خلاصه کتاب رساله ای درباره طبیعت انسان
نویسنده:
دیوید هیوم
امتیاز دهید
کاوش در ریشههای خرد انسانی
خلاصه کتاب «رسالهای درباره طبیعت انسان» (A Treatise of Human Nature) مروریست اجمالی بر یکی از آثار مهم و بنیادی در تاریخ فلسفه است که توسط فیلسوف اسکاتلندی «دیوید هیوم» (David Hume) نوشته و در سال ۱۷۳۹ منتشر شد. هیوم در این اثر تلاش کرده است تا طبیعت انسان را از زاویهای علمی و تجربی بررسی کند و به پرسشهای اساسی درباره منبع دانش، احساسات، اراده و اخلاق بپردازد. او بر این باور بود که هیچیک از مفاهیم انسانی بدون تجربه مستقیم قابل شناخت نیستند و بنابراین نظریات او به شدت بر مبنای تجربهگرایی استوار است. این کتاب بهعنوان یکی از مهمترین آثار در زمینه روانشناسی، فلسفه اخلاق و معرفتشناسی شناخته میشود.
بخشی از کتاب رسالهای درباره طبیعت انسان:
«هیچ چیزی بهطور واضحتر از این نیست که هیچ تصوری در ذهن ما بدون پیشینه حسی نمیتواند ایجاد شود. هرچند ممکن است ذهن ما قادر به ترکیب و تحلیل جزئیات به شیوههای پیچیده باشد، اما همواره اساس تمامی آنچه که میاندیشیم و تصور میکنیم، تجربه حسی است. این امر نه تنها در مورد تصورات ذهنی بهتنهایی، بلکه در مورد تصورات متافیزیکی نیز صادق است. بهعنوان مثال، هنگامی که ما از وجود خداوند یا از مسائل اخلاقی صحبت میکنیم، هرچند که ممکن است گمان کنیم اینها مفاهیمی عقلانی و مستقل از تجربیات حسی هستند، اما در واقع تمامی این مفاهیم در نهایت بازگشتی به تجربههای حسی و اجتماعی ما دارند.
عقل بهطور ذاتی قادر به ایجاد مفاهیم یا تصورات جدید نیست؛ بلکه تنها میتواند تصورات موجود را به روشهای مختلف ترکیب کند و درنتیجه ترکیبهای جدیدی را شکل دهد. به همین دلیل، هیچیک از آنچه که در ذهن ما بهعنوان حقیقت یا واقعیت شناخته میشود، نمیتواند مستقل از تجربه باشد. اگر چه عقل میتواند بر اساس تجربیات حسی، استنتاجهای منطقی انجام دهد، اما این استنتاجها نیز بهطور حتم از تجربیات گذشته بهعنوان مبنا بهرهبرداری میکنند و بدینترتیب، همهچیز در نهایت به تجربه حسی انسان برمیگردد.»
خلاصه کتاب «رسالهای درباره طبیعت انسان» (A Treatise of Human Nature) مروریست اجمالی بر یکی از آثار مهم و بنیادی در تاریخ فلسفه است که توسط فیلسوف اسکاتلندی «دیوید هیوم» (David Hume) نوشته و در سال ۱۷۳۹ منتشر شد. هیوم در این اثر تلاش کرده است تا طبیعت انسان را از زاویهای علمی و تجربی بررسی کند و به پرسشهای اساسی درباره منبع دانش، احساسات، اراده و اخلاق بپردازد. او بر این باور بود که هیچیک از مفاهیم انسانی بدون تجربه مستقیم قابل شناخت نیستند و بنابراین نظریات او به شدت بر مبنای تجربهگرایی استوار است. این کتاب بهعنوان یکی از مهمترین آثار در زمینه روانشناسی، فلسفه اخلاق و معرفتشناسی شناخته میشود.
بخشی از کتاب رسالهای درباره طبیعت انسان:
«هیچ چیزی بهطور واضحتر از این نیست که هیچ تصوری در ذهن ما بدون پیشینه حسی نمیتواند ایجاد شود. هرچند ممکن است ذهن ما قادر به ترکیب و تحلیل جزئیات به شیوههای پیچیده باشد، اما همواره اساس تمامی آنچه که میاندیشیم و تصور میکنیم، تجربه حسی است. این امر نه تنها در مورد تصورات ذهنی بهتنهایی، بلکه در مورد تصورات متافیزیکی نیز صادق است. بهعنوان مثال، هنگامی که ما از وجود خداوند یا از مسائل اخلاقی صحبت میکنیم، هرچند که ممکن است گمان کنیم اینها مفاهیمی عقلانی و مستقل از تجربیات حسی هستند، اما در واقع تمامی این مفاهیم در نهایت بازگشتی به تجربههای حسی و اجتماعی ما دارند.
عقل بهطور ذاتی قادر به ایجاد مفاهیم یا تصورات جدید نیست؛ بلکه تنها میتواند تصورات موجود را به روشهای مختلف ترکیب کند و درنتیجه ترکیبهای جدیدی را شکل دهد. به همین دلیل، هیچیک از آنچه که در ذهن ما بهعنوان حقیقت یا واقعیت شناخته میشود، نمیتواند مستقل از تجربه باشد. اگر چه عقل میتواند بر اساس تجربیات حسی، استنتاجهای منطقی انجام دهد، اما این استنتاجها نیز بهطور حتم از تجربیات گذشته بهعنوان مبنا بهرهبرداری میکنند و بدینترتیب، همهچیز در نهایت به تجربه حسی انسان برمیگردد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/11/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب رساله ای درباره طبیعت انسان