فلسفه یونانی پس از ارسطو
نویسنده:
دی. دبلیو. هملین
مترجم:
خشایار دیهیمی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
فلاسفه غالباً چنان رفتار می کنند که گویی فلسفه یونانی با ارسطو به پایان رسید. البته این نظر هر چند نادرست است، ولی تاحدودی معذور است زیرا پس از مرگ ارسطو ماهیت فلسفه یونانی تغییر کرد. برای مدتی هدف آن هدفی عملی شد، بدین معنا که هدف اصلی فیلسوفان این دوره نشان دادن راهی برای رسیدن به رستگاری بود. آ. ژ. فستوژیر مدعی است که مکتبهای رواقی اپیکوری و شکاکان، همگی سعی داشتند راههایی برای گریز از تقدیرگرایی که به اعتقاد آنها آکادمی و لوکئوم با تاکیداتشان بر خدایان ستارگانی و ضرورت الاهی در اذهان جا انداخته بودند بیابند. این ادعا چه درست باشد، چه نادرست روشن است که در این دوره بازگشتی شاید آگاهانه به فلسفه سقراط (یا فلسفه سقراط بدانگونه که در چشم آنان بود) رخ داد و کیش مرد خردمند و حکیم، البته با دستورالعملهای متفاوتی برای رسیدن به خرد و حکمت، پاگرفت. هر یک از مکاتب فلسفی با در نظر داشتن همین هدف نظری درباره جهان را تعلیم می کرد. دوره هلنیستی عصر خیزشهای سیاسی اجتماعی و مذهبی بود و به همین دلیل بود که فلسفه اهمیتی عملی پیدا کرد.
با آنکه آکادمی و لوکئوم همچنان حیاتی فعال داشتند، اما در راس آنها چهره های شاخصی نبود البته به استثنای دوره ای کوتاه که آکادمی تحت تاثیر اندیشه های شکاکان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت، و این دوره با ظهور مجدد و ناگهانی اندیشه های افلاطون در قرن سوم میلادی به پایان رسید...
فلاسفه غالباً چنان رفتار می کنند که گویی فلسفه یونانی با ارسطو به پایان رسید. البته این نظر هر چند نادرست است، ولی تاحدودی معذور است زیرا پس از مرگ ارسطو ماهیت فلسفه یونانی تغییر کرد. برای مدتی هدف آن هدفی عملی شد، بدین معنا که هدف اصلی فیلسوفان این دوره نشان دادن راهی برای رسیدن به رستگاری بود. آ. ژ. فستوژیر مدعی است که مکتبهای رواقی اپیکوری و شکاکان، همگی سعی داشتند راههایی برای گریز از تقدیرگرایی که به اعتقاد آنها آکادمی و لوکئوم با تاکیداتشان بر خدایان ستارگانی و ضرورت الاهی در اذهان جا انداخته بودند بیابند. این ادعا چه درست باشد، چه نادرست روشن است که در این دوره بازگشتی شاید آگاهانه به فلسفه سقراط (یا فلسفه سقراط بدانگونه که در چشم آنان بود) رخ داد و کیش مرد خردمند و حکیم، البته با دستورالعملهای متفاوتی برای رسیدن به خرد و حکمت، پاگرفت. هر یک از مکاتب فلسفی با در نظر داشتن همین هدف نظری درباره جهان را تعلیم می کرد. دوره هلنیستی عصر خیزشهای سیاسی اجتماعی و مذهبی بود و به همین دلیل بود که فلسفه اهمیتی عملی پیدا کرد.
با آنکه آکادمی و لوکئوم همچنان حیاتی فعال داشتند، اما در راس آنها چهره های شاخصی نبود البته به استثنای دوره ای کوتاه که آکادمی تحت تاثیر اندیشه های شکاکان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت، و این دوره با ظهور مجدد و ناگهانی اندیشه های افلاطون در قرن سوم میلادی به پایان رسید...
آپلود شده توسط:
Ataman
1404/06/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فلسفه یونانی پس از ارسطو