مجموعه شعر کاریزهای کهنه
نویسنده:
سمیرا ذوالفقاری
امتیاز دهید
شعر چشمه سفید:
کسی خبر ندارد
از خاک هرس شده
و هراس از تازیانه باد
و آنان که بذر باروت می پاشند بر زمین
تا بکارند گلی پرپر
چه می دانند که این باغ پیر
سالهاست در اندوه برگهای سیاهش
مرثیه سرایی می کند
و کسی صدای شکستن استخوان باغ را نشنید
گویی خواب چشمه سفید
سیراب می کند
مردگان یخ زده را
چه کسی خواهد فهمید
گورستان تشنه عبادت نیست
و در ژرفای سردش
تنها آرمیده است.
بیشتر
کسی خبر ندارد
از خاک هرس شده
و هراس از تازیانه باد
و آنان که بذر باروت می پاشند بر زمین
تا بکارند گلی پرپر
چه می دانند که این باغ پیر
سالهاست در اندوه برگهای سیاهش
مرثیه سرایی می کند
و کسی صدای شکستن استخوان باغ را نشنید
گویی خواب چشمه سفید
سیراب می کند
مردگان یخ زده را
چه کسی خواهد فهمید
گورستان تشنه عبادت نیست
و در ژرفای سردش
تنها آرمیده است.
آپلود شده توسط:
mehdirezayi
1403/08/17
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مجموعه شعر کاریزهای کهنه