رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

بامداد همیشه: یادنامه احمد شاملو

بامداد همیشه: یادنامه احمد شاملو
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
درباره:
احمد شاملو
امتیاز دهید
5 / 4
با 3 رای
تنظیم از: آیدا سرکیسیان

از متن کتاب:
مردم چکاوکی مرده!!
این بار دیگر ورای تحمل بود؛ مگر خموشی «بامداد» را میتوان پذیرفت؟ میدانم؛ شاعر نمی میرد اما این یکی حتا تصور فقدانش یعنی پذیرفتن پایان فصلی خوش برای همه آنها که با شعر او سالهای بسیار گریستند، خندیدند، عاشق شدند، بالیدند، شاعر شدند و نیز آنها که گاهی هم مردند! همه ی ما که فصلهای بیشمار با او زیر باران خواندیم، در برف سنگین بار شکستیم! و در بهاران و بعد آفتاب بی رحم تابستان تا پاییزهایش رفتیم؛ اکنون سیاره ی ما به راه ابدی اش میرود بی که جانی چون بامداد در او بتپد؛ هر چند از خاطر نمی بریم که میگفت: «هرگز از مرگ نهراسیده ام / اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود...»
بسیاری به جهان می آموزند که چگونه بمیرند اما او میخواست به انسان بیاموزد که چگونه زنده گی کند و از این رو بود که شعرش را برای مردم بی لبخند می سرود. او برای شادمانی برای کرامت آدمیان و برای نوزاد دشمناش شاید نوشت و نوشت و آنگاه که از هر سوی خوشتر می داشتند که دور و بر ما نماند، ماند و خواند «من چراغم در این خانه می سوزد.»
او را شلنگ انداز در میان ستارگان تماشا کنید.
۵ مرداد ۱۳۷۹
مهرداد قاسمفر
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
نانوشته
نانوشته
1403/05/20
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بامداد همیشه: یادنامه احمد شاملو

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
بامداد همیشه: یادنامه احمد شاملو
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک