رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
نمایشنامه پیر سمعان
امتیاز دهید
5 / 3
با 1 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3
با 1 رای
از متن کتاب:
بیابانی در حجاز
(پیش از سپیده دم، باران در سیاهی شب چشم به راه پیر هستند)
جعفر: گویی می دانست که در پشت خانه اش پنهان نشسته ام. ناگهان در را گشود خرقه را پیش پای من گذاشت و گفت "این را به احمد برسان" همین!
یونس: شاید فردا با کاروان به راه بیافتد.
احمد: او می خواهد ناشناس از شهر بیرون برود. چگونه با کاروانی که همه او را می شناسند همراه می شود؟
حسن: می توانیم او را از آن چه در سر دارد باز داریم؟
احمد: تنها به خواهش و زاری. همین. اگر نپذیرفت دست کم مرا یاری کنید. ابراهیم تو میدانی که من توان به دوش کشیدن این بار را ندارم.
(صداهایی از دور شنیده می شود)
داود: چه شده؟...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
Faryadesokoot
1403/03/22

کتاب‌های مرتبط

ایده‌هایی برای دُزدیدن
ایده‌هایی برای دُزدیدن
3.7 امتیاز
از 3 رای
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
4 امتیاز
از 146 رای
پرندگان در طویله
پرندگان در طویله
4.6 امتیاز
از 27 رای
سگ های ولگرد: فیلمنامه
سگ های ولگرد: فیلمنامه
0 امتیاز
از 0 رای
سوگنامه برای تو: بازی مردانه
سوگنامه برای تو: بازی مردانه
4.5 امتیاز
از 213 رای
تبر و صندوقدار: دو تک پرده
تبر و صندوقدار: دو تک پرده
3 امتیاز
از 1 رای
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نمایشنامه پیر سمعان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
نمایشنامه پیر سمعان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک