دانشمندی است که آن موضوع را مطرح و اثبات کرده!!؟؟
توي سايت رشد عكسي از لايه ها نشون نداده.هيچ توضيحي هم در مورد " كيت بولن" توي اين سايت، من نديدم.

میوانستی در اینترنت درباره اش جستجو کنی!
دوستان خوب دقت کنید: فرمان خداوند آیا در میان لایه های اتمسفر نازل می گردد؟!! در میان لایه های کره زمین نازل می گردد؟

در آیه آمده که خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز مانند آن!!جواب سوالت را اگر اندکی فکر میکردی میگرفتی!!
در آیه کاملا مشخص شده که زمین نیز هفت لایه است.
آیا منظور از هفت زمین همان پنج لایه ساختار زمین است؟!! ( پوسته - گوشته فوقانی - گوشته تحتانی - هسته خارجی - هسته داخلی!!! )

جواب شما قبلا داده شد!هم آن عکس و توضیحاتش در سایت دولتی زمین شناسی آمریکا گویاست هم تقسیم بندی دقیق کیت بولن.منبع هم در قسمت فوق دادم.
جالب است بدانید که در طبقات بالایی آسمان جایگاه ملائکه (فرشتگان) و در بالای تمام طبقات آسمان عرش خداوند قرار دارد که روی دوش فرشته ها حمل میشود. به همین خاطر زمین قدیم فکر میکردند که شهاب سنگها تیرهای آتشینی هستند که از طرف خدا به شیاطین زده میشود تا صحبت ملائکه و خداوند را دزدکی گوش ندهند و در استراق سمع نکنند. این است که دائم میگوید ما آن را از شیاطین حفظ میکنیم.
سوره: 72 , آیه: 8
و ما بر آسمان دست‏يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم
سوره: 15 , آیه: 18
مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مى‏كند
سوره: 37 , آیه: 10
مگر كسى كه [از سخن بالاييان] يكباره استراق سمع كند كه شهابى شكافنده از پى او مى‏تازد
سوره: 72 , آیه: 9
و در [آسمان] براى شنيدن به كمين مى‏نشستيم [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابى در كمين خود مى‏يابد
و حالا آیات عرش الهی:
سوره: 11 , آیه: 7
و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست
سوره: 40 , آیه: 7
كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى‏كنند و آنها كه پيرامون آنند به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده‏اند طلب آمرزش مى‏كنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده‏اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار
سوره: 57 , آیه: 4
اوست آن كس كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت آنچه در زمين درآيد و آنچه از آن برآيد و آنچه در آن بالارود [همه را] مى‏داند و هر كجا باشيد او با شماست و خدا به هر چه مى‏كنيد بيناست
سوره: 69 , آیه: 17
وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿۱۷﴾
و فرشتگان در اطراف [عرش]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى‏دارند
سوره: 39 , آیه: 75
و فرشتگان را مى‏بينى كه پيرامون عرش به ستايش پروردگار خود تسبيح مى‏گويند و ميانشان به حق داورى مى‏گردد و گفته مى‏شود سپاس ويژه پروردگار جهانيان است

بله دوستان... فکر میکنم دیگر نیازی به بحث بیشتر نباشد زیرا همه چیز روشن است. من آیات قرآن را آوردم. خوانندگان خود قاضی خواهند بود.
در دیدگاه بطلمیوسی زمین را بصورت قرص مسطحی میدانستند که اطرافش را هفت طبقه آسمان فرا گرفته و این طبقات به دور زمین میچرخند و خورشید و آسمان هم در طبقه اول آسمان هستند و در مدارشان به دور زمین میچرخند. و هفت آسمان درونی که پایان میپذیرد پس از آن جایگاه ملائک و بالاتر از همه جایگاه خداوند (عرش) است.
امیدوارم این لینک باز شود تا جایگاه عرش و مسکن خداوند را که با نام habitaculum dei مشخص شده است بر فراز هفت طبقه آسمان ببینید. (الگوی بطلمیوسی)
http://hanmihye.egloos.com/10181559
موفق و سربلند باشید.
امام رضا (ع) منظور از (( سماء )) را اینگونه ترسیم نموده اند:
امام رضا (ع) اینگونه ترسیم نموده معنای انرا : دست چپ خود را گشود و بر زمین گذاشت و سپس دست راست خود را بر دست چپ گذاشت و فرمود : این دست زیرین زمین و ان دست روئین آسمان ان. ( کتاب سفینه البحار)

خدایا شکرت که نشان دادی منظور از زمین و آسمان چیست؟! دوستان عزیز همانطور که ملاحظه میکنید شما میتوانید یک دست مسطح را بعنوان زمین مسطح در نظر بگیرید و یک آسمان سقف مانند را که با ستونهای نامرئی بر روی آن افراشته شده است در نظر بگیرید که بعنوان دست دوم بالای دست اول قرار گرفته است. حال منظور از طبقات را بهتر می فهمیم.
در اینجا به حدیث نبوی می رسیم که دقیقاً مرتبط با بحث ماست:
این حدیث از پیامبر تاییدی از این تفسیر است :
هرکه تواضع کند خدا(مقام) اورا تا آسمان هفتم بالا برد ، وهرکه کبر ورزد خدایش تا زمین هفتم فرو ببرد(نصایح /ایت الله مشکینی ص76 نقل شده از کتب اهل سنت)
البته در نهج البلاغه نیز اشاراتی شده است .
اصل اين داستان هفت آسمان از كيهانشناسي بطلميوسي گرفته شده كه در زمان
پیامبر در 1400 سال پيش، علم رايج زمانه، بويژه در ميان مسيحيان
بود و ما هم ميدانيم كه پیامبر با مسيحي ها و کتابشان آشنا بودند.
بطلميوس، اين آسمانها را از جنس محكم و بلورين ميدانست كه
ميچرخند و اجسام وصل شده به آنها، مانند خورشيد و ماه هم
بهمراه اين فلك ها ناچار ميچرخند، در قران هم به محكم و مرتفع بودن
اين سقف ها و آسمان ها اشاره شده و گاه تهديد ميكند كه آيا نميترسيد
كه تكه اي از آسمان را بر سر شما فرود بياوريم ؟
يا آنگاه كه قيامت بشود، آسمانها را مانند طومار در هم بپيچيم !!

إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۱﴾
همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمى‏دارد اوست بردبار آمرزنده (۴۱)
:O:O:O:O
ای کاش همه قران را میخوندین بعد میدیدین ارزش این همه بحثو کنکاش وقت گذاشتن را داره. مبنای این بحث را که اقایون اسلامی ها بر روی ان تاکید وتکیه دارند بی سواد بودن پیامبر است. وما توجهی نکردیم که مورد بحث را به این منوال قرار بدیم که چی باعث شده که همچی ادعایی را بکنند. ؟از صدر اسلام تا حالا مخصوصا بعد از اینکه اسلام به زور شمشیر یک مشت جانور درنده وارد ایران شد بعد گذشت قرونی ایرانیها یا بعضی ایرانی ها کارخانجات معجزه سازی راه افتاد وتا حالا هم چرخ این کارخانجات هم از کار نیفتاده بلکه شگفت انگیز بیست و چهار ساعته بکارش ادامه میده.چرا باید برای موضوعی که اگر واقعا حقانیت داره این همه دلیل وبرهان اورد؟چون مطمئنا چند جای کارش میلنگد ومغز وتفکر ادمی او را واداشته که این خلا ها رو ببینه ومورد سوال قرا بده.بعنوان مثال طلا فلزیست که همه همه به ارزشش از هر نظر که بگی واقفند ولی اینکه مس را بیارند بگن این طلاست خب معلومه چه اتفاقی میفته .اقایون اینهم در نظر بگیرند که این عقل وشعور را که انسان را به تفکر وا میداره ودنبال کنجکاوی های خودش مرتب بپرسه چرا، عطیه خود خداوند است. محمد اینجاشو دیگه نخونده بود .تمام این حرفهای من در اوردی که منشا ان انسانیست برای اعراب نفهم خونریزی بود که ه رو از ب تشخیص نمیدادند. ودر قران فقط از چیز هایی نام برده شده که ارزوی عربها بوده. مثل زن اب شراب درخت میوه .... برا همینه که در مورد این چرا ها هیچ چیزی جز سفسطه ندارند بگن وهی هر سال مزخرفاتی در دفاع از ان بیان میکنند که هر کدومش مغایر با شعور انساتیت است
جادوی هفت
بسیاری از فرهنگ‌ها و تمدن‌های قدیم و جدید، برای عدد هفت احترامی بیش از سایر اعداد قائلند. ایام هفتگانه هفته در نظر بنی اسرائیل، طبقات آسمان و زمین در نظر مردم قدیم بابل، هفت بار زنده شدن انسان در مذهب برهما، هفت قدم همراهی عروس و داماد در هند، هفت فرشته مقرب زرتشتیان، هفت نر و ماده در تورات، هفت روح پلید و هفت گناه کبیره مسیحیت، طبقات هفتگانه آسمان در اسلام، هفت گاو لاغر و هفت گاو فربه در روایت حضرت یوسف در قرآن، قراء سبع (هفتگانه)، قرارگرفتن هفت قسمت بدن در سجده نماز مسلمانان بر زمین، هفت وادی سلوک در تصوف، هفت انسان نقش شده در بالای درب آرامگاه داریوش هخامنشی، هفت خوان رستم در شاهنامه، پله‌های هفتگانه آرامگاه کورش کبیر در پاسارگاد همگی از همین نمونه‌اند.
در ادبیات فارسی نيز عدد هفت نقش مهمی دارد. هفت پیکر نظامی و هفت اورنگ جامی از کتب معتبر شعر فارسی هستند. در فرهنگ امروزه نیز عدد هفت نشانگر زیادی و بیشی است: هفت قلم آرایش، مجلس هفتمین روز درگذشت، هفت پشت دورتر نیز مثالهایی از این دستند.[۲]
رقم اسرارآمیز و مقدس‌گونه هفت، از ترکیب دو عدد سه و چهار ایجاد شده‌است که بنابر حکمت فیثاغورثی و زمانی بسیار دورتر از آن، اعدادی خوش‌یمن شناخته می‌شدند. به عقیده بابلیان، مصریان و تمدن‌های باستانی دیگر، به وجود هفت سیاره مقدس اعتقاد داشتند. در زبان عبری واژه قسم‌خوردن، به طور تحت‌اللفظی به معنای قرارگرفتن تحت نیروی هفت چیز است که برگرفته از هفت میشی است که در پیمان میان ابراهیم نبی و ابی ملک در بیرشیبا بدان اشاره شده‌است.
هرودوت نیز به یک قسم عربی اشاره کرده که در آن هفت سنگ به خون آغشته می‌شوند. آفرینش جهان در هفت روز انجام شد، ( خدا شش روز کار کرد و یک روز استراحت کرد و جمعش میشود هفت روز) هفته هفت روز دارد، هفت حسن خداداد، هفت گناه کبیره در مسیحیت، هفت مرحله در زندگی انسان، هفت طبقه بهشت و جهنم و مثال‌های بیشمار دیگری در میان ادیان، ملل و اعصار مختلف از جمله مصادیق حضور جادویی عدد هفت در زندگی و مرگ انسان‌ها هستند.
هفت طبقه بهشت
بر اساس آیات قرآن و مفسران احادیث، بالاترین درجه سعادت معنوی، ورود به طبقه هفتم بهشت است. مسلمانان به وجود هفت طبقه یا مرحله آمرزش و بهشتی شدن اعتقاد دارند. این طبقات هفتگانه همانهایی هستند که حضرت محمد(ص) در شب معراج خود سوار بر “براق” آنها را طی کرده‌است.
هفت طبقه جهنم
بر اساس آیات و روایات، جهنم ۷ طبقه دارد: سقر، سعیر، لظی، حطمه، جحیم، جهنم و هاویه.
هفت آسمان
هفت طبقه آسمان به اعتقاد بابلیان، هفت فلک، هفت گنبد خضرا، هفت گردون، هفت افلاک، هفت آسیا

هفت سیاره
هفت عضو که به هنگام سجده نماز با زمین تماس دارد: ۱-پیشانی ۲-دو انگشت شست پا ۳-دو کف دست ۴-دو زانو
هفت فلک
هفت قاری قرآن کریم یا قراء سبعه
هفت قلم آرایش: ۱- وسمه ۲- سرمه ۳- نگار ۴- خچک ۵- زرک ۶- غازه ۷- سفیداب
هفت کوکب
هفت بطن قرآن کریم
قرآن هرگز تحریف نشده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک