خلاصه کتاب زندگی روی سیاره ما
امتیاز دهید
مشاهدات من و چشمانداز آینده
خلاصه کتاب «زندگی روی سیاره ما» (A Life on Our Planet) جان اثر «دیوید اتنبرو» (David Attenborough)، مستندساز و طبیعتپژوه نامدار بریتانیایی، بههمراه «جانی هیوز» (Jannie Hughes) است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد؛ اثری که میتوان آن را وصیتنامه محیطزیستی یکی از معتبرترین صداهای طبیعت در جهان دانست.
این کتاب روایت شخصی اتنبرو از «تغییری که با چشمان خود دیده» است؛ از روزهایی که سیاره سرشار از تنوع زیستی بود تا امروز که جنگلها کوچکتر شدهاند، گونهها نابود میشوند و اقلیم مسیر خطرناکی را طی میکند. اتنبرو در این اثر نهفقط روند ویرانی طبیعت را با زبانی روشن و مستند توضیح میدهد، بلکه راههایی عملی و امیدبخش برای بازسازی سیاره ارائه میکند. کتاب در حقیقت گزارشی صادقانه از گذشته، هشداری جدی درباره اکنون، و نقشهای الهامبخش برای آینده است، آیندهای که هنوز میتوان آن را نجات داد، اگر اکنون اقدام کنیم.
بخشی از کتاب زندگی روی سیاره ما:
«وقتی یازده سالم بود در لِسِتر، در میانه انگلستان زندگی میکردم. در آن زمان عجیب نبود که پسری همسنوسال من دوچرخهاش را بردارد، به دلِ روستا بزند و یک روزِ کامل را دور از خانه بگذراند. من هم همین کار را میکردم. هر کودکی کنجکاو است؛ حتی برگرداندن یک سنگ و تماشای جانورهای زیر آن میشود یک ماجراجویی. هرگز به ذهنم نرسیده بود که چیزی فراتر از این باشم؛ تماشای آنچه در دنیای طبیعی اطرافم اتفاق میافتاد مرا کاملاً شیفته میکرد. برادرم نظر دیگری داشت. در لِستر یک گروه نمایشی آماتور وجود داشت که اجراهای نزدیکبهحرفهای روی صحنه میبرد. او گاهی مرا راضی میکرد که همراهش بروم و چند خطی هم روی صحنه بگویم، اما دلم با آن کار نبود.
در عوض، همین که هوا کمی گرم میشد، با دوچرخه به بخش شرقی شهرستان میرفتم؛ جایی که سنگها پر از فسیلهای زیبا و شگفتانگیز بودند. البته اینها استخوانهای دایناسورها نبودند. سنگآهک طلاییرنگ آن منطقه زمانی گلولایِ کفِ دریایی باستانی بود، بنابراین کسی انتظار نداشت بقایای جانوران خشکیزی در آن پیدا کند. من پوستههای موجودات دریایی را پیدا میکردم؛ آمونیتهایی حدود شش اینچ یا کمی بزرگتر، پیچخورده مانند شاخ قوچها؛ یا انواعی کوچکتر به اندازه فندق که درونشان داربستهای ظریف کلسیتی دیده میشد؛ همان ساختارهایی که آبششهای موجودات باستانی را نگه میداشت. هیچ هیجانی برایم بالاتر از این نبود که یک تختهسنگ مناسب پیدا کنم، با چکش ضربه محکمی به آن بزنم و وقتی از هم میپاشد، پوسته شگفتانگیزی را ببینم که زیر نور آفتاب میدرخشد.»
خلاصه کتاب «زندگی روی سیاره ما» (A Life on Our Planet) جان اثر «دیوید اتنبرو» (David Attenborough)، مستندساز و طبیعتپژوه نامدار بریتانیایی، بههمراه «جانی هیوز» (Jannie Hughes) است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد؛ اثری که میتوان آن را وصیتنامه محیطزیستی یکی از معتبرترین صداهای طبیعت در جهان دانست.
این کتاب روایت شخصی اتنبرو از «تغییری که با چشمان خود دیده» است؛ از روزهایی که سیاره سرشار از تنوع زیستی بود تا امروز که جنگلها کوچکتر شدهاند، گونهها نابود میشوند و اقلیم مسیر خطرناکی را طی میکند. اتنبرو در این اثر نهفقط روند ویرانی طبیعت را با زبانی روشن و مستند توضیح میدهد، بلکه راههایی عملی و امیدبخش برای بازسازی سیاره ارائه میکند. کتاب در حقیقت گزارشی صادقانه از گذشته، هشداری جدی درباره اکنون، و نقشهای الهامبخش برای آینده است، آیندهای که هنوز میتوان آن را نجات داد، اگر اکنون اقدام کنیم.
بخشی از کتاب زندگی روی سیاره ما:
«وقتی یازده سالم بود در لِسِتر، در میانه انگلستان زندگی میکردم. در آن زمان عجیب نبود که پسری همسنوسال من دوچرخهاش را بردارد، به دلِ روستا بزند و یک روزِ کامل را دور از خانه بگذراند. من هم همین کار را میکردم. هر کودکی کنجکاو است؛ حتی برگرداندن یک سنگ و تماشای جانورهای زیر آن میشود یک ماجراجویی. هرگز به ذهنم نرسیده بود که چیزی فراتر از این باشم؛ تماشای آنچه در دنیای طبیعی اطرافم اتفاق میافتاد مرا کاملاً شیفته میکرد. برادرم نظر دیگری داشت. در لِستر یک گروه نمایشی آماتور وجود داشت که اجراهای نزدیکبهحرفهای روی صحنه میبرد. او گاهی مرا راضی میکرد که همراهش بروم و چند خطی هم روی صحنه بگویم، اما دلم با آن کار نبود.
در عوض، همین که هوا کمی گرم میشد، با دوچرخه به بخش شرقی شهرستان میرفتم؛ جایی که سنگها پر از فسیلهای زیبا و شگفتانگیز بودند. البته اینها استخوانهای دایناسورها نبودند. سنگآهک طلاییرنگ آن منطقه زمانی گلولایِ کفِ دریایی باستانی بود، بنابراین کسی انتظار نداشت بقایای جانوران خشکیزی در آن پیدا کند. من پوستههای موجودات دریایی را پیدا میکردم؛ آمونیتهایی حدود شش اینچ یا کمی بزرگتر، پیچخورده مانند شاخ قوچها؛ یا انواعی کوچکتر به اندازه فندق که درونشان داربستهای ظریف کلسیتی دیده میشد؛ همان ساختارهایی که آبششهای موجودات باستانی را نگه میداشت. هیچ هیجانی برایم بالاتر از این نبود که یک تختهسنگ مناسب پیدا کنم، با چکش ضربه محکمی به آن بزنم و وقتی از هم میپاشد، پوسته شگفتانگیزی را ببینم که زیر نور آفتاب میدرخشد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/08/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب زندگی روی سیاره ما