خلاصه کتاب ایلیاد
نویسنده:
هومر
امتیاز دهید
روایتی از فرجام نبرد تروا و خشم آشیل
معرفی کتاب ایلیاد:
خلاصه کتاب «ایلیاد» (The Iliad) نمای کلی یکی از کهنترین و تاثیرگذارترین آثار ادبی جهان است که توسط «هومر» (Homer)، شاعر یونان باستان، حدود قرن هشتم قبل از میلاد سروده شده است. این حماسه که در اصل به صورت شفاهی نقل میشد، بعدها به صورت مکتوب درآمد و به یکی از ستونهای اصلی ادبیات غرب تبدیل شد.
این حماسه روایتگر وقایع دهساله جنگ تروا است، اما تمرکز اصلی آن بر چند هفته از سال پایانی جنگ و خشم آشیل، بزرگترین جنگجوی یونانی است. داستان با نزاع بین آشیل و آگاممنون، فرمانده سپاه یونان، آغاز میشود و با مرگ هکتور، قهرمان تروا، به پایان میرسد. این اثر تصویری قدرتمند از جنگ، افتخار، خشم، عشق و سرنوشت ارائه میدهد که همچنان پس از گذشت هزاران سال، برای خوانندگان معاصر تاثیرگذار و قابل درک است.
بخشی از کتاب ایلیاد:
«در میدان نبرد، هکتور، شجاعترین جنگجوی تروا، با غروری آمیخته به ترس به آشیل مینگرد. او میداند که این نبرد سرنوشتساز است - نه تنها برای خودش، بلکه برای تمام شهر تروا. در برابرش، آشیل با زره درخشان ایستاده است، چون خدای جنگ آرس، با چشمانی که از خشم و انتقام شعلهور است. نیزهاش در دستانش میدرخشد و هوای اطرافش از هیبت حضورش سنگین شده است. گویی تمام طبیعت نفسش را در سینه حبس کرده و منتظر است تا سرنوشت این نبرد را ببیند. سربازان هر دو سپاه در سکوتی مرگبار به این صحنه خیره شدهاند. آشیل که هنوز داغ مرگ پاتروکلوس، دوست محبوبش را در دل دارد، با چشمانی که از آتش انتقام سرخ شده، به دشمن دیرینهاش مینگرد. زرهاش که توسط هفائستوس، خدای آهنگری ساخته شده، در نور خورشید میدرخشد و هر حرکتش چون رعد و برق است. او میداند که سرنوشت هکتور را خدایان رقم زدهاند و هیچ راه فراری برای شاهزاده تروا نیست.
لحظهای بعد، هکتور تصمیم میگیرد که با شرافت بجنگد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. او شمشیرش را میکشد و به سمت آشیل میدود. صدای برخورد سلاحها در دشت میپیچد و خدایان از فراز کوه المپ، با دلهره این نبرد سرنوشتساز را تماشا میکنند. زئوس ترازوی طلایی سرنوشت را بالا میبرد تا ببیند کدام پهلوان باید در این روز سرنوشتساز جان خود را از دست بدهد.»
بیشتر
معرفی کتاب ایلیاد:
خلاصه کتاب «ایلیاد» (The Iliad) نمای کلی یکی از کهنترین و تاثیرگذارترین آثار ادبی جهان است که توسط «هومر» (Homer)، شاعر یونان باستان، حدود قرن هشتم قبل از میلاد سروده شده است. این حماسه که در اصل به صورت شفاهی نقل میشد، بعدها به صورت مکتوب درآمد و به یکی از ستونهای اصلی ادبیات غرب تبدیل شد.
این حماسه روایتگر وقایع دهساله جنگ تروا است، اما تمرکز اصلی آن بر چند هفته از سال پایانی جنگ و خشم آشیل، بزرگترین جنگجوی یونانی است. داستان با نزاع بین آشیل و آگاممنون، فرمانده سپاه یونان، آغاز میشود و با مرگ هکتور، قهرمان تروا، به پایان میرسد. این اثر تصویری قدرتمند از جنگ، افتخار، خشم، عشق و سرنوشت ارائه میدهد که همچنان پس از گذشت هزاران سال، برای خوانندگان معاصر تاثیرگذار و قابل درک است.
بخشی از کتاب ایلیاد:
«در میدان نبرد، هکتور، شجاعترین جنگجوی تروا، با غروری آمیخته به ترس به آشیل مینگرد. او میداند که این نبرد سرنوشتساز است - نه تنها برای خودش، بلکه برای تمام شهر تروا. در برابرش، آشیل با زره درخشان ایستاده است، چون خدای جنگ آرس، با چشمانی که از خشم و انتقام شعلهور است. نیزهاش در دستانش میدرخشد و هوای اطرافش از هیبت حضورش سنگین شده است. گویی تمام طبیعت نفسش را در سینه حبس کرده و منتظر است تا سرنوشت این نبرد را ببیند. سربازان هر دو سپاه در سکوتی مرگبار به این صحنه خیره شدهاند. آشیل که هنوز داغ مرگ پاتروکلوس، دوست محبوبش را در دل دارد، با چشمانی که از آتش انتقام سرخ شده، به دشمن دیرینهاش مینگرد. زرهاش که توسط هفائستوس، خدای آهنگری ساخته شده، در نور خورشید میدرخشد و هر حرکتش چون رعد و برق است. او میداند که سرنوشت هکتور را خدایان رقم زدهاند و هیچ راه فراری برای شاهزاده تروا نیست.
لحظهای بعد، هکتور تصمیم میگیرد که با شرافت بجنگد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. او شمشیرش را میکشد و به سمت آشیل میدود. صدای برخورد سلاحها در دشت میپیچد و خدایان از فراز کوه المپ، با دلهره این نبرد سرنوشتساز را تماشا میکنند. زئوس ترازوی طلایی سرنوشت را بالا میبرد تا ببیند کدام پهلوان باید در این روز سرنوشتساز جان خود را از دست بدهد.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/08/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب ایلیاد