تیغ و ابریشم در ظلمات عمق هزارپایی زمین: دفتر شعر
نویسنده:
خسرو شهریاری
امتیاز دهید
بخشی از شعر انارستان:
برگها گفتند آزادی
شاخه ها گفتند آزادی ت
نه ی درخت گفت آزادی
شاخه ها شکوفه دادند
شکوفه ها گفتند آزادی
درخت سراسر پر از انار شد
انارهای درشت و سنگین
درخت خم شد
خم شد
خم شد
از پرباری
شکست
انارها پراکنده شدند
دهان باز کردند
شکافتند
شکفتند
دانه ها غلتیدند
غلتیدند
غلتیدند
همه جا پراکنده شدند
زمین سرخ شد
سرخ سرخ
گفتند
آزادی
آزادی
آزادی...
برگها گفتند آزادی
شاخه ها گفتند آزادی ت
نه ی درخت گفت آزادی
شاخه ها شکوفه دادند
شکوفه ها گفتند آزادی
درخت سراسر پر از انار شد
انارهای درشت و سنگین
درخت خم شد
خم شد
خم شد
از پرباری
شکست
انارها پراکنده شدند
دهان باز کردند
شکافتند
شکفتند
دانه ها غلتیدند
غلتیدند
غلتیدند
همه جا پراکنده شدند
زمین سرخ شد
سرخ سرخ
گفتند
آزادی
آزادی
آزادی...
آپلود شده توسط:
samiyari
1402/10/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تیغ و ابریشم در ظلمات عمق هزارپایی زمین: دفتر شعر