درو کشته: نمایشنامه در شش پرده

خلاصه ی نمایشنامه:
سال ۱۳۲۵ شمسی است، در یکی از کوچه های تنگ و باریک اوائل خیابان سیروس در تهران، زن و شوهری به نام عفت خانم و استاد احمد زندگی می کردند.
استاد احمد مردی بود ۴۲ ساله خوش هیکل و خوش سیما که به شغل مبل سازی اشتغال داشت، این زن و شوهر ابتدا باهم بسیار خوب و مهربان بودند. ولی بغتتاً مه جبین برادر زاده ی عفت خانم طلاق می گیرد و به خانه ی آنها می آید.
ابتدا استاد احمد دلباخته و شیدای مه جبین می شود. سپس از او خواستگاری می کند و چون مه جبین به وی جواب رد می دهد، استاد احمد از عفت خانم زن خود می خواهد که برایش زن دیگری بگیرد. عفت خانم زن بیوه ای را به نام اشرف السادات برای شوهرش می گیرد.
یک هفته از ازدواج استاد احمد و اشرف السادات نمی گذرد که استاد احمد عفت خانم زن اول خود را طلاق می دهد. عفت خانم پس از مدتی سرگردانی و بدبختی شوهر می کند. یکسال از طلاق عفت خانم گذشته است که استاد احمد فوت می کند و زندگی اشرف السادات دستخوش بدبختی و نابودی می شود.