دو گفتار درباره خنیاگری و موسیقی ایران
مترجم:
بهزاد باشی
امتیاز دهید
در «دو گفتار درباره خنیاگری و موسیقی ایران»، مری بویس به همراه هنری جورجفارمر به بررسی ریشهها و دگرگونیهای خنیاگری (گوسانخوانی) در ایران باستان میپردازند. این اثر دو مقاله کلیدی ارائه میدهد که با استناد به منابع فارسی و باستانشناختی، نقش خنیاگران را در ادبیات، جامعه و فرهنگ ایران از دوران ماد تا پس از ساسانیان بازمینماید
در مقاله نخست، بویس به معنای واژه «گوسان» در زبان پارتی – که در فارسی به «خنیاگر» ترجمه میشود – اشاره میکند؛ خنیاگران را افرادی حرفهای توصیف میکند که با نواختن ساز و سرودن آواز، بهصورت آهنگین، روایتگر داستانها، طنزپرداز و مفسر جامعه بودهاند. این سنت شفاهی از دوران ماد تا ساسانیان ادامه داشته و حتی پس از حمله اعراب پابرجا مانده است. بویس معتقد است سنت بیتخوانی کردی نوعی ادامه ساختارمند همین خنیاگری قدیمی است
او در مقاله دوم فراتر میرود و با استفاده از تواریخ یونانی – مانند گزنفون – نشان میدهد که خنیاگری حتی در دربار هخامنشیان نیز اهمیت داشته است. داستانهایی که درباره سیروس (کوروش) گفته میشود مانند تمثیل آوازخوانی گوسان در میان مادها، بازتاب سنت زندهای هستند که تا دوره ساسانی نیز تاثیرگذار باقی ماندهاند. همچنین بویس اشاره میکند که واژههای «رامشگر»، «نواگر» و «چامهگو» نیز در پهلوی و فارسی میانه جای گوسان و خنیاگر را گرفتهاند
در این کتاب، نکات مهمی برجسته میشود:
- خنیاگری در ایران باستان نه تنها یک سرگرمی بلکه نقشهای اجتماعی تاریخی، فرهنگی و سیاسی داشته است.
- گستره وسیعی از فعالیتها – از تحسین پادشاهان تا نقد قدرت – توسط خنیاگران انجام میشده است.
این سنت بهواسطه ثبت شفاهی و انتقال سینهبهسینهاش، ابعاد ادبی و تاریخی مهمی پیدا کرده است.
به طور کلی، مری بویس با باوری عمیق به سنتهای شفاهی، نقاب از چهره میراث ادبی و موسیقایی ایران باستان برمیدارد، نشان میدهد چطور خنیاگران حافظه فرهنگی بودهاند و چگونه جایگاه آنها از دورههای ماد، هخامنشی، پارتی و ساسانی تا روزگار نخست اسلامی دوام یافته است.
در مقاله نخست، بویس به معنای واژه «گوسان» در زبان پارتی – که در فارسی به «خنیاگر» ترجمه میشود – اشاره میکند؛ خنیاگران را افرادی حرفهای توصیف میکند که با نواختن ساز و سرودن آواز، بهصورت آهنگین، روایتگر داستانها، طنزپرداز و مفسر جامعه بودهاند. این سنت شفاهی از دوران ماد تا ساسانیان ادامه داشته و حتی پس از حمله اعراب پابرجا مانده است. بویس معتقد است سنت بیتخوانی کردی نوعی ادامه ساختارمند همین خنیاگری قدیمی است
او در مقاله دوم فراتر میرود و با استفاده از تواریخ یونانی – مانند گزنفون – نشان میدهد که خنیاگری حتی در دربار هخامنشیان نیز اهمیت داشته است. داستانهایی که درباره سیروس (کوروش) گفته میشود مانند تمثیل آوازخوانی گوسان در میان مادها، بازتاب سنت زندهای هستند که تا دوره ساسانی نیز تاثیرگذار باقی ماندهاند. همچنین بویس اشاره میکند که واژههای «رامشگر»، «نواگر» و «چامهگو» نیز در پهلوی و فارسی میانه جای گوسان و خنیاگر را گرفتهاند
در این کتاب، نکات مهمی برجسته میشود:
- خنیاگری در ایران باستان نه تنها یک سرگرمی بلکه نقشهای اجتماعی تاریخی، فرهنگی و سیاسی داشته است.
- گستره وسیعی از فعالیتها – از تحسین پادشاهان تا نقد قدرت – توسط خنیاگران انجام میشده است.
این سنت بهواسطه ثبت شفاهی و انتقال سینهبهسینهاش، ابعاد ادبی و تاریخی مهمی پیدا کرده است.
به طور کلی، مری بویس با باوری عمیق به سنتهای شفاهی، نقاب از چهره میراث ادبی و موسیقایی ایران باستان برمیدارد، نشان میدهد چطور خنیاگران حافظه فرهنگی بودهاند و چگونه جایگاه آنها از دورههای ماد، هخامنشی، پارتی و ساسانی تا روزگار نخست اسلامی دوام یافته است.
آپلود شده توسط:
Alisson90
1404/05/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دو گفتار درباره خنیاگری و موسیقی ایران