یواش های قرمز
نویسنده:
شیدا محمدی
امتیاز دهید
شیدا محمدی شاعر و نویسنده متولد تهران است. اشعار او به زبانهای انگلیسی فرانسه، عربی، ترکی، کردی و سوئدی ترجمه شده است. در سال ۲۰۱۰ شیدا محمدی، شاعر مهمان دانشگاه مریلند بود. طی این سالها اشعار او در مجلات و نشریاتThe Anthology for Iran, Words Poetry of Iranian Women, Stylus, Atlanta Review, .With Writers, Qarrtsiluni, Mead magazine, Art Showcase بخارا، باران، نوشتا، نافه، جنگ زمان، شوکران، بررسی کتاب، خوانش، ایرانیان، گوهران، زنان، پیک، عصر پنجشنبه و سایتهای ادبی داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است.
شعر عشق تاریکی های تاریکی دارد:
آینه که ایستاد
عقربه ها دهان باز کردند، بلعیدند مرا
دندانهایم سفید
سفید سفید
در سفالی کاسه و دستت چرخاند و چرخید در سرم
تاریک شد لبهایم و حرف، حرف کم آورد مرا
تو را دلتنگ بودم
وقتی چروک چروک میخوردم در ملافه
از آینه برمی گشتم
چشم
زل زده بود به انگشتهایم
از چروک تنم بیرون نمی ریخت
منم
زنم
بسیار گریسته بود در تو
از خیابان که به قدر ته کفش توست
برنمیگردی و جا میمانی در پادری خانه
در جا پای بزرگ روی برف
و این صدای تاریک باد از سوراخها
- دختر بارانننن
از عکس که برمی گردی
تمام قد
مادرم میشوی
صدایم میزنی و میریزی از لبهای پنجره
- دختر باران
آینه گلویش می گیرد
من
از عکسم میآیم بیرون و فقط
از چشمهای تو یک ریز میبارم
۲ January ۲۰۱۰, Santa Rosa
بیشتر
شعر عشق تاریکی های تاریکی دارد:
آینه که ایستاد
عقربه ها دهان باز کردند، بلعیدند مرا
دندانهایم سفید
سفید سفید
در سفالی کاسه و دستت چرخاند و چرخید در سرم
تاریک شد لبهایم و حرف، حرف کم آورد مرا
تو را دلتنگ بودم
وقتی چروک چروک میخوردم در ملافه
از آینه برمی گشتم
چشم
زل زده بود به انگشتهایم
از چروک تنم بیرون نمی ریخت
منم
زنم
بسیار گریسته بود در تو
از خیابان که به قدر ته کفش توست
برنمیگردی و جا میمانی در پادری خانه
در جا پای بزرگ روی برف
و این صدای تاریک باد از سوراخها
- دختر بارانننن
از عکس که برمی گردی
تمام قد
مادرم میشوی
صدایم میزنی و میریزی از لبهای پنجره
- دختر باران
آینه گلویش می گیرد
من
از عکسم میآیم بیرون و فقط
از چشمهای تو یک ریز میبارم
۲ January ۲۰۱۰, Santa Rosa
آپلود شده توسط:
ملا ممدجان
1402/11/04
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یواش های قرمز