آقاخانها
نویسنده:
ماهر بوس
مترجم:
محمود هاتف
امتیاز دهید
این کتاب در رابطه با سرگذشت آقاخان ها است که رهبری یکی از جوامع اسمعیلیه را که در هند غربی، پاکستان، شرق افریقا و در خاورمیانه و ایران سکونت دارند به عهده داشته و دارند.
قاسم شاهی ها که در واقع بعد از چندین انشعاب در میان اسماعیلیه ها بوجود آمدند، توانستند راه را برای خود هموار سازند و پیوسته امامانی را معرفی نمایند و بگویند که فلان شخص امام معصوم و خلیفه رسول خدا ست و از نسل و نوادگان ایشان محسوب می شود. در این میان چهل و چند نفر یکی پس از دیگری به قدرت رسیدند و خود را امام معرفی نمودند؛ تا اینکه نوبت به «محمد حسن حسینی» یا «حسنعلی شاه» رسید.
وی نوه ی «میرزا ابوالحسن خان» معروف به «سید کهکی» حکمران کرمان بود. پدربزرگ وی در حمله لطفعلی خان زند به کرمان از حفظ شهر باز ماند و توسط آقا محمد خان قاجار از مقامش برکنار گردید و در روستای کهک در طراف قم گوشه نشین شد. پس از مرگ میرزا ابوالحسن خان، فرزندش «شاه خلیل الله» متصدی امور پدر شد و رهبری اسماعیلی های نزاری را عهده دار گردید و سرانجام در فتنه هایی که در حوالی کرمان و شهر بابک و هند ایجاد کرد کشته شد. از این رو همسر و خانواده اش از طرف فتحعلی شاه قاجار به تهران فراخوانده شدند.
پسر سیزده ساله شاه خلیل الله، حسنعلی شاه به همراه مادرش به تهران آمدند و در دربار از احترام بالایی برخوردار گردیدند و فتحعلی شاه دختر بیست و چهارم خود، سروجهان را با ۲۳هزار تومان هزینه عروسی به عقد حسنعلی شاه در آورد و به او لقب «آقاخان» داد و چنین شد که حسنعلی شاه «آقا خان اول» شد. او چهل و ششمین امام اسماعیلی های نزاری گردید.
قاسم شاهی ها که در واقع بعد از چندین انشعاب در میان اسماعیلیه ها بوجود آمدند، توانستند راه را برای خود هموار سازند و پیوسته امامانی را معرفی نمایند و بگویند که فلان شخص امام معصوم و خلیفه رسول خدا ست و از نسل و نوادگان ایشان محسوب می شود. در این میان چهل و چند نفر یکی پس از دیگری به قدرت رسیدند و خود را امام معرفی نمودند؛ تا اینکه نوبت به «محمد حسن حسینی» یا «حسنعلی شاه» رسید.
وی نوه ی «میرزا ابوالحسن خان» معروف به «سید کهکی» حکمران کرمان بود. پدربزرگ وی در حمله لطفعلی خان زند به کرمان از حفظ شهر باز ماند و توسط آقا محمد خان قاجار از مقامش برکنار گردید و در روستای کهک در طراف قم گوشه نشین شد. پس از مرگ میرزا ابوالحسن خان، فرزندش «شاه خلیل الله» متصدی امور پدر شد و رهبری اسماعیلی های نزاری را عهده دار گردید و سرانجام در فتنه هایی که در حوالی کرمان و شهر بابک و هند ایجاد کرد کشته شد. از این رو همسر و خانواده اش از طرف فتحعلی شاه قاجار به تهران فراخوانده شدند.
پسر سیزده ساله شاه خلیل الله، حسنعلی شاه به همراه مادرش به تهران آمدند و در دربار از احترام بالایی برخوردار گردیدند و فتحعلی شاه دختر بیست و چهارم خود، سروجهان را با ۲۳هزار تومان هزینه عروسی به عقد حسنعلی شاه در آورد و به او لقب «آقاخان» داد و چنین شد که حسنعلی شاه «آقا خان اول» شد. او چهل و ششمین امام اسماعیلی های نزاری گردید.
آپلود شده توسط:
شازده
1404/09/22
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آقاخانها