پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت
نویسنده:
غلامحسین ساعدی
امتیاز دهید
پنج نمایشنامه با عناوین: از پا نیفتاده ها / گرگها / ننه انسی / خانه ها را خراب کنید / بامها و زیر بامها
از نمایشنامه "از پا نیفتاده ها":
داخل مقبره امامزاده سید ابراهیم. گنبد و چهارتاق نما و در بزرگی که روبروی تماشاچیان کار گذاشته اند. بین مدخل و محوطهٔ اصلی امامزاده، رواق چهار گوشی است با منبر و علامت و علم برای روضه خوانی و نماز خواندن و اذان دخول. تنه گنبد در بالای هلال دیوار مقابل دو پنجره دارد که از بیرون باز و بسته می شود. ضریح امامزاده را مایل به راست و در زاویه صحنه کار گذاشته اند طوری که زیر گنبد خالی مانده است و مدخل مقبره و بیرون در دیدگاه تماشاچیان قرار گرفته است. در طاقچه ها و سکوها و بریدگیها و زوایای دیوارها، شمعدانها و پیه سوزهای زیادی چیده اند و دیوارها با شمایلهای قدیمی ائمه و صحنه های وقایع کربلا و علمهای کوچک سبز و سیاه زینت شده است. زنجیری از وسط گنبد آویزان است که قندیل کهنه ای به انتهایش بسته اند و قندیل آن چنان پایین است که دست به راحتی به آن میرسد. مقبره خالی و خلوت است. متولی پا برهنه، عبای کهنه بردوش و عمامه کوچک سبز رنگ بر سر و سطل در دست در حالی که با صدای بلند و گرفته مشغول خواندن حدیث الکساء است، راه می رود و جلوی شمعدانها می ایست.د شمع تازه ای از سطل در آورده، در حقه شمعدانهای خالی می گذارد. همهمه جمعیتی از فاصله نزدیک شنیده می شود. متولی سطل را کنار می گذارد. یکی از شمعها را با فتیله و چخماق روشن می کند. شمع روشن را از شمعدان در آورده جلو می رود و آن را داخل قندیل قرار میدهد و بعد به تماشای قندیل می ایستد. گورکن که از خالق مندرسی به تن دارد پا برهنه و با عجله وارد صحنه می شود. نفس زنان جلوی در می ایستد. متولی وحشت زده بر می گردد و نگاه می کند...
بیشتر
از نمایشنامه "از پا نیفتاده ها":
داخل مقبره امامزاده سید ابراهیم. گنبد و چهارتاق نما و در بزرگی که روبروی تماشاچیان کار گذاشته اند. بین مدخل و محوطهٔ اصلی امامزاده، رواق چهار گوشی است با منبر و علامت و علم برای روضه خوانی و نماز خواندن و اذان دخول. تنه گنبد در بالای هلال دیوار مقابل دو پنجره دارد که از بیرون باز و بسته می شود. ضریح امامزاده را مایل به راست و در زاویه صحنه کار گذاشته اند طوری که زیر گنبد خالی مانده است و مدخل مقبره و بیرون در دیدگاه تماشاچیان قرار گرفته است. در طاقچه ها و سکوها و بریدگیها و زوایای دیوارها، شمعدانها و پیه سوزهای زیادی چیده اند و دیوارها با شمایلهای قدیمی ائمه و صحنه های وقایع کربلا و علمهای کوچک سبز و سیاه زینت شده است. زنجیری از وسط گنبد آویزان است که قندیل کهنه ای به انتهایش بسته اند و قندیل آن چنان پایین است که دست به راحتی به آن میرسد. مقبره خالی و خلوت است. متولی پا برهنه، عبای کهنه بردوش و عمامه کوچک سبز رنگ بر سر و سطل در دست در حالی که با صدای بلند و گرفته مشغول خواندن حدیث الکساء است، راه می رود و جلوی شمعدانها می ایست.د شمع تازه ای از سطل در آورده، در حقه شمعدانهای خالی می گذارد. همهمه جمعیتی از فاصله نزدیک شنیده می شود. متولی سطل را کنار می گذارد. یکی از شمعها را با فتیله و چخماق روشن می کند. شمع روشن را از شمعدان در آورده جلو می رود و آن را داخل قندیل قرار میدهد و بعد به تماشای قندیل می ایستد. گورکن که از خالق مندرسی به تن دارد پا برهنه و با عجله وارد صحنه می شود. نفس زنان جلوی در می ایستد. متولی وحشت زده بر می گردد و نگاه می کند...
آپلود شده توسط:
Naargill
1403/01/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت