خلاصه کتاب رخت های چرک
امتیاز دهید
چرا بزرگسالان مبتلا به ADHD اینقدر احساس شرمساری میکنند و ما چگونه میتوانیم به آنها کمک کنیم
خلاصه کتاب «رختهای چرک» (Dirty Laundry) فشرده شده اثر مشترک «ریچارد پینک» (Richard Pink) و «روکسان امری» (Roxanne Emery)، زوجی بریتانیایی است که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است. این کتاب صمیمانه و تاثیرگذار روایتی واقعی از زندگی مشترک یک زوج است که یکی از آنها با اختلال بیشفعالی و کمبود توجه (ADHD) زندگی میکند.
روکسان، که در ۳۶ سالگی تشخیص ADHD میگیرد، با صداقت خیرهکنندهای از سالها زندگی با چالشهای ناشناخته این اختلال میگوید؛ از احساس شرم مزمن، ناتوانی در انجام کارهای روزمره، و تلاشهای بیپایان برای رسیدن به استانداردهایی که جامعه تعیین کرده است. در مقابل، ریچارد از دیدگاه همسری سخن میگوید که ناگهان با واقعیت زندگی کنار فردی با ADHD روبرو شده و باید درک جدیدی از روابط، مسئولیتها و عشق پیدا کند.
بخشی از کتاب رختهای چرک:
«سلام، من روکس هستم، همسری که با ADHD زندگی میکند! از اینکه فرصت گفتگو با شما را دارم بسیار خوشحالم. قبل از هر چیز، یادآوری میکنم که لباسها را از خشککن بیرون بیاورید. حالا اجازه دهید ادامه صحبتهای ریچ را پی بگیرم و توضیح دهم چرا افرادی که داستان ما را میشنوند، گاهی به گریه میافتند.
دلیلش احساس شرم است! همان شرمی که تمام عمرم با آن دست و پنجه نرم کردم تا اینکه در ۳۶ سالگی تشخیص ADHD گرفتم. پس از آن، با جامعهای شگفتانگیز از افرادی مثل خودم آشنا شدم. هرگز فراموش نمیکنم اولین باری که یک ویدیو درباره «علائم ADHD» در تیکتاک دیدم، چه حسی داشتم. ناگهان اشکهایم سرازیر شد، چون برای نخستین بار در زندگی، کسی دیگر داشت از همان مشکلات عجیب و دشواریهایی حرف میزد که من تجربه کرده بودم. آن لحظه با خودم گفتم: «خدای من، پس فقط من نیستم.»
زندگی با ADHD تشخیص داده نشده سالها مرا در حس شکست غوطهور کرد. همیشه گرفتار کشمکشی دائمی بودم: از یک طرف اشتیاق شدیدی برای رسیدن به پتانسیل «کودک با استعداد» داشتم، و از طرف دیگر با شرم عمیقی دست و پنجه نرم میکردم چون در انجام کارهای ساده مثل مرتب کردن تخت، شستن لباسها یا مدیریت امور مالیام ناتوان بودم. وقتی سالها با این احساس شکست زندگی میکنید، اعتماد به نفستان به پایینترین حد ممکن میرسد. ناامیدی عمیقی شکل میگیرد از اینکه هر چقدر هم تلاش کنید، نمیتوانید زندگیتان را کنترل کنید. در خانواده به چشم گوسفند سیاه، فرد شکستخورده، کسی که همیشه نیمهکاره رها میکند، دیر میرسد و هرگز موفق نمیشود، دیده میشوید. کمکم به فردی تبدیل میشوید که از خودش شرمنده است.»
خلاصه کتاب «رختهای چرک» (Dirty Laundry) فشرده شده اثر مشترک «ریچارد پینک» (Richard Pink) و «روکسان امری» (Roxanne Emery)، زوجی بریتانیایی است که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است. این کتاب صمیمانه و تاثیرگذار روایتی واقعی از زندگی مشترک یک زوج است که یکی از آنها با اختلال بیشفعالی و کمبود توجه (ADHD) زندگی میکند.
روکسان، که در ۳۶ سالگی تشخیص ADHD میگیرد، با صداقت خیرهکنندهای از سالها زندگی با چالشهای ناشناخته این اختلال میگوید؛ از احساس شرم مزمن، ناتوانی در انجام کارهای روزمره، و تلاشهای بیپایان برای رسیدن به استانداردهایی که جامعه تعیین کرده است. در مقابل، ریچارد از دیدگاه همسری سخن میگوید که ناگهان با واقعیت زندگی کنار فردی با ADHD روبرو شده و باید درک جدیدی از روابط، مسئولیتها و عشق پیدا کند.
بخشی از کتاب رختهای چرک:
«سلام، من روکس هستم، همسری که با ADHD زندگی میکند! از اینکه فرصت گفتگو با شما را دارم بسیار خوشحالم. قبل از هر چیز، یادآوری میکنم که لباسها را از خشککن بیرون بیاورید. حالا اجازه دهید ادامه صحبتهای ریچ را پی بگیرم و توضیح دهم چرا افرادی که داستان ما را میشنوند، گاهی به گریه میافتند.
دلیلش احساس شرم است! همان شرمی که تمام عمرم با آن دست و پنجه نرم کردم تا اینکه در ۳۶ سالگی تشخیص ADHD گرفتم. پس از آن، با جامعهای شگفتانگیز از افرادی مثل خودم آشنا شدم. هرگز فراموش نمیکنم اولین باری که یک ویدیو درباره «علائم ADHD» در تیکتاک دیدم، چه حسی داشتم. ناگهان اشکهایم سرازیر شد، چون برای نخستین بار در زندگی، کسی دیگر داشت از همان مشکلات عجیب و دشواریهایی حرف میزد که من تجربه کرده بودم. آن لحظه با خودم گفتم: «خدای من، پس فقط من نیستم.»
زندگی با ADHD تشخیص داده نشده سالها مرا در حس شکست غوطهور کرد. همیشه گرفتار کشمکشی دائمی بودم: از یک طرف اشتیاق شدیدی برای رسیدن به پتانسیل «کودک با استعداد» داشتم، و از طرف دیگر با شرم عمیقی دست و پنجه نرم میکردم چون در انجام کارهای ساده مثل مرتب کردن تخت، شستن لباسها یا مدیریت امور مالیام ناتوان بودم. وقتی سالها با این احساس شکست زندگی میکنید، اعتماد به نفستان به پایینترین حد ممکن میرسد. ناامیدی عمیقی شکل میگیرد از اینکه هر چقدر هم تلاش کنید، نمیتوانید زندگیتان را کنترل کنید. در خانواده به چشم گوسفند سیاه، فرد شکستخورده، کسی که همیشه نیمهکاره رها میکند، دیر میرسد و هرگز موفق نمیشود، دیده میشوید. کمکم به فردی تبدیل میشوید که از خودش شرمنده است.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/02/28
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب رخت های چرک