دین ستیزی در عصر پهلوی همراه با آلبوم عکس ها
امتیاز دهید
تهیه و تنظیم: گروه پژوهش (گروه تاریخ معاصر موسسه فرهنگی، هنری بزرگ اندیشه) [جهان کتاب]
گردآورنده: اعظم فراز
مدیر گروه: مجتبی مجدآبادی
مجموعه تاریخ جوان - جلد ۴
از پیشگفتار:
از آنجایی که امکان دارد در بین خوانندگان این کتاب، نویسندگان، محققان و پژوهندگانی باشند که به اقیانوس علم تاریخ عنایتی خاص داشته و بخواهند در امواج پرفراز و نشیب آن غوطه ور شده و صدف مورد نظر خود را صید کنند، این مجموعه بر آن است که گوشه ای از تاریخ معاصر ایران را که به سیر مبارزات روحانیت انقلابی و مسوول در مقابل طاغوت زمانه خود می پردازد مورد توصیف قرار دهد. قصد مخالفت و دشمنی حاکمان رژیم پهلوی با دین و روحانیون حکایتی است بس کهن و پرسابقه. این داستان از ابتدای خلقت آغاز و در طول دوره های مختلف زندگی بشر تداوم یافته است. نبرد روحانیت و حکام زور در واقع نبرد خوبی و زشتی و حق و باطل است. رژیم پهلوی که سمبلی مناسب از پلیدی و زشتی بود از ابتدای شروع حکومت خود و به دستور اربابان انگلیسی اش، طرح مبارزه با اسلام را که دین رسمی مردم ایران بود به اجرا درآورد و در این رهگذر از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. رضاخان که خود پایبندی به مذهب نداشت و طبق اظهار خودش، تابع تفکرات و اندیشه های تجددگرایانه آتاتورک بود، سعی داشت ایران را نیز به سان ترکیه لاییک و لامذهب درآورد و به طور کلی دین را از جامعه ایرانی بزداید. او با طرح مزورانه لباس متحدالشکل برای مردان و حذف حجاب سنتی و رایج برای زنان، اولین گام را برداشت و سپس به برخورد با حوزه های علمیه و محدود سازی و توهین به علماء و دستگیری روحانیون پرداخت. محمدرضا نیز دنباله رو و ادامه دهنده راه پدر بود. او نیز معتقد بود که ایران، گوشه ای از تمدن غرب بوده که به لحاظ موقعیت و فاصله جغرافیایی از این تمدن عقب مانده و لذا در راه رسانیدن کشورش به دروازه های تمدن بزرگ لازم است تفکرات پوسیده و مرتجع مردمش را اعتقادات مذهبی آنان را اصلاح نماید...
گردآورنده: اعظم فراز
مدیر گروه: مجتبی مجدآبادی
مجموعه تاریخ جوان - جلد ۴
از پیشگفتار:
از آنجایی که امکان دارد در بین خوانندگان این کتاب، نویسندگان، محققان و پژوهندگانی باشند که به اقیانوس علم تاریخ عنایتی خاص داشته و بخواهند در امواج پرفراز و نشیب آن غوطه ور شده و صدف مورد نظر خود را صید کنند، این مجموعه بر آن است که گوشه ای از تاریخ معاصر ایران را که به سیر مبارزات روحانیت انقلابی و مسوول در مقابل طاغوت زمانه خود می پردازد مورد توصیف قرار دهد. قصد مخالفت و دشمنی حاکمان رژیم پهلوی با دین و روحانیون حکایتی است بس کهن و پرسابقه. این داستان از ابتدای خلقت آغاز و در طول دوره های مختلف زندگی بشر تداوم یافته است. نبرد روحانیت و حکام زور در واقع نبرد خوبی و زشتی و حق و باطل است. رژیم پهلوی که سمبلی مناسب از پلیدی و زشتی بود از ابتدای شروع حکومت خود و به دستور اربابان انگلیسی اش، طرح مبارزه با اسلام را که دین رسمی مردم ایران بود به اجرا درآورد و در این رهگذر از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. رضاخان که خود پایبندی به مذهب نداشت و طبق اظهار خودش، تابع تفکرات و اندیشه های تجددگرایانه آتاتورک بود، سعی داشت ایران را نیز به سان ترکیه لاییک و لامذهب درآورد و به طور کلی دین را از جامعه ایرانی بزداید. او با طرح مزورانه لباس متحدالشکل برای مردان و حذف حجاب سنتی و رایج برای زنان، اولین گام را برداشت و سپس به برخورد با حوزه های علمیه و محدود سازی و توهین به علماء و دستگیری روحانیون پرداخت. محمدرضا نیز دنباله رو و ادامه دهنده راه پدر بود. او نیز معتقد بود که ایران، گوشه ای از تمدن غرب بوده که به لحاظ موقعیت و فاصله جغرافیایی از این تمدن عقب مانده و لذا در راه رسانیدن کشورش به دروازه های تمدن بزرگ لازم است تفکرات پوسیده و مرتجع مردمش را اعتقادات مذهبی آنان را اصلاح نماید...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دین ستیزی در عصر پهلوی همراه با آلبوم عکس ها