در نهایت جمله آغاز است عشق: مجموعه شعر
نویسنده:
فریدون فرخزاد
امتیاز دهید
گفتار نویسنده:
خجالت می کشم که چاپ اول کتابم در لس آنجلس منتشر می شود. اینجا شهر نیست. جنگل است. شوره زار است. کویر است و مرداب است و بوی تعفن آن جهان را پر کرده است. شاید کتاب من، نسیم معطری باشد به مشامهای خسته از خیانت و جنایت.
باشد که این روزگار ننگین بسر آید. به کشورم باز گردم و در سایه زبان زیبای فارسی و در کنار انسانهائی که در این روزگار بیکسی، کس و کار یکدیگر بوده اند، برای ساختن ایران قدم بردارم و از یاد ببرم که لس آنجلس خود شعبه می بود از فجیع ترین جوامع بشری و درندگان این شهر که خود را به زیور روزنامه و مجله و رادیو تلویزیون آراسته بودند، هزاران بار کثیف تر بودند از پاسدارانی که از روی فقر و یا جهالت و یا عدم وجود فرهنگ به میلیونها مردم ایران در داخل کشور ظلمها می کردند.
باشد که روزگار ظلم نیز بسر آید و آفتاب برآید و حقیقت در چهره مردم بدرخشد و عشق آن سپیده دمی گردد که بسوی آن گام برمی داریم. من با عشق بدنیا آمده ام. با عشق زندگی کرده ام و با عشق نیز از دنیا می روم تا آن چیزی که از من باقی می ماند فقط عشق باشد.
خجالت می کشم که چاپ اول کتابم در لس آنجلس منتشر می شود. اینجا شهر نیست. جنگل است. شوره زار است. کویر است و مرداب است و بوی تعفن آن جهان را پر کرده است. شاید کتاب من، نسیم معطری باشد به مشامهای خسته از خیانت و جنایت.
باشد که این روزگار ننگین بسر آید. به کشورم باز گردم و در سایه زبان زیبای فارسی و در کنار انسانهائی که در این روزگار بیکسی، کس و کار یکدیگر بوده اند، برای ساختن ایران قدم بردارم و از یاد ببرم که لس آنجلس خود شعبه می بود از فجیع ترین جوامع بشری و درندگان این شهر که خود را به زیور روزنامه و مجله و رادیو تلویزیون آراسته بودند، هزاران بار کثیف تر بودند از پاسدارانی که از روی فقر و یا جهالت و یا عدم وجود فرهنگ به میلیونها مردم ایران در داخل کشور ظلمها می کردند.
باشد که روزگار ظلم نیز بسر آید و آفتاب برآید و حقیقت در چهره مردم بدرخشد و عشق آن سپیده دمی گردد که بسوی آن گام برمی داریم. من با عشق بدنیا آمده ام. با عشق زندگی کرده ام و با عشق نیز از دنیا می روم تا آن چیزی که از من باقی می ماند فقط عشق باشد.
آپلود شده توسط:
ساری گلین
1403/11/03
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در نهایت جمله آغاز است عشق: مجموعه شعر