جنگ و زندگی
نویسنده:
ایوان گئورگی یویچ
مترجم:
هوشنگ طغرائی
امتیاز دهید
از متن کتاب:
نو عروس و تازه داماد در هفته آخر مرخصی گریگوری، در باغ درخانه گلی پستی که گالینا درونش را سفید کرده، گلدانهای گل قرار داده و از علفهای دبش پوشانده بود می خوابیدند. تنها و بدون سالخوردگان آزادتر بود اگر چه مادرزن و پدرزن سعی داشتند داماد را از هر جهت خشنود و راضی سازند معذلک... با همه این دو هفته اول مرخصی آنها عجالتاً به آن خانه گلی نقل مکان نکردند. با اینکه گریگوری گاهی خود را بمثابه شوهری در صحنه احساس می کرد که باید نقش شوهری موقر را ایفا نماید. گالینا هم که ناچار بود خودداری کند و اظهار مهر و محبت نسبت به شوهرش را پنهان دارد، احساس ناراحتی می کرد.
امروز گریگوری زودتر از خواب بیدار شد پس از دومین غوغولوغوی خروسها که دوستانه از آنسوی دهکده بدینسوی آن مبادله بانگ می کردند، او سعی داشت بخوابد اما بلبلان مضطربش می ساختند. از روی آواز آنها تشخیص داد که باید دو تا باشند یکی درست بر بالای خانه گلی در بین انبوه شاخه های بید کهنسالی مخفی شده با آهنگ ظریفی چهچه می زد و آن دیگری نوای سحر آمیزش را در باغ مجاور سر داده بود...
نو عروس و تازه داماد در هفته آخر مرخصی گریگوری، در باغ درخانه گلی پستی که گالینا درونش را سفید کرده، گلدانهای گل قرار داده و از علفهای دبش پوشانده بود می خوابیدند. تنها و بدون سالخوردگان آزادتر بود اگر چه مادرزن و پدرزن سعی داشتند داماد را از هر جهت خشنود و راضی سازند معذلک... با همه این دو هفته اول مرخصی آنها عجالتاً به آن خانه گلی نقل مکان نکردند. با اینکه گریگوری گاهی خود را بمثابه شوهری در صحنه احساس می کرد که باید نقش شوهری موقر را ایفا نماید. گالینا هم که ناچار بود خودداری کند و اظهار مهر و محبت نسبت به شوهرش را پنهان دارد، احساس ناراحتی می کرد.
امروز گریگوری زودتر از خواب بیدار شد پس از دومین غوغولوغوی خروسها که دوستانه از آنسوی دهکده بدینسوی آن مبادله بانگ می کردند، او سعی داشت بخوابد اما بلبلان مضطربش می ساختند. از روی آواز آنها تشخیص داد که باید دو تا باشند یکی درست بر بالای خانه گلی در بین انبوه شاخه های بید کهنسالی مخفی شده با آهنگ ظریفی چهچه می زد و آن دیگری نوای سحر آمیزش را در باغ مجاور سر داده بود...
آپلود شده توسط:
ملا ممدجان
1404/01/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جنگ و زندگی