کلید آذرخش: نهمین مجموعه اشعار ۱۹۸۹ - ۱۹۹۰
نویسنده:
اسماعیل نوری علا
امتیاز دهید
بخشی از شعر کلید آذرخش:
از جام سپیده می نوشم
شعله ی بلندی را که به رنگ چشمان توست
و مخمل شفق بر پیشانیی سردم به عرق می نشیند
تو سلامت باش ای عشق
ای تنومند
ای ریشه کرده در آسمان پوشیده ی من
که بر سپیده ی نامنتظر
سواران اضطراب و تلواسه می گذرند و
سایه هاشان بر جانب افق خطی شبانه می کشد
تو سلامت باش ای عشق
ای کوهسار سرکشی که بر طارمی ی بهمن نشسته ای
و مرغان از جای پایت آب می نوشند
تو سلامت باش ای عشق...
بیشتر
از جام سپیده می نوشم
شعله ی بلندی را که به رنگ چشمان توست
و مخمل شفق بر پیشانیی سردم به عرق می نشیند
تو سلامت باش ای عشق
ای تنومند
ای ریشه کرده در آسمان پوشیده ی من
که بر سپیده ی نامنتظر
سواران اضطراب و تلواسه می گذرند و
سایه هاشان بر جانب افق خطی شبانه می کشد
تو سلامت باش ای عشق
ای کوهسار سرکشی که بر طارمی ی بهمن نشسته ای
و مرغان از جای پایت آب می نوشند
تو سلامت باش ای عشق...
آپلود شده توسط:
ملا ممدجان
1403/02/29
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کلید آذرخش: نهمین مجموعه اشعار ۱۹۸۹ - ۱۹۹۰