خلاصه کتاب نقد عقل محض
نویسنده:
امانوئل کانت
امتیاز دهید
معرفی کتاب نقد عقل محض:
خلاصه کتاب «نقد عقل محض» (Critique of Pure Reason) گذریست کوتاه بر اثر بدیع «ایمانوئل کانت» (Immanuel Kant)، فیلسوف برجسته آلمانی که در سال ۱۷۸۱ منتشر شد. این کتاب که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار فلسفی تاریخ شناخته میشود، حاصل بیش از ده سال تفکر و تامل کانت است و انقلابی در فلسفه غرب به پا کرد.
در این اثر، کانت به بررسی ماهیت و محدودیتهای شناخت انسانی میپردازد. او با طرح پرسشهای بنیادین درباره امکان معرفت پیشینی (معرفت مستقل از تجربه) و چگونگی شکلگیری شناخت، سنتز جدیدی میان عقلگرایی و تجربهگرایی ارائه میدهد. کانت در این کتاب نشان میدهد که چگونه ذهن انسان با ساختارهای پیشینی خود (مانند زمان، مکان و مقولات فاهمه) در شکلگیری تجربه و شناخت نقش فعال دارد.
بخشی از متن کتاب نقد عقل محض:
«تردیدی نیست که هر معرفت ما با تجربه آغاز میشود. زیرا قوای شناختی ما چگونه میتوانند به فعالیت برانگیخته شوند مگر به واسطه اشیائی که از یک سو حواس ما را متاثر میسازند و از سوی دیگر خود موجب تصورات در ما میشوند، فعالیت فاهمه ما را برای مقایسه این تصورات، پیوند یا جدا ساختن آنها برمیانگیزند و به این ترتیب، ماده خام تاثرات حسی را به معرفت اشیاء که آن را تجربه مینامیم، تبدیل میکنند؟ از این رو، از لحاظ زمانی هیچ معرفتی در ما پیش از تجربه وجود ندارد و همه معارف ما با تجربه آغاز میشود. اما گرچه همه معرفت ما با تجربه آغاز میشود، از این نتیجه نمیشود که همه آن از تجربه ناشی میشود. زیرا کاملاً ممکن است که حتی معرفت تجربی ما مرکب باشد از آنچه از طریق تاثرات حسی دریافت میکنیم و آنچه قوه شناخت ما از خود و به انگیزه این تاثرات حسی پدید میآورد.
ما میخواهیم اکنون به گونهای نظاممند و با دقت بیشتر به بررسی این معرفت پیشینی بپردازیم که عقل در جستجوی آن است. عقل محض، یعنی آن قوهای که اصول شناخت پیشینی را در اختیار مینهد، خود در بردارنده اصول است که به وسیله آنها ما میتوانیم چیزی را به نحو پیشینی بشناسیم و یا دستکم چنین میپنداریم. سازمان یافتن این اصول میتواند فیزیولوژی عقل محض نامیده شود. اما دو چیز وجود دارد که امکان چنین فیزیولوژی عقل محض را فراهم میآورد: نخست آنکه این اصول باید پیشینی باشند؛ زیرا اگر تجربی باشند، فیزیولوژی صرفاً تجربی خواهد بود و نه عقلی. دوم آنکه این اصول باید به شناخت نظری تعلق داشته باشند، نه عملی؛ زیرا در غیر این صورت به حوزه اخلاق تعلق خواهند داشت نه به فیزیولوژی عقل محض.»
خلاصه کتاب «نقد عقل محض» (Critique of Pure Reason) گذریست کوتاه بر اثر بدیع «ایمانوئل کانت» (Immanuel Kant)، فیلسوف برجسته آلمانی که در سال ۱۷۸۱ منتشر شد. این کتاب که به عنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار فلسفی تاریخ شناخته میشود، حاصل بیش از ده سال تفکر و تامل کانت است و انقلابی در فلسفه غرب به پا کرد.
در این اثر، کانت به بررسی ماهیت و محدودیتهای شناخت انسانی میپردازد. او با طرح پرسشهای بنیادین درباره امکان معرفت پیشینی (معرفت مستقل از تجربه) و چگونگی شکلگیری شناخت، سنتز جدیدی میان عقلگرایی و تجربهگرایی ارائه میدهد. کانت در این کتاب نشان میدهد که چگونه ذهن انسان با ساختارهای پیشینی خود (مانند زمان، مکان و مقولات فاهمه) در شکلگیری تجربه و شناخت نقش فعال دارد.
بخشی از متن کتاب نقد عقل محض:
«تردیدی نیست که هر معرفت ما با تجربه آغاز میشود. زیرا قوای شناختی ما چگونه میتوانند به فعالیت برانگیخته شوند مگر به واسطه اشیائی که از یک سو حواس ما را متاثر میسازند و از سوی دیگر خود موجب تصورات در ما میشوند، فعالیت فاهمه ما را برای مقایسه این تصورات، پیوند یا جدا ساختن آنها برمیانگیزند و به این ترتیب، ماده خام تاثرات حسی را به معرفت اشیاء که آن را تجربه مینامیم، تبدیل میکنند؟ از این رو، از لحاظ زمانی هیچ معرفتی در ما پیش از تجربه وجود ندارد و همه معارف ما با تجربه آغاز میشود. اما گرچه همه معرفت ما با تجربه آغاز میشود، از این نتیجه نمیشود که همه آن از تجربه ناشی میشود. زیرا کاملاً ممکن است که حتی معرفت تجربی ما مرکب باشد از آنچه از طریق تاثرات حسی دریافت میکنیم و آنچه قوه شناخت ما از خود و به انگیزه این تاثرات حسی پدید میآورد.
ما میخواهیم اکنون به گونهای نظاممند و با دقت بیشتر به بررسی این معرفت پیشینی بپردازیم که عقل در جستجوی آن است. عقل محض، یعنی آن قوهای که اصول شناخت پیشینی را در اختیار مینهد، خود در بردارنده اصول است که به وسیله آنها ما میتوانیم چیزی را به نحو پیشینی بشناسیم و یا دستکم چنین میپنداریم. سازمان یافتن این اصول میتواند فیزیولوژی عقل محض نامیده شود. اما دو چیز وجود دارد که امکان چنین فیزیولوژی عقل محض را فراهم میآورد: نخست آنکه این اصول باید پیشینی باشند؛ زیرا اگر تجربی باشند، فیزیولوژی صرفاً تجربی خواهد بود و نه عقلی. دوم آنکه این اصول باید به شناخت نظری تعلق داشته باشند، نه عملی؛ زیرا در غیر این صورت به حوزه اخلاق تعلق خواهند داشت نه به فیزیولوژی عقل محض.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/11/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب نقد عقل محض