رسته‌ها
در پایان: نمایشنامه در سه پرده
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 3 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 3 رای
از متن کتاب:
صحنه اول؛
شب است. پیرمرد و پیرزن، در سمت راست صحنه، چسبیده به آتش بخاری، ساکت و بی حرکت نشسته اند. گهگاه خود را به آتش نزدیکتر می کنند و پس از چند لحظه دوباره پس می نشینند.
آتش آهسته آهسته رو بخاموشی می رود.

پیرمرد: چه خبر شده بود؟... هان؟ باز هم بگومگوشان شده بود یا صلح و صفا برقرار بوده و زنه آبستن شده و افتاده به عق زدن؟ ... دخترش اسهال گرفته؟ کلفت جدیدش پررو و ددری است؟
پیززن: مزخرف چرا میگویی پیرمرد؟
پیرمرد: دلش لک زده بود برای یک وعده غذای گرم؟ بس که ساندویچ سق زده دل و روده اش بهم خورده؟
پیززن: من حوصله چک و چانه زدن با تو را ندارم پیرمرد.
پیرمرد: همیشه که داشتی. ورورورورور تا کله ام میرفت.
پیرزن: بیخود بخدا. هیچ فایده ای نداشت...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
170
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
Faryadesokoot
1403/08/12

کتاب‌های مرتبط

افسانه برهوت
افسانه برهوت
4.3 امتیاز
از 4 رای
اپرت عارف و کلنل: نمایشنامه
اپرت عارف و کلنل: نمایشنامه
3.8 امتیاز
از 5 رای
بهار ۵۷
بهار ۵۷
2.3 امتیاز
از 7 رای
مصدق: نمایشنامه
مصدق: نمایشنامه
4.3 امتیاز
از 36 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی در پایان: نمایشنامه در سه پرده

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
در پایان: نمایشنامه در سه پرده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک