خلاصه کتاب خاطرات موتورسیکلت
نویسنده:
ارنستو چه گوارا
امتیاز دهید
سفری با موتورسیکلت در یک قاره
معرفی کتاب خاطرات موتورسیکلت:
خلاصه کتاب «خاطرات موتورسیکلت» (The Motorcycle Diaries) طرح کلی اثر خواندنی و تاثیرگذاری است که توسط «ارنستو چهگوارا» (Ernesto "Che" Guevara)، انقلابی مشهور آرژانتینی نوشته شده است. این کتاب که در سال ۱۹۹۵ پس از مرگ گوارا، منتشر شد، روایتی صادقانه و جذاب از سفر جوانی او در سراسر آمریکای جنوبی است.
گوارا در این کتاب، خاطرات سفر ۹ ماهه خود را در سال ۱۹۵۲، زمانی که ۲۳ ساله بود، به همراه دوستش آلبرتو گرانادو ثبت کرده است. این سفر که با یک موتورسیکلت قدیمی آغاز شد، به زودی به پیادهروی و اتوبوسسواری تبدیل شد. گوارا با نثری صمیمی و گیرا، مشاهدات خود از فقر، نابرابری و شرایط اجتماعی مردم آمریکای لاتین را بیان میکند. این کتاب نه تنها یک سفرنامه جذاب، بلکه روایتی از شکلگیری آگاهی سیاسی و اجتماعی گوارای جوان است که بعدها به یکی از نمادهای انقلاب در قرن بیستم تبدیل شد.
بخشی از کتاب خاطرات موتورسیکلت:
«ماجراجویی واقعی ما اکنون آغاز میشود؛ تابستان به پایان رسیده و همراه با آن، دوران کودکی ما. 'پودروسا' [نام موتورسیکلت] آماده است، دستان ما بر روی دستههایش قرار دارد، موتورش میغرد و منتظر است تا ما را به سوی سرنوشتمان ببرد. جادههای گسترده آمریکای لاتین پیش روی ماست.
از این لحظه به بعد، تغییرات در زندگی ما چنان سریع خواهد بود که به سختی میتوانیم آنها را ثبت کنیم. ما دیگر همان دو جوان سرگردان که با موتورسیکلت قراضهشان دور آمریکای جنوبی میگشتند، نخواهیم بود. حالا ما فقط 'ما' نیستیم؛ ارتش چریکی دو نفره هستیم که با تمام نیرو به واقعیتهای قاره حمله میکنیم و آمادهایم تا آن را تغییر دهیم. حس میکنیم که ظرفیت ریههایمان افزایش یافته، چشمانمان بیشتر میبینند، مغزهایمان بیشتر فکر میکنند، قلبهایمان پر از عشق است. ما خود را به عنوان نمایندگان واقعی آنچه که بهترین است در دنیای انسانی میبینیم - ما آزادی را با سرانگشتانمان لمس میکنیم. آینده متعلق به ماست.»
بیشتر
معرفی کتاب خاطرات موتورسیکلت:
خلاصه کتاب «خاطرات موتورسیکلت» (The Motorcycle Diaries) طرح کلی اثر خواندنی و تاثیرگذاری است که توسط «ارنستو چهگوارا» (Ernesto "Che" Guevara)، انقلابی مشهور آرژانتینی نوشته شده است. این کتاب که در سال ۱۹۹۵ پس از مرگ گوارا، منتشر شد، روایتی صادقانه و جذاب از سفر جوانی او در سراسر آمریکای جنوبی است.
گوارا در این کتاب، خاطرات سفر ۹ ماهه خود را در سال ۱۹۵۲، زمانی که ۲۳ ساله بود، به همراه دوستش آلبرتو گرانادو ثبت کرده است. این سفر که با یک موتورسیکلت قدیمی آغاز شد، به زودی به پیادهروی و اتوبوسسواری تبدیل شد. گوارا با نثری صمیمی و گیرا، مشاهدات خود از فقر، نابرابری و شرایط اجتماعی مردم آمریکای لاتین را بیان میکند. این کتاب نه تنها یک سفرنامه جذاب، بلکه روایتی از شکلگیری آگاهی سیاسی و اجتماعی گوارای جوان است که بعدها به یکی از نمادهای انقلاب در قرن بیستم تبدیل شد.
بخشی از کتاب خاطرات موتورسیکلت:
«ماجراجویی واقعی ما اکنون آغاز میشود؛ تابستان به پایان رسیده و همراه با آن، دوران کودکی ما. 'پودروسا' [نام موتورسیکلت] آماده است، دستان ما بر روی دستههایش قرار دارد، موتورش میغرد و منتظر است تا ما را به سوی سرنوشتمان ببرد. جادههای گسترده آمریکای لاتین پیش روی ماست.
از این لحظه به بعد، تغییرات در زندگی ما چنان سریع خواهد بود که به سختی میتوانیم آنها را ثبت کنیم. ما دیگر همان دو جوان سرگردان که با موتورسیکلت قراضهشان دور آمریکای جنوبی میگشتند، نخواهیم بود. حالا ما فقط 'ما' نیستیم؛ ارتش چریکی دو نفره هستیم که با تمام نیرو به واقعیتهای قاره حمله میکنیم و آمادهایم تا آن را تغییر دهیم. حس میکنیم که ظرفیت ریههایمان افزایش یافته، چشمانمان بیشتر میبینند، مغزهایمان بیشتر فکر میکنند، قلبهایمان پر از عشق است. ما خود را به عنوان نمایندگان واقعی آنچه که بهترین است در دنیای انسانی میبینیم - ما آزادی را با سرانگشتانمان لمس میکنیم. آینده متعلق به ماست.»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/06/26
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب خاطرات موتورسیکلت