آتش افروزان

برگرفته از مقدمه:
«آتش افروزان» داستانی است محتاطانه، در مورد بوژوآیی که بمیزان زیادی توانمند است. (ناگفته نماند که: «بیدرمن»، در زبان آلمانی، بطور دقیق همین معنی را میدهد). بیدرمن صاحب کارخانه لوسیون موی سر است و خانه اش توسط سه منش مشکوک «مورد تهاجم» قرار می گیرد. بیدر من، این مرد زبون، با وجود آنکه میداند شهرش مدتهاست که صحنه آتش افروزان عمدی شده است و با اینکه میداند تمام این آتش افروزیها توسط مردانیکه در جستجوی پناهگاهی در خانه های مختلف با این بهانه که بی خانمان هستند، صورت می گیرد؛ و با وجود اینکه بزودی پی می برد که میهمانش خود آتش افروزان هستند و حتی می بیند که آنان در برابر چشمانش فیوز و فیوز انفجاری را اندازه میگیرند؛ معذلک باز دست روی دست می گذارد و معتقد است که اگر صرفاً با آنها بمهربانی رفتار کند و آنها را بیک شام مخصوص غاز و هویج قرمز دعوت کند. آنها خانه اش ر او بالنتیجه تمام شهر را بآنش نخواهند کشید؛ بنابراین: بیدر من یک آتش افروز را به خانه اش راه میدهد. و بعد همینکار را در مورد شخص دیگری که آتش افروز بودن او هم امری مسلم و بدیهی است باطیب خاطر انجام میدهد...