خلاصه کتاب ریچارد نیکسون
نویسنده:
جان ای. فارل
امتیاز دهید
زندگینامه
خلاصه کتاب «ریچارد نیکسون» (Richard Nixon) جان کلام اثر «جان اِی. فارل» (John A. Farrell)، روزنامهنگار و تاریخنگار برجسته آمریکایی است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این کتاب که یکی از جامعترین و تحسینشدهترین زندگینامهها درباره ریچارد نیکسون، رئیسجمهور جنجالی آمریکا، بهشمار میرود، با تکیه بر اسناد تازهآزادشده، نوارهای کاخ سفید و یادداشتهای شخصی دستیاران نزدیک نیکسون، تصویری زنده، پیچیده و صادقانه از یکی از تاثیرگذارترین و بحثبرانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر آمریکا ارائه میدهد.
فارل در این کتاب، نه تنها به صعود برقآسای نیکسون در سیاست آمریکا و موفقیتهایش در عرصههای دیپلماسی و سیاست داخلی میپردازد، بلکه به زوایای تاریک شخصیت او نیز توجه دارد، از بیاعتمادی شدید به دیگران و تمایل به انتقامگیری گرفته تا ماجرای رسوایی واترگیت که به سقوطش انجامید.
بخشی از کتاب ریچارد نیکسون:
«ریچارد نیکسون مردی پر از تناقض بود. او میتوانست درخشان و حسابگر باشد، اما همزمان احساس ناامنی و روحیهای انتقامجو هم داشت. در ظاهر، چهرهای قدرتمند و بااعتمادبهنفس از خود نشان میداد، ولی در خلوت، اغلب درگیر تردیدها و حس عمیق بیعدالتی نسبت به خودش بود. نیکسون باور داشت که همیشه زیر حمله است—از طرف رسانهها، لیبرالها، و نخبگانی که او را دستکم میگرفتند—و این حس، بسیاری از تصمیمات سیاسی او را شکل میداد. او خود را صدای «اکثریت خاموش» میدانست؛ مردمی در آمریکا که حس میکردند نادیده گرفته شدهاند یا مورد تحقیر قرار گرفتهاند.مسیر او تا رسیدن به ریاستجمهوری پر از جاهطلبی و نیاز شدید به پیروزی بود.
نیکسون با دقت رقبایش را بررسی میکرد، از هر شکست درس میگرفت و هیچ توهینی را فراموش نمیکرد. بازگشت سیاسیاش در سال ۱۹۶۸ واقعاً چشمگیر بود. وقتی به قدرت رسید، دست به اقدامهای بزرگی زد: برقراری روابط دیپلماتیک با چین، مذاکره بر سر قراردادهای تسلیحاتی با شوروی، و پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در جنگ ویتنام. با این حال، همان ویژگیهایی که باعث موفقیتش شده بودند—بیاعتمادی، پنهانکاری و بدبینی—در نهایت باعث سقوط او شدند. رسوایی واترگیت فقط یک اشتباه سیاسی نبود بلکه نتیجهی نهایی عمیقترین ضعفهای نیکسون بود. وقتی تحقیقات به او نزدیکتر میشد، نیکسون بیشتر از همیشه منزوی شد و حتی به نزدیکترین دستیارانش هم شک کرد. او دستور سرپوش گذاشتن بر ماجرا را داد، به نهادهای قضایی فشار آورد و سعی کرد از قدرت ریاستجمهوری برای محافظت از خودش استفاده کند. این بحران، دولت او را کاملاً درگیر خود کرد و اعتماد عمومی را بهشدت از بین برد.»
خلاصه کتاب «ریچارد نیکسون» (Richard Nixon) جان کلام اثر «جان اِی. فارل» (John A. Farrell)، روزنامهنگار و تاریخنگار برجسته آمریکایی است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این کتاب که یکی از جامعترین و تحسینشدهترین زندگینامهها درباره ریچارد نیکسون، رئیسجمهور جنجالی آمریکا، بهشمار میرود، با تکیه بر اسناد تازهآزادشده، نوارهای کاخ سفید و یادداشتهای شخصی دستیاران نزدیک نیکسون، تصویری زنده، پیچیده و صادقانه از یکی از تاثیرگذارترین و بحثبرانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر آمریکا ارائه میدهد.
فارل در این کتاب، نه تنها به صعود برقآسای نیکسون در سیاست آمریکا و موفقیتهایش در عرصههای دیپلماسی و سیاست داخلی میپردازد، بلکه به زوایای تاریک شخصیت او نیز توجه دارد، از بیاعتمادی شدید به دیگران و تمایل به انتقامگیری گرفته تا ماجرای رسوایی واترگیت که به سقوطش انجامید.
بخشی از کتاب ریچارد نیکسون:
«ریچارد نیکسون مردی پر از تناقض بود. او میتوانست درخشان و حسابگر باشد، اما همزمان احساس ناامنی و روحیهای انتقامجو هم داشت. در ظاهر، چهرهای قدرتمند و بااعتمادبهنفس از خود نشان میداد، ولی در خلوت، اغلب درگیر تردیدها و حس عمیق بیعدالتی نسبت به خودش بود. نیکسون باور داشت که همیشه زیر حمله است—از طرف رسانهها، لیبرالها، و نخبگانی که او را دستکم میگرفتند—و این حس، بسیاری از تصمیمات سیاسی او را شکل میداد. او خود را صدای «اکثریت خاموش» میدانست؛ مردمی در آمریکا که حس میکردند نادیده گرفته شدهاند یا مورد تحقیر قرار گرفتهاند.مسیر او تا رسیدن به ریاستجمهوری پر از جاهطلبی و نیاز شدید به پیروزی بود.
نیکسون با دقت رقبایش را بررسی میکرد، از هر شکست درس میگرفت و هیچ توهینی را فراموش نمیکرد. بازگشت سیاسیاش در سال ۱۹۶۸ واقعاً چشمگیر بود. وقتی به قدرت رسید، دست به اقدامهای بزرگی زد: برقراری روابط دیپلماتیک با چین، مذاکره بر سر قراردادهای تسلیحاتی با شوروی، و پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در جنگ ویتنام. با این حال، همان ویژگیهایی که باعث موفقیتش شده بودند—بیاعتمادی، پنهانکاری و بدبینی—در نهایت باعث سقوط او شدند. رسوایی واترگیت فقط یک اشتباه سیاسی نبود بلکه نتیجهی نهایی عمیقترین ضعفهای نیکسون بود. وقتی تحقیقات به او نزدیکتر میشد، نیکسون بیشتر از همیشه منزوی شد و حتی به نزدیکترین دستیارانش هم شک کرد. او دستور سرپوش گذاشتن بر ماجرا را داد، به نهادهای قضایی فشار آورد و سعی کرد از قدرت ریاستجمهوری برای محافظت از خودش استفاده کند. این بحران، دولت او را کاملاً درگیر خود کرد و اعتماد عمومی را بهشدت از بین برد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/04/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب ریچارد نیکسون