نزهه المجالس
مصحح:
محمدامین ریاحی
امتیاز دهید
گردآوری: جمال خلیل شروانی
ویرایش و پژوهش: دکتر محمد امین ریاحی
نزهَةالمجالس، کتابی است حاوی مجموعهای از بیش از چهارهزار رباعی سرودهی حدود سیصد شاعر ایرانی از سدههای پنجم تا هفتم هجری، که به دست جمالالدین خلیل شروانی در میانهی سدهی هفتم هجری، بین سالهای ۶۴۸ تا ۶۵۹ گردآوری شدهاست. کتاب در هفده فصل (باب) تنظیم یافته و به ۹۶ بخش (نمط) تقسیم شدهاست. آنچنان که از قصیدهی جمالالدین در انتهای کتاب آشکار است، او نزهةالمجالس را به نام شَروانشاه علاءالدین فریبرز(۶۲۲-۶۴۹ ه.ق) تألیف کرده و به او تقدیم نمودهاست.
نزهةالمجالس محصول دورانی است که رباعی بیش از دیگر قالبهای شعری، پسند خاطر همگان بوده و بخش مهمی از دیوانهای شاعران بزرگی چون انوری، عطار، سنایی، خاقانی، مولوی و کمالالدین اسماعیل به رباعیات اختصاص مییافت. صد سالی پیش از تألیف نزهةالمجالس، برگزیدهی دیگری به نام مجمعالرباعیات در آنکارا به دست ابوحنیفه عبدالکریم بن ابوبکر تألیف یافته بوده که تنها چند ورق از آن باقی ماندهاست. یک قرن بعد از نزهةالمجالس نیز در مونسالاحرار(تألیفشده در ۷۴۱) فصل ۲۸ آن به رباعیات اختصاص یافتهاست. همچنین در جُنگ نویافتهای (از سال ۷۲۱ هجری) که سفینهی تبریز نام داده شده، حاوی برگزیدهای از نزهةالمجالس است که گردآورنده آن راخلاصةالاشعار فیالرباعیات نام نهادهاست.
نزهةالمجالس منبع باارزشی است برای شناسایی گویندگان بسیاری از رباعیهایی که به اشتباه به شاعران مشهور نسبت داده شده، و یا رباعیهای مشهوری که گویندهی آنها شناخته شده نبودهاست. برای نمونه، پس از چاپ نزهةالمجالس مشخص شد که هشتاد رباعی از رباعیهایی که در کلیات شمس به نام مولوی آمده بود، و نیز ۹ رباعی مشهور که در نسخههای کهنهی دیوان حافظ آمده بود، متعلق به شاعران دیگر بودهاست.
دیگر از وجوه اهمیت نزهةالمجالس این است که دربردارندهی رباعیهایی از شاعرانی است که دیوانهای آنها در دست نیست. مثلاً حدود ۳۰ رباعی از خیام، و ۶۰ رباعی از مهستی گنجهای که در این کتاب موجود است، کهنترین و موثقترین مجموعهی موجود از اشعار آنهاست. نزهةالمجالس همچنین دربردارندهی رباعیهایی از عالمان و عارفانی چون ابن سینا، احمد غزالی، مجدالدین بغدادی و احمد جام است که هرگز به شاعری شناخته نبودهاند، و یا شاعرانی و نویسندگانی چون نظامی گنجوی، اسدی طوسی، فخرالدین اسعد گرگانی و عنصرالمعالی کیکاوس، که بیرون از آثار عمدهای که تألیف کردهاند بهندرت در جایی شعری به آنها نسبت داده شدهاست، و بالاخره فرمانروایان و دولتمردانی چون سلطان طغرل سلجوقی، آتسز خوارزمشاه، شروانشاه فریبرز، شمسالدین محمد جوینی، ملک زوزن، سلیمانشاه ایوایی، امیر کامیار، و علاءالدین کبودجامه.
اما مهمترین ویژگی نزهةالمجالس تا آنجا که به تاریخ ادبیات ایران مربوط میشود، ضبط و حفظ آثاری از حدود ۱۱۵ شاعر از شمالغرب ایران، ازارّان، شَروان و آذربایجان است که دیوانهای آنها از بین رفتهاست. از این رو، نزهةالمجالس آیینهای از محیط ذوقی و ادبی و فرهنگی آن نواحی در قرن هفتم، و نموداری از حوزهی گستردهی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. کاربرد فراوان تعبیرهای گفتاری در رباعیهای نزهةالمجالس، موجب شده که تأثیر زبان پهلوی شمالغربی که زبان گفتاری مردم بودهاست بهروشنی قابل مشاهده باشد.
برخلاف شاعران اهل دیگر مناطق ایران در آن دوران که غالباً از طبقات بالای جامعه چون ادیبان، دیوانیان و دبیران بودند، در نواحی شمال غرب ایران بسیاری از شاعران از مردم عادی و پیشهوران و کارگران بودند و نامهای آنها چون سقّا، عصفوری (گنجشکفروش)، سرّاج، جاندار، لحافی و نظایر آن گواه این امر است. این شاعران غالباً تعبیرهای محاورهای را در شعر خود به کار میبردند و از این طریق بسیاری از لغات و اصطلاحات فارسی خاص آن سامان را در اشعار خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر این، وجود آگاهیهایی از آداب و رسوم، زندگی روزمره، پوشاک، بازیها و سرگرمیهای مردم در آن دوران از جمله فواید جانبی نزهةالمجالس است.
