زنان شایسته ازبکستان: مجموعه رسالات
نویسنده:
ای. شبارینه
مترجم:
فرید عزیز
امتیاز دهید
از مقدمه کتاب:
قهرمانان این کتاب زنانی اند که در ازبکستان، یکی از جمهوری های پانزده گانه متساوی الحقوق اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زندگی و کار می کنند. در زمان تزارها، زنان ازبکستان و سراسر آسیای میانه، بیشتر از دیگران محرومیت می کشیدند، بیشتر از همه حقوقشان تلف می شد به گفته و. ای. لنین، آنها «مظلومترین ستمدیده ها و بنده غلامها» بودند.
در شرایط مناسبات پدرسالاری فئودالی که تا قبل از انقلاب در اطراف و اکناف روسیه وجود داشت، زن در فامیل به صورت مطلق، تحت اراده مرد بود و توهین و تحقیر او را تا دم مرگ حوصله می کرد. دختر در سن نه سالگی بالغه محسوب شده، دادن او به شوهر جائز بود. عروس در بدل «طویانه» خریداری شده، ملکیت شخصی شوهر حساب می شد. شوهر می توانست به هر جزائی که میخواست محکومش سازد و حتی به قتلش برساند. در آسیای میانه ظالمانه ترین و رنج آورترین شکل اسارت، منزوی قرار دادن زن بود. زن در همان قسمتی از منزل زندگی بسر می برد که برایش تخصیص داده شده بود. جائی که رویش را پوشانیده بود او را از جهان ماحول جدا می ساخت. در میان طبقات متمول، گرفتن چندین زن رواج بود که حیثیت زن را پایان آورده و سبب تحقیرش می شد. زنان که با کار طاقت فرسا از جهان ماحول جدا ساخته می شدند، با کشیدن مطیعانه تحقیر توهین و لت و کوب شوهر و اقارب وی، زود پیر می شدند. در سی سالگی به پیرزن مبدل می شدند، و بسیاری از آنها در جوانی می مردند...
قهرمانان این کتاب زنانی اند که در ازبکستان، یکی از جمهوری های پانزده گانه متساوی الحقوق اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زندگی و کار می کنند. در زمان تزارها، زنان ازبکستان و سراسر آسیای میانه، بیشتر از دیگران محرومیت می کشیدند، بیشتر از همه حقوقشان تلف می شد به گفته و. ای. لنین، آنها «مظلومترین ستمدیده ها و بنده غلامها» بودند.
در شرایط مناسبات پدرسالاری فئودالی که تا قبل از انقلاب در اطراف و اکناف روسیه وجود داشت، زن در فامیل به صورت مطلق، تحت اراده مرد بود و توهین و تحقیر او را تا دم مرگ حوصله می کرد. دختر در سن نه سالگی بالغه محسوب شده، دادن او به شوهر جائز بود. عروس در بدل «طویانه» خریداری شده، ملکیت شخصی شوهر حساب می شد. شوهر می توانست به هر جزائی که میخواست محکومش سازد و حتی به قتلش برساند. در آسیای میانه ظالمانه ترین و رنج آورترین شکل اسارت، منزوی قرار دادن زن بود. زن در همان قسمتی از منزل زندگی بسر می برد که برایش تخصیص داده شده بود. جائی که رویش را پوشانیده بود او را از جهان ماحول جدا می ساخت. در میان طبقات متمول، گرفتن چندین زن رواج بود که حیثیت زن را پایان آورده و سبب تحقیرش می شد. زنان که با کار طاقت فرسا از جهان ماحول جدا ساخته می شدند، با کشیدن مطیعانه تحقیر توهین و لت و کوب شوهر و اقارب وی، زود پیر می شدند. در سی سالگی به پیرزن مبدل می شدند، و بسیاری از آنها در جوانی می مردند...
آپلود شده توسط:
Naargill
1403/11/27
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زنان شایسته ازبکستان: مجموعه رسالات