یک دنیا پرسش، یک دنیا آرزو: مجموعه قصه
نویسنده:
خسرو شهریاری
امتیاز دهید
از داستان خواب پاره وقت:
یکی بود یکی نبود.
شب بود.
روز بود.
زمین بود.
آسمان بود.
ستاره ها بودند.
یک ننه خرسی بود یک بابا خرسی بود، یک بچه خرسی.
ننه خرس و بابا خرس و بچه خرس قرنها بود که همین جور، خواب بودند.
یک خواب عمیق!
هفت هزار سال گذشت
هفت هزار سال دیگر هم گذشت.
ننه خرس لای یکی از چشمهایش را به زحمت کمی نیمه باز کرد و زمزمه کنان گفت:
- أخيش؟
و بعد، چشماش را بست و دوباره به خواب عمیقی فرو رفت.
هفت هزار سال گذشت.
بابا خرس گوشه یکی از چشمهایش را به زحمت کمی نیمه باز کرد و زمزمه کنان از ننه خرس پرسید:
چه گفتی؟
بعد هم چشماش را بست و دوباره به خواب عمیقی فرو رفت.
هفت هزار سال گذشت...
بیشتر
یکی بود یکی نبود.
شب بود.
روز بود.
زمین بود.
آسمان بود.
ستاره ها بودند.
یک ننه خرسی بود یک بابا خرسی بود، یک بچه خرسی.
ننه خرس و بابا خرس و بچه خرس قرنها بود که همین جور، خواب بودند.
یک خواب عمیق!
هفت هزار سال گذشت
هفت هزار سال دیگر هم گذشت.
ننه خرس لای یکی از چشمهایش را به زحمت کمی نیمه باز کرد و زمزمه کنان گفت:
- أخيش؟
و بعد، چشماش را بست و دوباره به خواب عمیقی فرو رفت.
هفت هزار سال گذشت.
بابا خرس گوشه یکی از چشمهایش را به زحمت کمی نیمه باز کرد و زمزمه کنان از ننه خرس پرسید:
چه گفتی؟
بعد هم چشماش را بست و دوباره به خواب عمیقی فرو رفت.
هفت هزار سال گذشت...
آپلود شده توسط:
samiyari
1402/07/08
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یک دنیا پرسش، یک دنیا آرزو: مجموعه قصه