شعله ادراک: گزیده ای از اشعار فارسی
نویسنده:
محمدولی الحق انصاری
امتیاز دهید
نمونه شعر:
گلهای سخن را به سبک سر نفروشم
شمشير خرد هستم و جُوهَر نفروشم
خامش نکند مصلحتِ وقت زبانم
واخواهی خود را به ستمگر نفروشم
آزادم و محدود به شاهی نشوم من
سر را بزر و گوهر و افسر نفروشم
این کم نگهان گر به خریداري نطقم
ریزند بَدا من مه و اختر، نفروشم
گر خضر خرد، مفت دهم جنس هنر را
اما به دو عالم به سکندر نفروشم
غیرت نه متاعیست که هر کس خرد آنرا
این جنس گرانمایه بگوهر نفروشم
گنجینه عقل است دلم پر ز جواهر
او را به حسينان سمن بر نفروشم
طاووس خبر هستم و خوشرنگ پر و بال
از جسم نه کندم، بجواهر نفروشم...
بیشتر
گلهای سخن را به سبک سر نفروشم
شمشير خرد هستم و جُوهَر نفروشم
خامش نکند مصلحتِ وقت زبانم
واخواهی خود را به ستمگر نفروشم
آزادم و محدود به شاهی نشوم من
سر را بزر و گوهر و افسر نفروشم
این کم نگهان گر به خریداري نطقم
ریزند بَدا من مه و اختر، نفروشم
گر خضر خرد، مفت دهم جنس هنر را
اما به دو عالم به سکندر نفروشم
غیرت نه متاعیست که هر کس خرد آنرا
این جنس گرانمایه بگوهر نفروشم
گنجینه عقل است دلم پر ز جواهر
او را به حسينان سمن بر نفروشم
طاووس خبر هستم و خوشرنگ پر و بال
از جسم نه کندم، بجواهر نفروشم...
آپلود شده توسط:
melorin
1402/07/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شعله ادراک: گزیده ای از اشعار فارسی