تحلیلی بر تداخل فرهنگی معاصر ایران

از مقدمه:
ضرورت تجزیه و تحلیل روند تفکر جامعه بر کسی پوشیده نیست. بدیهی است هر اجتماعی نسبت به روند فرهنگ خود حساسیت نداشته باشد، دچار پوسیدگی و پاشیدگی خواهد شد. یکی از عوامل رکود تمدن اسلامی و فرو رفتن ملت ما در جهالت و بردگی ناشی از همین بی تفاوتی نسبت به سیر تفکر و فرهنگ خود بود. این علت باعث شد که ناروائیهای فکری و فرهنگی از گوشه و کنار در جامعه رسوخ کرده و آن را بسری ظلمت بکشاند. خوشبختانه از زمانیکه آوای بیداری مسلمین نواخته شد، نظارت بر سیر فرهنگ و تفکر روزبروز افزایش یافت چنانچه در دو سه دهه گذشته کتابهای متعددی پیرامون مسایل فکری جامعه نگاشته شد که حاکی از پویایی و نظارت اجتماعی برگذر فرهنگ ماست. مسلم است هر چه بیشتر به این مهم پرداخته شود، افکار اصلاح و اختلاف و ناروائیها و سکون و مفاسد کمتر خواهند گشت و جامعه پویاتر و مزکی می گردد. اگر ما از مقاطع مختلف یکصد سال گذشته، حداقل یکصد کتاب خوب در دست داشتیم که مراحل فکری جامعه ما را بطور صحیح تجزیه و تحلیل می کرد و پله هایی را که در نور دیده ترسیم می نمود. بسیاری از مشکلات فکری و فرهنگی پیچیده امروزی بسرعت مرتفع می گشت. و اگر از صدر اسلام تاکنون کتابهائی در این مباحث داشتیم، ریشه رسوم و افکار غلط بر ملا و اندیشه های نیک در لابلای گرد و غبار تاریخ مدفون نمی گشتند. بنابراین برای اصلاح جامعه بایستی فرهنگ خویش را دریابیم آن را غربال کنیم، وضع فکری خود را از دیدگاههای مختلف به نگارش در آوریم تا معلوم شود از کجا آمده، در کجا هستیم و به کجا می رویم. به امید روزی که اندیشه فرد و اجتماع ما اصلاح و فرهنگ پویا و غنی و خالصی داشته بسوی کمال و تعالی پیش بتازیم...