هفت در قلمرو فرهنگ جهان
نویسنده:
موید شریف محلاتی
امتیاز دهید
مقدمه:
هفته ها گشتم که از هفتم کتابی پر شود
نکته یی چون مرکز هفت آسمان پر درشود
سّر پیدایش و وجود هفت، مساله یی بغرنج و پیچیده ای است که سالیان متمادی در روی این مقوله بحث و تبادل نظر شده است و هنوز کسی نتوانسته این هفت را بشکافد و ذره های بوجود آورنده اش را که هر کدام کتابی میشود مورد مطالعه قرار بدهد و از آنها بهره کامل برگیرد. آنچه مسلم است از زمانهای بسیار قدیم عدد هفت در نزد همه بویژه ایرانیان گرامی بوده و می تواند این عدد با عدد چهل رابطه بسیار نزدیک داشته باشد. همانطور که عشق و وصال حق را در هفت مرحله و هفت وادی عرفای بزرگ نشان داده اند. خود این مرحله هفت میتواند هفت مرحله داشته باشد تا بطور کامل بر آن آگاهی پیدا کرد.
مرحله نخست و اولین قدم اصل حروف می باشد: یکی «ه» که میتوان آن را هستی و بعد از آن «ف» فرسایش و بالاخره «ت» تباهی و نابودی دانست.
موضوع دیگر اینکه رابطه بسیار عمیقی را میتوان بین هستی و تباهی پیدا کرد اگر بدقت روی حرف اول و حرف یکی بآخر این کلمه دقت کنیم مشاهده خواهیم کرد که هر دو از حروت «ت و ه» درست شده (البته جا بجا) یا اگر اینها را یکی در دو کلمه فرض کنیم و بقیه حرف آنرا شماره کنیم باز عدد هفت بدست میآید که می بینیم بین هستی و تباهی باز هفت مرتبه است این مراحل را میتوان به هفت مرحله عرفانی چنین تعبیر و توصیف کرد:
(ه. س. ت. ی) - (ت. ب. ا. ه. ی)
بین هستی و تباهی هفت پر پیچ و خم است
در شروعش سایه یی لرزان و گاهی یک دم است
در ره دیگر تلاش و کند و کاوی بی امان
سومی یاس و نگون بختی و اندوه و غم است
بخت بیدار از ره چهارم بتابد از افق
همرهش آب حیاتی خوش گوار و همدم است
شش چو مویی می شود باریک و با هجر و تعب
رهرو از جا برکند گوید اگر بیش و کم است
ورنه در راه یمین افتد خرامان و سبک
پیش او گسترده بیند آنچه در جام جم است
هفته ها گشتم که از هفتم کتابی پر شود
نکته یی چون مرکز هفت آسمان پر درشود
سّر پیدایش و وجود هفت، مساله یی بغرنج و پیچیده ای است که سالیان متمادی در روی این مقوله بحث و تبادل نظر شده است و هنوز کسی نتوانسته این هفت را بشکافد و ذره های بوجود آورنده اش را که هر کدام کتابی میشود مورد مطالعه قرار بدهد و از آنها بهره کامل برگیرد. آنچه مسلم است از زمانهای بسیار قدیم عدد هفت در نزد همه بویژه ایرانیان گرامی بوده و می تواند این عدد با عدد چهل رابطه بسیار نزدیک داشته باشد. همانطور که عشق و وصال حق را در هفت مرحله و هفت وادی عرفای بزرگ نشان داده اند. خود این مرحله هفت میتواند هفت مرحله داشته باشد تا بطور کامل بر آن آگاهی پیدا کرد.
مرحله نخست و اولین قدم اصل حروف می باشد: یکی «ه» که میتوان آن را هستی و بعد از آن «ف» فرسایش و بالاخره «ت» تباهی و نابودی دانست.
موضوع دیگر اینکه رابطه بسیار عمیقی را میتوان بین هستی و تباهی پیدا کرد اگر بدقت روی حرف اول و حرف یکی بآخر این کلمه دقت کنیم مشاهده خواهیم کرد که هر دو از حروت «ت و ه» درست شده (البته جا بجا) یا اگر اینها را یکی در دو کلمه فرض کنیم و بقیه حرف آنرا شماره کنیم باز عدد هفت بدست میآید که می بینیم بین هستی و تباهی باز هفت مرتبه است این مراحل را میتوان به هفت مرحله عرفانی چنین تعبیر و توصیف کرد:
(ه. س. ت. ی) - (ت. ب. ا. ه. ی)
بین هستی و تباهی هفت پر پیچ و خم است
در شروعش سایه یی لرزان و گاهی یک دم است
در ره دیگر تلاش و کند و کاوی بی امان
سومی یاس و نگون بختی و اندوه و غم است
بخت بیدار از ره چهارم بتابد از افق
همرهش آب حیاتی خوش گوار و همدم است
شش چو مویی می شود باریک و با هجر و تعب
رهرو از جا برکند گوید اگر بیش و کم است
ورنه در راه یمین افتد خرامان و سبک
پیش او گسترده بیند آنچه در جام جم است
آپلود شده توسط:
نانوشته
1403/05/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هفت در قلمرو فرهنگ جهان