بنیاد مطالعات ایران، برنامه تاریخ شفاهی: کامبیز آتابای
نویسنده:
احمد قریشی
امتیاز دهید
برگرفته از متن کتاب:
نوار شماره یک مصاحبه با آتابای
(ما با) آقای آتابای در نیویورک، ۶ ژوئن ۱۹۸۲، مصاحبه کننده: احمد قریشی
جناب آقای آتابای می خواستم خواهش کنم اگر امکان دارد یک مقدمه ای از شرح حال خودتان بفرمایید اول!
- من آقای قریشی، من در سال هزار و نهصد و هشتاد و دو در تهران بودم، ولی تولدم در خود تهران است. فامیلمان چون در خانواده سلطنت از زمان ناصرالدین شاه جدم بودش و آنها چون علاقه به اسب و اینها داشتند، جزو نواب اصطبل سلطنتی بودم. این همین طور به ترتیب اگر خاطرتان باشد در زمان قدیم ارث می رسید به بچه هایشان و همین طور بودند تا زمان مظفر الدین شاه که پدر من بود و جزو نواب اصطبل بود.
بعد از او احمد شاهی بود، محمد علی شاه بود که ایشان داخل دربار بودند ولی مد نظر نبودند. چون نوکرهای مظفرالدین شاه را قبول نکرده بودند ولیعهد. و بودند تا زمان احمد شاه باز هم به سمت نواب اصطبل بودند و سمت ریاستی داشتند و (...) ورامین هم جزو آن بود در زمان احمد شاه. بنده هم به همان مناسبت حب روی علاقه ای که پدرم به اسب و اینها داشت، خودم هم شخصاً به اسب علاقه داشتم، از همان سن ۶ سالگی و ۷ سالگی سوار اسب بودم تا زمان کودتا. البته در موقع کودتا من جزو دستگاه محمد حسن میرزا بودم، یعنی به عنوان رئیس اصطبل محمد حسن میرزا در خدمتش بودم ولی پدر من رفته بود به آذربایجان...
نوار شماره یک مصاحبه با آتابای
(ما با) آقای آتابای در نیویورک، ۶ ژوئن ۱۹۸۲، مصاحبه کننده: احمد قریشی
جناب آقای آتابای می خواستم خواهش کنم اگر امکان دارد یک مقدمه ای از شرح حال خودتان بفرمایید اول!
- من آقای قریشی، من در سال هزار و نهصد و هشتاد و دو در تهران بودم، ولی تولدم در خود تهران است. فامیلمان چون در خانواده سلطنت از زمان ناصرالدین شاه جدم بودش و آنها چون علاقه به اسب و اینها داشتند، جزو نواب اصطبل سلطنتی بودم. این همین طور به ترتیب اگر خاطرتان باشد در زمان قدیم ارث می رسید به بچه هایشان و همین طور بودند تا زمان مظفر الدین شاه که پدر من بود و جزو نواب اصطبل بود.
بعد از او احمد شاهی بود، محمد علی شاه بود که ایشان داخل دربار بودند ولی مد نظر نبودند. چون نوکرهای مظفرالدین شاه را قبول نکرده بودند ولیعهد. و بودند تا زمان احمد شاه باز هم به سمت نواب اصطبل بودند و سمت ریاستی داشتند و (...) ورامین هم جزو آن بود در زمان احمد شاه. بنده هم به همان مناسبت حب روی علاقه ای که پدرم به اسب و اینها داشت، خودم هم شخصاً به اسب علاقه داشتم، از همان سن ۶ سالگی و ۷ سالگی سوار اسب بودم تا زمان کودتا. البته در موقع کودتا من جزو دستگاه محمد حسن میرزا بودم، یعنی به عنوان رئیس اصطبل محمد حسن میرزا در خدمتش بودم ولی پدر من رفته بود به آذربایجان...
آپلود شده توسط:
souba
1403/11/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بنیاد مطالعات ایران، برنامه تاریخ شفاهی: کامبیز آتابای