آینه، مینا، آینه - بغل اداره پست خلخال: دو نمایشنامه
نویسنده:
یارعلی پورمقدم
امتیاز دهید
از نمایشنامه بغل اداره پست خلخال:
صحنه قهوه خانه ای چوبی که سرپیچی واقع شده که از یک اتاق و یک سایبان متصل بهم ساخته شده است. آتشی نیمه جان در آتشدان می سوزد. صدای ماشینی که کنار قهوه خانه توقف می کند. دو جوان وارد قهوه خانه خالی می شوند.
الف: انگار کسی اینجا نیست!!
(به طرف اتاق میرود و به درون آن نظر میاندازد)
ب: (به آنسوی جاده اشاره می کند) کنترل اینجا از راه دوره (مکث). عبور و مرور، باید خیلی کم باشه، که قهوه چی از توی خونه ش اینجا را اداره می کنه.
الف: دیگه بهتر.
ب: یکی داره میاد.
الف: فکر میکنم پسر قهوه چی باشه. (مکث). باید خیلی وقت بشه که اینجا، بارون نزده. ببین چه خاکی روی درختها نشسته!!...
بیشتر
صحنه قهوه خانه ای چوبی که سرپیچی واقع شده که از یک اتاق و یک سایبان متصل بهم ساخته شده است. آتشی نیمه جان در آتشدان می سوزد. صدای ماشینی که کنار قهوه خانه توقف می کند. دو جوان وارد قهوه خانه خالی می شوند.
الف: انگار کسی اینجا نیست!!
(به طرف اتاق میرود و به درون آن نظر میاندازد)
ب: (به آنسوی جاده اشاره می کند) کنترل اینجا از راه دوره (مکث). عبور و مرور، باید خیلی کم باشه، که قهوه چی از توی خونه ش اینجا را اداره می کنه.
الف: دیگه بهتر.
ب: یکی داره میاد.
الف: فکر میکنم پسر قهوه چی باشه. (مکث). باید خیلی وقت بشه که اینجا، بارون نزده. ببین چه خاکی روی درختها نشسته!!...
آپلود شده توسط:
Faryadesokoot
1402/12/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آینه، مینا، آینه - بغل اداره پست خلخال: دو نمایشنامه