چهار نمایشنامه
نویسنده:
مهدی پور رضائیان
امتیاز دهید
چهار نمایشنامه با عناوین:
هزار و یک شهرزاد / هدیه هند / بهار دیده / دوباره زن در آینه
از نمایشنامه هزار و یک شهرزاد:
پرده اول؛
(اتاقی نسبتاً لوکس - دختر جوانی - بنوس - مشغول آماده کردن خود برای بیرون رفتن از اتاق است. صدای در می آید. دختر، کهنه به کفش هایش میکشد)
بنوس: بیا تو شهرزاد!
(مجدداً مشغول پاک کردن کفشهایش می شود و مجدداً صدای در می آید.)
بنوس: بیا تو شهرزاد در بازه.
(کفشها را می پوشد و به آینه قدی بزرگی در روبرو نزدیک می شود. تصویرش در آینه پیش می آید. باز صدای در می آید.)
بنوس: خونه که از شماس شهرزاد! منم که یه مهمون بیشتر نیستم. پس چرا دیگه در می زنی؟
تازه میای که چی؟ برو به کارت برس. سوال و جواب از من که کار نشد.
(در باز می شود و دختر جوانی وارد می شود. نور صحنه تار می شود.)
دختر جوان: بنوس! این مهندس کیه که دنبالش میگردی؟ (مکث کوتاه ) بنوس! پرسیدم...
هزار و یک شهرزاد / هدیه هند / بهار دیده / دوباره زن در آینه
از نمایشنامه هزار و یک شهرزاد:
پرده اول؛
(اتاقی نسبتاً لوکس - دختر جوانی - بنوس - مشغول آماده کردن خود برای بیرون رفتن از اتاق است. صدای در می آید. دختر، کهنه به کفش هایش میکشد)
بنوس: بیا تو شهرزاد!
(مجدداً مشغول پاک کردن کفشهایش می شود و مجدداً صدای در می آید.)
بنوس: بیا تو شهرزاد در بازه.
(کفشها را می پوشد و به آینه قدی بزرگی در روبرو نزدیک می شود. تصویرش در آینه پیش می آید. باز صدای در می آید.)
بنوس: خونه که از شماس شهرزاد! منم که یه مهمون بیشتر نیستم. پس چرا دیگه در می زنی؟
تازه میای که چی؟ برو به کارت برس. سوال و جواب از من که کار نشد.
(در باز می شود و دختر جوانی وارد می شود. نور صحنه تار می شود.)
دختر جوان: بنوس! این مهندس کیه که دنبالش میگردی؟ (مکث کوتاه ) بنوس! پرسیدم...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1403/11/25
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چهار نمایشنامه