بیشتر
ویرایش و پژوهش: دکتر محمد امین ریاحی
نزهَةالمجالس، کتابی است حاوی مجموعهای از بیش از چهارهزار رباعی سرودهی حدود سیصد شاعر ایرانی از سدههای پنجم تا هفتم هجری، که به دست جمالالدین خلیل شروانی در میانهی سدهی هفتم هجری، بین سالهای ۶۴۸ تا ۶۵۹ گردآوری شدهاست. کتاب در هفده فصل (باب) تنظیم یافته و به ۹۶ بخش (نمط) تقسیم شدهاست. آنچنان که از قصیدهی جمالالدین در انتهای کتاب آشکار است، او نزهةالمجالس را به نام شَروانشاه علاءالدین فریبرز(۶۲۲-۶۴۹ ه.ق) تألیف کرده و به او تقدیم نمودهاست.
نزهةالمجالس محصول دورانی است که رباعی بیش از دیگر قالبهای شعری، پسند خاطر همگان بوده و بخش مهمی از دیوانهای شاعران بزرگی چون انوری، عطار، سنایی، خاقانی، مولوی و کمالالدین اسماعیل به رباعیات اختصاص مییافت. صد سالی پیش از تألیف نزهةالمجالس، برگزیدهی دیگری به نام مجمعالرباعیات در آنکارا به دست ابوحنیفه عبدالکریم بن ابوبکر تألیف یافته بوده که تنها چند ورق از آن باقی ماندهاست. یک قرن بعد از نزهةالمجالس نیز در مونسالاحرار(تألیفشده در ۷۴۱) فصل ۲۸ آن به رباعیات اختصاص یافتهاست. همچنین در جُنگ نویافتهای (از سال ۷۲۱ هجری) که سفینهی تبریز نام داده شده، حاوی برگزیدهای از نزهةالمجالس است که گردآورنده آن راخلاصةالاشعار فیالرباعیات نام نهادهاست.
نزهةالمجالس منبع باارزشی است برای شناسایی گویندگان بسیاری از رباعیهایی که به اشتباه به شاعران مشهور نسبت داده شده، و یا رباعیهای مشهوری که گویندهی آنها شناخته شده نبودهاست. برای نمونه، پس از چاپ نزهةالمجالس مشخص شد که هشتاد رباعی از رباعیهایی که در کلیات شمس به نام مولوی آمده بود، و نیز ۹ رباعی مشهور که در نسخههای کهنهی دیوان حافظ آمده بود، متعلق به شاعران دیگر بودهاست.
دیگر از وجوه اهمیت نزهةالمجالس این است که دربردارندهی رباعیهایی از شاعرانی است که دیوانهای آنها در دست نیست. مثلاً حدود ۳۰ رباعی از خیام، و ۶۰ رباعی از مهستی گنجهای که در این کتاب موجود است، کهنترین و موثقترین مجموعهی موجود از اشعار آنهاست. نزهةالمجالس همچنین دربردارندهی رباعیهایی از عالمان و عارفانی چون ابن سینا، احمد غزالی، مجدالدین بغدادی و احمد جام است که هرگز به شاعری شناخته نبودهاند، و یا شاعرانی و نویسندگانی چون نظامی گنجوی، اسدی طوسی، فخرالدین اسعد گرگانی و عنصرالمعالی کیکاوس، که بیرون از آثار عمدهای که تألیف کردهاند بهندرت در جایی شعری به آنها نسبت داده شدهاست، و بالاخره فرمانروایان و دولتمردانی چون سلطان طغرل سلجوقی، آتسز خوارزمشاه، شروانشاه فریبرز، شمسالدین محمد جوینی، ملک زوزن، سلیمانشاه ایوایی، امیر کامیار، و علاءالدین کبودجامه.
اما مهمترین ویژگی نزهةالمجالس تا آنجا که به تاریخ ادبیات ایران مربوط میشود، ضبط و حفظ آثاری از حدود ۱۱۵ شاعر از شمالغرب ایران، ازارّان، شَروان و آذربایجان است که دیوانهای آنها از بین رفتهاست. از این رو، نزهةالمجالس آیینهای از محیط ذوقی و ادبی و فرهنگی آن نواحی در قرن هفتم، و نموداری از حوزهی گستردهی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. کاربرد فراوان تعبیرهای گفتاری در رباعیهای نزهةالمجالس، موجب شده که تأثیر زبان پهلوی شمالغربی که زبان گفتاری مردم بودهاست بهروشنی قابل مشاهده باشد.
برخلاف شاعران اهل دیگر مناطق ایران در آن دوران که غالباً از طبقات بالای جامعه چون ادیبان، دیوانیان و دبیران بودند، در نواحی شمال غرب ایران بسیاری از شاعران از مردم عادی و پیشهوران و کارگران بودند و نامهای آنها چون سقّا، عصفوری (گنجشکفروش)، سرّاج، جاندار، لحافی و نظایر آن گواه این امر است. این شاعران غالباً تعبیرهای محاورهای را در شعر خود به کار میبردند و از این طریق بسیاری از لغات و اصطلاحات فارسی خاص آن سامان را در اشعار خود به یادگار گذاشتهاند. علاوه بر این، وجود آگاهیهایی از آداب و رسوم، زندگی روزمره، پوشاک، بازیها و سرگرمیهای مردم در آن دوران از جمله فواید جانبی نزهةالمجالس است.
آپلود شده توسط:
angil
1389/06/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نزهه المجالس