اسرار تاریکخانه ها
نویسنده:
مرتضی کاظمیان
امتیاز دهید
کتاب اسرار تاریکخانهها که به کوشش مرتضی کاظمیان منتشر شده، یک کتاب در حوزه علوم اجتماعی، سیاسی و جامعهشناسی است که درباره روشها و سازوکارهای بازداشت، بازجویی، شکنجه، سلول انفرادی، اعترافگیری و نظامهای سرکوب در مخوفترین زندانها و دیکتاتوریها بحث میکند. در این اثر نویسنده اطلاعات و نمونههایی از اقدامات بازجوها، نحوهی فشار روانی و فیزیکی بر زندانیان، روشهای درهم شکستن اراده و مجبور کردن آنان به اعتراف، و دیگر جنبههای خشونت و سرکوب در چنین سیستمهایی را گردآوری و تشریح کرده است.
از متن کتاب:
از سال ۱۹۳۷ به استثناء توسل به حربه «بی خواب نگه داشتن» وجه اشتراکی در میان بازجویان گوناگون بود و آن رجحانی بود که به وسایل به اصطلاح نرم و آرام داده میشد و این راه، راه درستی بود. در واقع حدود تعادل و توازن انسان بسیار تنگ است و برای آنکه آدم متوسطی را دیوانه و محجور کنیم، هیچ احتیاجی به تخت میخی یا سه پایه شکنجه نیست. اکنون کوشش به کار خواهیم برد تا برخی از ساده ترین روشها را که باعث درهم شکستن اراده و شخصیت زندانی می شود و هیچ اثری هم بر تن وی به جای نمی گذارد، برشماریم و بگذار تا پیش از هر چیز دیگر از روشهایی که بر پایه روانشناسی استوار شده است، سخن بگوییم... حتی برای زندانیانی هم که اعتقادهایی دارند تحمل این رنج ها و دردها آسان نیست.
۱- بگذار تا پیش از هر چیز دیگر از شب حرف بزنم. چرا اصل کار برای خرد کردن و در هم شکستن روحها، شب انجام می گیرد؟ چرا ارگانها از نخستین سالهای هستی شان شب را برای کارهای خودشان برگزیده اند؟ برای اینکه در جریان شب، محبوسی که ناگهان رشته خوابش گسسته می شود، اگر چه هنوز شکنجه بیخوابی را ندیده باشد، نمی تواند به اندازه روز تعادل و روشن بینی داشته باشد و در نتیجه، نرم تر و فرمانبردارتر است و آسان تر رام میشود.
۲- القاء نظر و اقناع به لحن آغشته به صدق و صفا؛ این کار ساده ترین کارهاست. بازی موش و گریه در آوردن چه فایده ای دارد؟ زندانی که مدتی به اتفاق زندانیان دیگر، در زندان به سر برده است، بی گمان چگونگی وضع را دریافته است...
از متن کتاب:
از سال ۱۹۳۷ به استثناء توسل به حربه «بی خواب نگه داشتن» وجه اشتراکی در میان بازجویان گوناگون بود و آن رجحانی بود که به وسایل به اصطلاح نرم و آرام داده میشد و این راه، راه درستی بود. در واقع حدود تعادل و توازن انسان بسیار تنگ است و برای آنکه آدم متوسطی را دیوانه و محجور کنیم، هیچ احتیاجی به تخت میخی یا سه پایه شکنجه نیست. اکنون کوشش به کار خواهیم برد تا برخی از ساده ترین روشها را که باعث درهم شکستن اراده و شخصیت زندانی می شود و هیچ اثری هم بر تن وی به جای نمی گذارد، برشماریم و بگذار تا پیش از هر چیز دیگر از روشهایی که بر پایه روانشناسی استوار شده است، سخن بگوییم... حتی برای زندانیانی هم که اعتقادهایی دارند تحمل این رنج ها و دردها آسان نیست.
۱- بگذار تا پیش از هر چیز دیگر از شب حرف بزنم. چرا اصل کار برای خرد کردن و در هم شکستن روحها، شب انجام می گیرد؟ چرا ارگانها از نخستین سالهای هستی شان شب را برای کارهای خودشان برگزیده اند؟ برای اینکه در جریان شب، محبوسی که ناگهان رشته خوابش گسسته می شود، اگر چه هنوز شکنجه بیخوابی را ندیده باشد، نمی تواند به اندازه روز تعادل و روشن بینی داشته باشد و در نتیجه، نرم تر و فرمانبردارتر است و آسان تر رام میشود.
۲- القاء نظر و اقناع به لحن آغشته به صدق و صفا؛ این کار ساده ترین کارهاست. بازی موش و گریه در آوردن چه فایده ای دارد؟ زندانی که مدتی به اتفاق زندانیان دیگر، در زندان به سر برده است، بی گمان چگونگی وضع را دریافته است...
آپلود شده توسط:
Kandooo
1404/10/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اسرار تاریکخانه ها