سرگذشت یک سفر
نویسنده:
محمد جعفری
امتیاز دهید
زندگینامه محمد جعفری، فرزندی از تبار کوهستان و کویر
از متن کتاب:
روزی بود روزگاری بود، از روزگاران قدیم در کوهستانهای کناره کویر، در ۸۰-۹۰ کیلومتری اصفهان، شهرستان قدیمی اردستان قرار دارد که شامل چند بخش است. دهستان بخش برزاوند بیش از ۲۰ ده کوچک و بزرگ - از جمله «ظفرقند»، «ماربین»، « قهساره یا کیسار»، نیسیان یا «نی»، «گهنگ»، و... - را در بر می گیرد که دهستان برزاوند اردستان نامیده می شود. به طوری که گفته می شود این ده قدمتی بیش از دو هزار سال دارد. در کتاب «فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان»، تحقیق و تالیف محمد مهریار، موسسه فرهنگی انتشاراتی مردم ایران، چاپ ۱۳۸۲، به چنین قدمتی اشاره شده است. در ماربین، هنوز آداب سنن زردشتی و قبل از اسلام دیده می شود که از جمله می توان احترام به آتش و سنتهای نوروز باستانی نظیر لباس نو پوشیدن در عید و یا خانه تکانی قبل از نوروز برای به پیشواز نوروز رفتن اشاره کرد. به یاد دارم هنگامی که خردسال بودم و زمانی که چراغ فتیله ای بدون محفظه شیشه ای روغن کرچک و یا نفتی متداول بود، اهالی ماربین بعد از غروب آفتاب و تاریک شدن هوا وقتی در منازل خود چراغ را روشن می کردند، بلافاصله به احترام روشنائی صلوات می فرستادند...
بیشتر
از متن کتاب:
روزی بود روزگاری بود، از روزگاران قدیم در کوهستانهای کناره کویر، در ۸۰-۹۰ کیلومتری اصفهان، شهرستان قدیمی اردستان قرار دارد که شامل چند بخش است. دهستان بخش برزاوند بیش از ۲۰ ده کوچک و بزرگ - از جمله «ظفرقند»، «ماربین»، « قهساره یا کیسار»، نیسیان یا «نی»، «گهنگ»، و... - را در بر می گیرد که دهستان برزاوند اردستان نامیده می شود. به طوری که گفته می شود این ده قدمتی بیش از دو هزار سال دارد. در کتاب «فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان»، تحقیق و تالیف محمد مهریار، موسسه فرهنگی انتشاراتی مردم ایران، چاپ ۱۳۸۲، به چنین قدمتی اشاره شده است. در ماربین، هنوز آداب سنن زردشتی و قبل از اسلام دیده می شود که از جمله می توان احترام به آتش و سنتهای نوروز باستانی نظیر لباس نو پوشیدن در عید و یا خانه تکانی قبل از نوروز برای به پیشواز نوروز رفتن اشاره کرد. به یاد دارم هنگامی که خردسال بودم و زمانی که چراغ فتیله ای بدون محفظه شیشه ای روغن کرچک و یا نفتی متداول بود، اهالی ماربین بعد از غروب آفتاب و تاریک شدن هوا وقتی در منازل خود چراغ را روشن می کردند، بلافاصله به احترام روشنائی صلوات می فرستادند...
آپلود شده توسط:
ملا ممدجان
1403/03/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سرگذشت یک سفر