لبریخته ها
نویسنده:
یدالله رویایی
امتیاز دهید
به اهتمام مظفر رویایی
اشعار سالهای پس از 1348 که بر اساس همخوانی های شکل و ساختمان گزینش شده اند
«بر لبهای ما ابدیتی خفته است، بزرگتر از فضایی که دربرابر نگاهمان خالی است»
یدالله رویایی ملقب به "رویا" درباره این شعرها میگوید: «این شعرها خواننده های خودش را دارد و بیشتر از آنهاست که مراقبت میکند؛ یعنی دوست دارد فقط با دوستدارانش باشد و با آنها ببالد.» و همچنین در مدخلی که برای خوانندگانش آورده است مینویسد: «.. این شعرها را نگاه شما فرزانه میکند. و الا سهم من از فرزانگی فقط این است که جای جنون را میشناسم. جایی روی زمین و در کاینات، جایی که نه فرارم میدهد و نه فرار میکنم. هراس روزانه هارم نمیکند، میتوانم آنجام نتظر بمانم و نترسم. آنجا استراحت میکنم، و برای رسیدن به شعر، خودم را بیرون شعر پرت نمیکنم. پرت نمیشوم. تنها در برابر تو میلهایی متوقفم میکند: میل تماشای ایمان و تماشای طلب، میل چرای چشم میان مراتع آن سو، وقتی که نگاه ساده ام به تو عمق میدهد، و شعر من (ما) میخواهد تا پاهایش را در اخلاق تازه ای محکم کند.»
رویایی از اشعار را وقتی سرود که غرق در مفاهیم عرفانی بوده است. سال سرودن این اشعار -دهه 1350 و اوج کمی و کیفی آنها سالهای 1353 تا 1357- از نظر برسی تاریخ تحولات فکری شعر معاصر ایران دارای اهمیتی درخور توجه است. عرفان، ابهام و ایهام مشحون در آن - زمینه و بتن تاثرهایش بر روی رویایی و این شعرها- خود منتهی به نوعی ابهام در شعر او شده است، که به دلیل ظرافت و پیچیدگیهای این زمینه، اشعار نیز معبرهای ابهامی خاص - آن هم خاص زبان رویایی - عبور کرده است. لبریخته ها تاملات شاعرانه ای است که از ذهنیتهای استحکام یافته سرریز شده اند.
بیشتر
اشعار سالهای پس از 1348 که بر اساس همخوانی های شکل و ساختمان گزینش شده اند
«بر لبهای ما ابدیتی خفته است، بزرگتر از فضایی که دربرابر نگاهمان خالی است»
یدالله رویایی ملقب به "رویا" درباره این شعرها میگوید: «این شعرها خواننده های خودش را دارد و بیشتر از آنهاست که مراقبت میکند؛ یعنی دوست دارد فقط با دوستدارانش باشد و با آنها ببالد.» و همچنین در مدخلی که برای خوانندگانش آورده است مینویسد: «.. این شعرها را نگاه شما فرزانه میکند. و الا سهم من از فرزانگی فقط این است که جای جنون را میشناسم. جایی روی زمین و در کاینات، جایی که نه فرارم میدهد و نه فرار میکنم. هراس روزانه هارم نمیکند، میتوانم آنجام نتظر بمانم و نترسم. آنجا استراحت میکنم، و برای رسیدن به شعر، خودم را بیرون شعر پرت نمیکنم. پرت نمیشوم. تنها در برابر تو میلهایی متوقفم میکند: میل تماشای ایمان و تماشای طلب، میل چرای چشم میان مراتع آن سو، وقتی که نگاه ساده ام به تو عمق میدهد، و شعر من (ما) میخواهد تا پاهایش را در اخلاق تازه ای محکم کند.»
رویایی از اشعار را وقتی سرود که غرق در مفاهیم عرفانی بوده است. سال سرودن این اشعار -دهه 1350 و اوج کمی و کیفی آنها سالهای 1353 تا 1357- از نظر برسی تاریخ تحولات فکری شعر معاصر ایران دارای اهمیتی درخور توجه است. عرفان، ابهام و ایهام مشحون در آن - زمینه و بتن تاثرهایش بر روی رویایی و این شعرها- خود منتهی به نوعی ابهام در شعر او شده است، که به دلیل ظرافت و پیچیدگیهای این زمینه، اشعار نیز معبرهای ابهامی خاص - آن هم خاص زبان رویایی - عبور کرده است. لبریخته ها تاملات شاعرانه ای است که از ذهنیتهای استحکام یافته سرریز شده اند.
آپلود شده توسط:
hamid
1387/08/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لبریخته ها
نمیداند شعر غذای من است
کتاب بشقابش
سیر نمیشوم
خدا کنه منم باسواد بشم!!!