خلاصه کتاب پول سیاه
نویسنده:
جین مایر
امتیاز دهید
تاریخ پنهان میلیاردرهایی که پشت خیزش راست افراطی قرار دارند
خلاصه کتاب «پول سیاه» (Dark Money) برگزیده اثر «جین مایر» (Jane Mayer)، روزنامهنگار و پژوهشگر برجسته آمریکایی است که نخستینبار در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. مایر که از نویسندگان شناختهشده مجله نیویورکر است، سالها درباره سیاست، قدرت و نفوذ پنهان سرمایه در ساختارهای حکومتی آمریکا تحقیق کرده و این کتاب حاصل یکی از مهمترین پژوهشهای اوست.
«پول سیاه» روایتی مستند و تکاندهنده از جریان پولهای پنهان در سیاست ایالات متحده است؛ پولهایی که بدون شفافیت و دور از چشم افکار عمومی، مسیر انتخابات، قانونگذاری و حتی جهتگیریهای ایدئولوژیک کشور را تغییر دادهاند. جین مایر با نثری روایی اما دقیق، شبکهای از میلیاردرها، بنیادها و گروههای فشار را معرفی میکند که با استفاده از خلاهای قانونی، دموکراسی را به نفع منافع خاص بازطراحی کردهاند.
بخشی از کتاب پول سیاه:
«نکتهای عجیب اما واقعی این است که خانواده بهشدت آزادیخواهِ کوک، بخشی از ثروت خود را مدیون دو دیکتاتور بدنام تاریخ، ژوزف استالین و آدولف هیتلر، هستند. پدرسالار این خانواده، فرد چیس کوک، بنیانگذار کسبوکار نفتی خانواده، در دهه ۱۹۳۰ روابط تجاری سودآوری با هر دو رژیم برقرار کرد. بر اساس روایت خانوادگی، فرد کوک پسر یک چاپچی و ناشر هلندیتبار بود که در شهر کوچک کوانا در ایالت تگزاس، درست در جنوب مرز اوکلاهما، ساکن شد؛ جایی که یک روزنامه هفتگی و چاپخانه داشت. کوانا که نامش را از آخرین رئیس قبیله سرخپوستان کومانچیِ آمریکا، کوانا پارکر، گرفته بود، هنوز حالوهوای مرزی و پیشگامانه خود را حفظ کرده بود، زمانی که فرد در سال ۱۹۰۰ در آنجا به دنیا آمد. فرد که باهوش و مشتاقِ رهایی از سلطه پدر سختگیر و سنتی خود بود، یک بار در کودکی از خانه فرار کرد تا مدتی با کومانچیها زندگی کند. بعدها برای تحصیل دانشگاهی سراسر کشور را پیمود؛ ابتدا در دانشگاه رایس تگزاس درس خواند و سپس به موسسه فناوری ماساچوست (MIT) منتقل شد. او در آنجا مدرک مهندسی شیمی گرفت و به تیم بوکس پیوست. عکسهای اولیه او مرد جوانی قدبلند را نشان میدهند که رسمی لباس پوشیده، عینک به چشم دارد، دستهای موهای نامرتب روی سرش دیده میشود و چهرهای سرشار از اعتمادبهنفس و سرکشی دارد.
در سال ۱۹۲۷، فرد که ذاتا اهل دستکاری و نوآوری بود، فرایندی بهبودیافته برای استخراج بنزین از نفت خام ابداع کرد. اما همانطور که بعدها با تلخی و تکرار برای پسرانش تعریف میکرد، شرکتهای بزرگ نفتی آمریکا او را تهدیدی تجاری میدانستند و عملا از صنعت کنار زدند. آنها در سال ۱۹۲۹ به اتهام نقض حق ثبت اختراع، علیه او و مشتریانش شکایت کردند. کوک، انحصار پتنتهایی را که شرکتهای بزرگ نفتی به آن استناد میکردند، ضد رقابتی و ناعادلانه میدانست. این نبرد به نظر میرسد نمونهای اولیه از مخالفت بعدی خانواده کوک با «سرمایهداری رفاقتی» باشد؛ مفهومی که در آن دولت و شرکتهای بزرگ به شکلی ناعادلانه با یکدیگر همکاری میکنند. از نگاه فرد کوک، او فردی بیرون از سیستم بود که با ساختاری فاسد میجنگید.»
