خلاصه کتاب شازده کوچولو
نویسنده:
آنتوان دو سنت اگزوپری
امتیاز دهید
معرفی کتاب شازده کوچولو:
خلاصه کتاب «شازده کوچولو» (The Little Prince) برگرفته از اثر جاودانه «آنتوان دو سنتاگزوپری» (Antoine de Saint-Exupéry)، نویسنده و خلبان فرانسوی است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. این کتاب که در ابتدا به زبان فرانسوی نوشته شده، به بیش از ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شده و یکی از پرفروشترین کتابهای جهان محسوب میشود.
داستان کتاب حول محور دیدار یک خلبان سقوط کرده در صحرا با پسربچهای مرموز از سیارهای دوردست میچرخد. این داستان که ظاهراً برای کودکان نوشته شده، حاوی تاملات عمیق فلسفی درباره عشق، دوستی، مسئولیت و معنای زندگی است. سنتاگزوپری با زبانی ساده اما عمیق، خواننده را به بازاندیشی در ارزشهای زندگی و نگاه کودکانه به جهان دعوت میکند. تصاویر دستنگاره نویسنده که در کتاب گنجانده شده، بر جذابیت و عمق پیام آن میافزاید.
بخشی از کتاب شازده کوچولو:
«شازده کوچولو پرسید: "گلها چه فایدهای دارند؟" من جواب دادم: "گلها هیچ فایدهای ندارند. آنها فقط برای زیبایی پرورش داده میشوند." او با تعجب گفت: "نمیفهمم!" من ادامه دادم: "گلها ضعیف هستند. آنها سادهلوح هستند. خودشان را با خارهایشان محافظت میکنند. آنها فکر میکنند که خارهایشان آنها را قوی و ترسناک میکند." شازده کوچولو خندید. "تو واقعاً مثل آدم بزرگها حرف میزنی!" این حرف مرا کمی آزرده خاطر کرد، اما او ادامه داد: "تو همه چیز را با هم قاطی میکنی... همه چیز را در هم میریزی!" او واقعاً عصبانی شده بود. موهای طلاییاش در باد میرقصید.
"من گلی را میشناسم که در یک سیاره تنهاست، و هیچ جای دیگری مثل آن وجود ندارد. این گل ممکن است هر لحظه توسط یک بره کوچک از بین برود. اگر کسی یک گل را که فقط یک نمونه از آن در میلیونها و میلیونها ستاره وجود دارد، دوست داشته باشد، برای خوشبختی او کافی است که به ستارهها نگاه کند. او با خود میگوید: گل من آن بالاست... اما اگر بره گل را بخورد، برای او مثل این است که ناگهان همه ستارهها خاموش شوند! و این مهم نیست؟" او دیگر نتوانست ادامه دهد. ناگهان به گریه افتاد...»
بیشتر
خلاصه کتاب «شازده کوچولو» (The Little Prince) برگرفته از اثر جاودانه «آنتوان دو سنتاگزوپری» (Antoine de Saint-Exupéry)، نویسنده و خلبان فرانسوی است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. این کتاب که در ابتدا به زبان فرانسوی نوشته شده، به بیش از ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شده و یکی از پرفروشترین کتابهای جهان محسوب میشود.
داستان کتاب حول محور دیدار یک خلبان سقوط کرده در صحرا با پسربچهای مرموز از سیارهای دوردست میچرخد. این داستان که ظاهراً برای کودکان نوشته شده، حاوی تاملات عمیق فلسفی درباره عشق، دوستی، مسئولیت و معنای زندگی است. سنتاگزوپری با زبانی ساده اما عمیق، خواننده را به بازاندیشی در ارزشهای زندگی و نگاه کودکانه به جهان دعوت میکند. تصاویر دستنگاره نویسنده که در کتاب گنجانده شده، بر جذابیت و عمق پیام آن میافزاید.
بخشی از کتاب شازده کوچولو:
«شازده کوچولو پرسید: "گلها چه فایدهای دارند؟" من جواب دادم: "گلها هیچ فایدهای ندارند. آنها فقط برای زیبایی پرورش داده میشوند." او با تعجب گفت: "نمیفهمم!" من ادامه دادم: "گلها ضعیف هستند. آنها سادهلوح هستند. خودشان را با خارهایشان محافظت میکنند. آنها فکر میکنند که خارهایشان آنها را قوی و ترسناک میکند." شازده کوچولو خندید. "تو واقعاً مثل آدم بزرگها حرف میزنی!" این حرف مرا کمی آزرده خاطر کرد، اما او ادامه داد: "تو همه چیز را با هم قاطی میکنی... همه چیز را در هم میریزی!" او واقعاً عصبانی شده بود. موهای طلاییاش در باد میرقصید.
"من گلی را میشناسم که در یک سیاره تنهاست، و هیچ جای دیگری مثل آن وجود ندارد. این گل ممکن است هر لحظه توسط یک بره کوچک از بین برود. اگر کسی یک گل را که فقط یک نمونه از آن در میلیونها و میلیونها ستاره وجود دارد، دوست داشته باشد، برای خوشبختی او کافی است که به ستارهها نگاه کند. او با خود میگوید: گل من آن بالاست... اما اگر بره گل را بخورد، برای او مثل این است که ناگهان همه ستارهها خاموش شوند! و این مهم نیست؟" او دیگر نتوانست ادامه دهد. ناگهان به گریه افتاد...»
آپلود شده توسط:
Ketabnak
1403/05/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه کتاب شازده کوچولو