خلاصه کتاب آنفولانزای بزرگ
نویسنده:
جان ام. بری
امتیاز دهید
روایت مرگبارترین همهگیری تاریخ بشر
خلاصه کتاب «آنفولانزای بزرگ» (The Great Influenza) گذریست کوتاه بر اثر غمانگیز «جان ام. بری» (John M. Barry)، نویسنده و تاریخنگار آمریکایی که در سال ۲۰۰۴ نوشته و منتشر شد.
این کتاب روایتی جامع و دقیق از همهگیری آنفولانزای اسپانیایی در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۱۹ ارائه میدهد؛ فاجعهای که بیش از ۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشید. بری در این اثر، علاوه بر بررسی خود بیماری، به تحولات علم پزشکی مدرن، تلاشهای دانشمندان برای مقابله با ویروس، و تاثیرات سیاسی و اجتماعی این همهگیری میپردازد. او با مهارت خاصی، داستانهای انسانی را با دادههای علمی و تاریخی درهم میآمیزد تا تصویری زنده و چندبعدی از این فاجعه ارائه دهد. کتاب همچنین درسهای ارزشمندی برای مواجهه با همهگیریهای آینده به ما میآموزد و نشان میدهد که چگونه واکنشهای سیاستمداران، رفتار مردم و پیشرفت علم، همگی در سرنوشت یک بحران بهداشتی نقش دارند.
بخشی از کتاب آنفولانزای بزرگ:
«در پاییز سال ۱۹۱۸، در حالی که جنگ جهانی اول به پایان خود نزدیک میشد، دشمنی مرگبارتر و بیرحمتر از هر سلاحی که در میدان نبرد به کار گرفته شده بود، در سراسر جهان پخش شد. این دشمن نامرئی، ویروسی بود که چنان با سرعت و شدتی گسترش یافت که در برخی موارد، افراد سالم صبح از خانه بیرون میرفتند و تا شب در تابوت برمیگشتند. در فیلادلفیا، تنها در یک هفته، بیش از ۴,۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادند! رقمی که از تلفات بسیاری از نبردهای جنگ بیشتر بود. مقامات شهر، ناتوان از جمعآوری تمام اجساد، ناچار به کندن گورهای دستهجمعی با بیل مکانیکی شدند. بیمارستانها چنان مملو از بیمار بودند که بیماران روی زمین و در راهروها میخوابیدند. کمبود پرستار به حدی بود که خانوادههای بیماران، خود مجبور به پرستاری از عزیزانشان در بیمارستانها میشدند، و گاهی در این فرایند، خود نیز بیمار میشدند. پزشکان که ساعتها بدون استراحت کار میکردند، میدیدند که بیماران جوان و سالم، با پوستی که به دلیل کمبود اکسیژن به رنگ آبی تیره درآمده بود، در حالی که از گوش و بینیشان خون جاری بود، جان میدادند. آنها با ناامیدی میدیدند که هیچ درمانی - نه آسپرین، نه الکل، نه استراحت در بستر - قادر به متوقف کردن مرگ نیست.
در میان این هرج و مرج، واکنش مقامات دولتی و بهداشتی اغلب موجب وخیمتر شدن اوضاع میشد. در زمانی که کشور در گیر و دار جنگ بود، رهبران سیاسی نگران بودند که اخبار مربوط به این بیماری باعث تضعیف روحیه مردم شود. ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، حتی یک بار هم در جمع عموم درباره این همهگیری صحبت نکرد. روزنامهها، تحت فشار دولت فدرال، خطر را کوچک جلوه میدادند یا آن را نادیده میگرفتند. در فیلادلفیا، علیرغم هشدارهای متخصصان بهداشت، مقامات شهری اجازه دادند یک رژه بزرگ برای فروش اوراق قرضه جنگی برگزار شود! رویدادی که به یک فاجعه بهداشتی منجر شد، زیرا ویروس در میان جمعیت انبوه به سرعت گسترش یافت. در سراسر کشور، پزشکان و متخصصان بهداشت که به دنبال راهی برای مقابله با این بیماری ناشناخته بودند، اغلب با بیتوجهی یا حتی تمسخر مقامات مواجه میشدند. در این میان، مردم عادی، رها شده در میان دریایی از اطلاعات نادرست و کمبود رهبری، به شایعات و درمانهای خانگی روی میآوردند؛ از پوشیدن کیسههای حاوی کافور گرفته تا مصرف مقادیر زیاد سیر. ترس، اغلب به اندازه خود بیماری، ویرانگر بود. همسایگان از کمک به یکدیگر خودداری میکردند، بیماران رها میشدند، و در برخی موارد، اعضای خانواده از ترس ابتلا، بیماران خود را ترک میکردند.»
خلاصه کتاب «آنفولانزای بزرگ» (The Great Influenza) گذریست کوتاه بر اثر غمانگیز «جان ام. بری» (John M. Barry)، نویسنده و تاریخنگار آمریکایی که در سال ۲۰۰۴ نوشته و منتشر شد.
این کتاب روایتی جامع و دقیق از همهگیری آنفولانزای اسپانیایی در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۱۹ ارائه میدهد؛ فاجعهای که بیش از ۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشید. بری در این اثر، علاوه بر بررسی خود بیماری، به تحولات علم پزشکی مدرن، تلاشهای دانشمندان برای مقابله با ویروس، و تاثیرات سیاسی و اجتماعی این همهگیری میپردازد. او با مهارت خاصی، داستانهای انسانی را با دادههای علمی و تاریخی درهم میآمیزد تا تصویری زنده و چندبعدی از این فاجعه ارائه دهد. کتاب همچنین درسهای ارزشمندی برای مواجهه با همهگیریهای آینده به ما میآموزد و نشان میدهد که چگونه واکنشهای سیاستمداران، رفتار مردم و پیشرفت علم، همگی در سرنوشت یک بحران بهداشتی نقش دارند.
بخشی از کتاب آنفولانزای بزرگ:
«در پاییز سال ۱۹۱۸، در حالی که جنگ جهانی اول به پایان خود نزدیک میشد، دشمنی مرگبارتر و بیرحمتر از هر سلاحی که در میدان نبرد به کار گرفته شده بود، در سراسر جهان پخش شد. این دشمن نامرئی، ویروسی بود که چنان با سرعت و شدتی گسترش یافت که در برخی موارد، افراد سالم صبح از خانه بیرون میرفتند و تا شب در تابوت برمیگشتند. در فیلادلفیا، تنها در یک هفته، بیش از ۴,۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادند! رقمی که از تلفات بسیاری از نبردهای جنگ بیشتر بود. مقامات شهر، ناتوان از جمعآوری تمام اجساد، ناچار به کندن گورهای دستهجمعی با بیل مکانیکی شدند. بیمارستانها چنان مملو از بیمار بودند که بیماران روی زمین و در راهروها میخوابیدند. کمبود پرستار به حدی بود که خانوادههای بیماران، خود مجبور به پرستاری از عزیزانشان در بیمارستانها میشدند، و گاهی در این فرایند، خود نیز بیمار میشدند. پزشکان که ساعتها بدون استراحت کار میکردند، میدیدند که بیماران جوان و سالم، با پوستی که به دلیل کمبود اکسیژن به رنگ آبی تیره درآمده بود، در حالی که از گوش و بینیشان خون جاری بود، جان میدادند. آنها با ناامیدی میدیدند که هیچ درمانی - نه آسپرین، نه الکل، نه استراحت در بستر - قادر به متوقف کردن مرگ نیست.
در میان این هرج و مرج، واکنش مقامات دولتی و بهداشتی اغلب موجب وخیمتر شدن اوضاع میشد. در زمانی که کشور در گیر و دار جنگ بود، رهبران سیاسی نگران بودند که اخبار مربوط به این بیماری باعث تضعیف روحیه مردم شود. ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، حتی یک بار هم در جمع عموم درباره این همهگیری صحبت نکرد. روزنامهها، تحت فشار دولت فدرال، خطر را کوچک جلوه میدادند یا آن را نادیده میگرفتند. در فیلادلفیا، علیرغم هشدارهای متخصصان بهداشت، مقامات شهری اجازه دادند یک رژه بزرگ برای فروش اوراق قرضه جنگی برگزار شود! رویدادی که به یک فاجعه بهداشتی منجر شد، زیرا ویروس در میان جمعیت انبوه به سرعت گسترش یافت. در سراسر کشور، پزشکان و متخصصان بهداشت که به دنبال راهی برای مقابله با این بیماری ناشناخته بودند، اغلب با بیتوجهی یا حتی تمسخر مقامات مواجه میشدند. در این میان، مردم عادی، رها شده در میان دریایی از اطلاعات نادرست و کمبود رهبری، به شایعات و درمانهای خانگی روی میآوردند؛ از پوشیدن کیسههای حاوی کافور گرفته تا مصرف مقادیر زیاد سیر. ترس، اغلب به اندازه خود بیماری، ویرانگر بود. همسایگان از کمک به یکدیگر خودداری میکردند، بیماران رها میشدند، و در برخی موارد، اعضای خانواده از ترس ابتلا، بیماران خود را ترک میکردند.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1404/02/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب آنفولانزای بزرگ