خلاصه کتاب «پول سیاه» (Dark Money) برگزیده اثر «جین مایر» (Jane Mayer)، روزنامهنگار و پژوهشگر برجسته آمریکایی است که نخستینبار در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. مایر که از نویسندگان شناختهشده مجله نیویورکر است، سالها درباره سیاست، قدرت و نفوذ پنهان سرمایه در ساختارهای حکومتی آمریکا تحقیق کرده و این کتاب حاصل یکی از مهمترین پژوهشهای اوست.
«پول سیاه» روایتی مستند و تکاندهنده از جریان پولهای پنهان در سیاست ایالات متحده است؛ پولهایی که بدون شفافیت و دور از چشم افکار عمومی، مسیر انتخابات، قانونگذاری و حتی جهتگیریهای ایدئولوژیک کشور را تغییر دادهاند. جین مایر با نثری روایی اما دقیق، شبکهای از میلیاردرها، بنیادها و گروههای فشار را معرفی میکند که با استفاده از خلاهای قانونی، دموکراسی را به نفع منافع خاص بازطراحی کردهاند.
بخشی از کتاب پول سیاه:
«نکتهای عجیب اما واقعی این است که خانواده بهشدت آزادیخواهِ کوک، بخشی از ثروت خود را مدیون دو دیکتاتور بدنام تاریخ، ژوزف استالین و آدولف هیتلر، هستند. پدرسالار این خانواده، فرد چیس کوک، بنیانگذار کسبوکار نفتی خانواده، در دهه ۱۹۳۰ روابط تجاری سودآوری با هر دو رژیم برقرار کرد. بر اساس روایت خانوادگی، فرد کوک پسر یک چاپچی و ناشر هلندیتبار بود که در شهر کوچک کوانا در ایالت تگزاس، درست در جنوب مرز اوکلاهما، ساکن شد؛ جایی که یک روزنامه هفتگی و چاپخانه داشت. کوانا که نامش را از آخرین رئیس قبیله سرخپوستان کومانچیِ آمریکا، کوانا پارکر، گرفته بود، هنوز حالوهوای مرزی و پیشگامانه خود را حفظ کرده بود، زمانی که فرد در سال ۱۹۰۰ در آنجا به دنیا آمد. فرد که باهوش و مشتاقِ رهایی از سلطه پدر سختگیر و سنتی خود بود، یک بار در کودکی از خانه فرار کرد تا مدتی با کومانچیها زندگی کند. بعدها برای تحصیل دانشگاهی سراسر کشور را پیمود؛ ابتدا در دانشگاه رایس تگزاس درس خواند و سپس به موسسه فناوری ماساچوست (MIT) منتقل شد. او در آنجا مدرک مهندسی شیمی گرفت و به تیم بوکس پیوست. عکسهای اولیه او مرد جوانی قدبلند را نشان میدهند که رسمی لباس پوشیده، عینک به چشم دارد، دستهای موهای نامرتب روی سرش دیده میشود و چهرهای سرشار از اعتمادبهنفس و سرکشی دارد.
در سال ۱۹۲۷، فرد که ذاتا اهل دستکاری و نوآوری بود، فرایندی بهبودیافته برای استخراج بنزین از نفت خام ابداع کرد. اما همانطور که بعدها با تلخی و تکرار برای پسرانش تعریف میکرد، شرکتهای بزرگ نفتی آمریکا او را تهدیدی تجاری میدانستند و عملا از صنعت کنار زدند. آنها در سال ۱۹۲۹ به اتهام نقض حق ثبت اختراع، علیه او و مشتریانش شکایت کردند. کوک، انحصار پتنتهایی را که شرکتهای بزرگ نفتی به آن استناد میکردند، ضد رقابتی و ناعادلانه میدانست. این نبرد به نظر میرسد نمونهای اولیه از مخالفت بعدی خانواده کوک با «سرمایهداری رفاقتی» باشد؛ مفهومی که در آن دولت و شرکتهای بزرگ به شکلی ناعادلانه با یکدیگر همکاری میکنند. از نگاه فرد کوک، او فردی بیرون از سیستم بود که با ساختاری فاسد میجنگید.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/09/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب پول سیاه