دلقک
نویسنده:
ویکتور هوگو
مترجم:
حمید عنایت بخش
امتیاز دهید
از متن کتاب:
جشن شبانه باشکوهی در قصر سلطنتی لوور پاریس برقرار بود و تالارهای باشکوه آن مملو از مردان و زنانی که مزین به زینت آلات مختلف عصر بودند.
نور تند، موسیقی، رقص و قهقه خنده حاضرین بر مجلس حالت بخصوصی داده بود. خدمه با سینی های طلائی و ظروف غذای زرنشان به اینسو و آنسوی می بردند... دسته های شاد و خندان از زنان و مردان اشرافی می آمدند و می رفتند. تاریکی شب به سپیدی می گرائید و اتمام جشن را خبر می داد. افراط در خوردن مشروبات و غذاها همه را مست کرده بود و بی بندو باری عجیبی بر حاضرین مسلط شده بود. سبک معماری و تزئین تالار به سلیقه رنسانس بود. در جمع حاضرین در گوشه تالار مقتدرترین و بزرگترین شخصیت فرانسه یعنی «فرانسوا»ی اول، شاه فرانسه با یکی از درباریان که علامات شادی از چشمانش هویدا بود، ایستاده و با قهقه با هم صحبت می کردند.
شاه بدوست خود کنت دولاتور لاندری می گوید:
می خواهم این واقعه را تا آخر دنبال کنم، ببینم چه می شود...
جشن شبانه باشکوهی در قصر سلطنتی لوور پاریس برقرار بود و تالارهای باشکوه آن مملو از مردان و زنانی که مزین به زینت آلات مختلف عصر بودند.
نور تند، موسیقی، رقص و قهقه خنده حاضرین بر مجلس حالت بخصوصی داده بود. خدمه با سینی های طلائی و ظروف غذای زرنشان به اینسو و آنسوی می بردند... دسته های شاد و خندان از زنان و مردان اشرافی می آمدند و می رفتند. تاریکی شب به سپیدی می گرائید و اتمام جشن را خبر می داد. افراط در خوردن مشروبات و غذاها همه را مست کرده بود و بی بندو باری عجیبی بر حاضرین مسلط شده بود. سبک معماری و تزئین تالار به سلیقه رنسانس بود. در جمع حاضرین در گوشه تالار مقتدرترین و بزرگترین شخصیت فرانسه یعنی «فرانسوا»ی اول، شاه فرانسه با یکی از درباریان که علامات شادی از چشمانش هویدا بود، ایستاده و با قهقه با هم صحبت می کردند.
شاه بدوست خود کنت دولاتور لاندری می گوید:
می خواهم این واقعه را تا آخر دنبال کنم، ببینم چه می شود...
آپلود شده توسط:
shahroozsam
1403/10/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دلقک