نیاز
نویسنده:
علی اکبر قاضی نظام
امتیاز دهید
از متن کتاب:
فیداین
۱- روز - خارجی - صحن امامزاده عبدالله
مردم در رفت و آمد هستند. درون چرخ دستی تابوتی گذاشته اند و فردی آن را حرکت می دهد. عده ای از خانواده عزادار پشت سر تابوت و لا اله الا الله گویان روان هستند.
علی پسربچه چهارده ساله ایست که لباس مشکی بر تن دارد. عموی علی (حسین) حدود چهل سال دارد و مشهدی یدالله که یکی از دوستان پدر علی است، هفتاد ساله نشان می دهد. همه در کنار علی دیده می شوند. دو نفر از خانمها زیر بغلهای اعظم خانم مادر (علی) را گرفته اند و گریان و نالان با مردم حرکت می کنند. همه به داخل حرم می روند. زنی در حالی که نوزادی را درون پتوی سفیدی پیچیده است، از حرم بیرون می آید و سعی می کند نوزاد را آرام کند.
فیداوت
تیتراژ فیلم در این صحنه نوشته می شود...
بیشتر
فیداین
۱- روز - خارجی - صحن امامزاده عبدالله
مردم در رفت و آمد هستند. درون چرخ دستی تابوتی گذاشته اند و فردی آن را حرکت می دهد. عده ای از خانواده عزادار پشت سر تابوت و لا اله الا الله گویان روان هستند.
علی پسربچه چهارده ساله ایست که لباس مشکی بر تن دارد. عموی علی (حسین) حدود چهل سال دارد و مشهدی یدالله که یکی از دوستان پدر علی است، هفتاد ساله نشان می دهد. همه در کنار علی دیده می شوند. دو نفر از خانمها زیر بغلهای اعظم خانم مادر (علی) را گرفته اند و گریان و نالان با مردم حرکت می کنند. همه به داخل حرم می روند. زنی در حالی که نوزادی را درون پتوی سفیدی پیچیده است، از حرم بیرون می آید و سعی می کند نوزاد را آرام کند.
فیداوت
تیتراژ فیلم در این صحنه نوشته می شود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی نیاز